ایرانی
با درود خدمت دوست و سرور گرامی، بهمن خان زاهدی
بهمن خان، بدرستی فرمودید. آنچه من را (و در بعد بزرگ تر جمع ما را در ایران) جذب حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نمود، منشور و اساسنامه مترقی، ملی و شفاف آن است. می داند چه می گوید و چه می خواهد و پرنسیپی ملی و در عین حال مدرن دارد. انتقاداتمان نیز از منشور پیشنهادی نیز سر انحصار طلبی نیست، از موضع نگرانی برای ایران و آینده آن است. لحظه ای فرض کنید تجزیه طلبان و فدرالیست ها با شورای ملی همراه شوند. این یعنی از خواست خود دست برداشته اند و یا مطامع خود را در تعریف خود از بند یازدهم دیده اند؟ حال پس از پیروزی، آیا باید ایالت های خود مختار ایران را به رسمیت شناخت و یا با این ها برخورد کرد؟ بند یازدهم، این سردرگمی را از همین حالا در بطن خود حمل می کند. شاهد هم که امروز از غیب رسید و حضرت بارزانی تحدید نمودند انتخابات حق! تعیین سرنوشت را در اقلیم کردستان عراق برگزار خواهند کرد. به نظر می رسد این بند از منشور باید هرچه سریعتر تعریف، اصلاح و یا شفاف سازی شود و پس از آن ما نیز در صورت حفظ منافع ملی از جانب آن، آنرا با کمال میل امضاء خواهیم کرد و پرنسیپ پادشاهی پارلمانی و مشی لیبرال دموکرات را نیز حفظ می کنیم که امضای منشور با پرنسیپ ما، منافاتی ندارد. به قول شادروان همایون، ما در جلسه دوم شرکت می کنیم.
پاینده ایران
|