موسوی و کروبی و «میراث رسوای آیت اله خمینی»
حق
موسوی و کروبی اگر ریگی به کفش نداشتند و می خواستند مردانه بایستند راحت می توانستند اینکار را با پشتیبانی ملت ایران انجام دهند ولی نمی خواستند. ایندو می توانستند با پشتیبانی ملت ایران، خامنه ای و احمدی نژاد را در همان ۲۵ خرداد ۸۸ که ۳ میلیون نفر در تهران و میلیونها در دیگر شهرهای بزرگ ایران بیرون ریختند از اریکه قدرت پایین بکشند ولی به صلاح خود و نظامشان ندیدند. پرسنل فروانی در نیروهای امنیتی و نظامی آماده فرمان ایندو بودند تا وارد عمل شوند. همانطور نیروهای پشتیبان فراوان در همه وزارتخانه ها و بسیاری از شرکتهای خصوصی داشتند که آنها هم منتظر بودند که ایندو دستور اعتصاب عمومی دهند. میلیونها ایرانی شجاع در شهرهای بزرگ هم در خیابانها در ۲۵ خرداد چشم برهبری ایندو دوخته بودند تا جان بر کف ایران را نجات دهند و آزاد کنند. میلیونها دیگر هم در موجهای بعدی به آنها می پیوستند. ایرانیان برون مرزی در بزرگترین تظاهرات علیه رژیم پس از سالها شرکت جستند. نیروهای بسیاری در سفارتخانه ها پشتیبان موسوی و کروبی بودند و منتظر و آماده و چشم انتظار رهبری ایندو. اینهمه نیرو در داخل و خارج و در همه ارکان و اشکال منتظر رهبری موسوی و کروبی بودند و همه زمینه ها فراهم بود که ایندو مردانه وارد میدان شده و بایستند و با رهبری و مدیریت خود به وظائف ملی خود عمل کنند تا ملت ایران خودش ایران را آزاد کند و زمینه برای آباد سازی فراهم گردد ولی موسوی و کروبی نشان دادند که مردان خمینی گجستک هستند و نه مردان آزاده ایران و ایرانی که درکی از وظیفه ملی داشته باشند. در آن ۲۵ خرداد و آن عاشورای ۸۸ که می توانستند وظیفه و نقش تاریخی خود را انجام دهند و همه زمینه ها همانطور که در بالا لیست وار نوشتم برایشان آماده بود، مردم را به خانه هایشان فرستادند و مردم را بهتر و موثرتر از خامنه ای، پراکنده و ناامید کردند. هر چه کردند و نکردند و اگر کارشان به زندان کشیده فقط بخاطر حفظ نظامشان بوده و دعوایشان بر سر سهم شان از این نظام. ایران و ملت ایران برایشان ابزاری بیش نبوده و نیست.
|