حق
با درود فراوان خدمت دوستان، کاوه گرامی، این حزب و در صدرش داریوش همایون از قیام ملی سبز ملت ایران از اولین ها بودند که حمایت کردند. اصولی را که داریوش همایون درست چندماه پیش از درگذشتش و پیش از حصر موسوی و کروبی در تهران ریویو اعلام کرد موضوع جمهوری یا پادشاهی را اصلا مطرح نکرد. اگر پادشاهی یا جمهوری برای این حزب اصل اول و مهمترین اصل بود که اینهمه جمهوریخواه برای داریوش همایون احترام قائل نمی شدند! این حزب از شکایت شاهزاده علیه خامنه ای بجرم جنایت علیه بشریت حمایت کرد ولی حاضر نشد از منشور پیشنهادی که شاهزاده حمایت کرد، حمایت کند. آیا انتظارت این بود که هر آنچه حزب می کند را شاهزاده تایید کند و هر کاری که شاهزاده می کند را حزب تایید کند؟ استقلال فکری و لیبرال دمکراسی انوقت تکلیفش چه می شد اگر هر دو مثل هم بودند و پیرو یکدیگر؟ من نمی دانم که چرا انقدر شیفته این منشور شده ای که بخاطرش همه کاسه کوزه ها را داری بهم می زنی؟ چرا ار منشور ۸۱ که داریوش همایون دخالت مستقیم در تدوین اش داشت همراه با چپ ترین چپها و راست ترینها هیچ نمی گویی؟ چرا ایندو منشور را با هم مقایسه نمی کنی؟ مگر افکار داریوش همایون بیش از افکار شاهزاده نقطه اشتراک ما نبود؟ چه شده که بیکباره اصولی که همایون در تهران ریویو متذکر شد را در سایه منشور پیشنهادی و منشور ۸۱ قرار داده ای؟ من گواهم این حزب از اغاز جنبش سبز براهبری همایون حامی آن جنبش بود و هرگز آنرا قربانی پادشاهی نکرد. برایت آرزوی تندرستی و شادی می کنم.
|