درباره شاه
جمشاد پرچمشاهی
"چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی" - این ضرب المثل معروف بدون شک دررابطه با متن این نوشتار گویای واقعیت است.
ایرانیان اصولا دارای خصوصیات وافری هستند که از میان آنها دو خاصیت از همه متجلی تر است: ١- قدر نشناسی ٢- حسرت خوردن
ما ایرانیان تازمانی که هیچ کمبودی در زندگی نداشته و از هرگونه نعمت روزگار برخوردار باشیم، قدرش را نمی دانیم و تنها زمانی که همه چیز را از دست دادیم، در سوگ و غمش نشسته و حسرت می خوریم.
ما نه فقط قدر شاه و حکومت پهلوی با تمام فراز و نشیب هایش را ندانستیم بلکه به ارزش های آنچه که سالهای متمادی تا آغاز انقلاب شوم سال ٥٧ نصیبمان گشته بود، پی نبردیم و حالا با گذشت بیش از سی سال، حسرت روزهای فراوانی گذشته را می خوریم. صرف نظر از آسایش و آرامش و رفاه کم و بیش برای هر شهروند ایرانی (البته فقر و تنگدستی و محظوری هم وجود داشت) اکثر خانوارها مازاد غذایی شان را در سطل های زباله کنار خیابان ها انباشته می کردند چون همه بر این باور بودند که همه چیز فراوان است و هر کدبانوی ایرانی مایل بود که برای میهمانی های بعدی غذاهای تازه تدارک ببینند. در مقابل، امروز شهروندان برای خرید یک قرص نان یا یک کیلو گوشت و مرغ باید ساعت ها در صف ایستاده و در نهایت با مواد خوار و بار بی کیفیت و بنجل هم خود و هم خانواده اش را ارضاء کند.
اگر ما درزمان شاه فقید خود را نباخته بودیم و قدر نعمت ها و سفره های رنگین را می دانستیم و از همه مهمتر کمی منطقی و عاقلانه فکر و رفتار می کردیم، امروز از کرده های خود پشیمان نمی شدیم. شاید کشورمان امروز در بسیاری عرصه ها به پیشرفت های چشمگیری نائل گردیده و هیچ ایرانی ناچار به تحمل اینهمه رنج و محنت در درون و خفت و سرشکستگی در خارج از کشور نمی شد!؟
|