شکست انقلاباسلامی و ضرورت تاملی درباره ایران
وجدانی
این جبرِ زمانه است که چون "هیچ" بیاید "همه چیز" رود! (۲)
هواپیمای مسافرتی ایر فرانس AIR FRANCE آیت الله خمینی و یارانش را در آن روز از پاریس به تهران میبرد. هنوز تا رسیدن به فرودگاه مهرآباد دقایقی باقیست. خبرنگاری از آیت الله خمینی می پرسد: حال که پس از سالها دوری به ایران باز می گردید چه احساسی دارید؟ آیت الله بی درنگ پاسخ میدهد: هیچ!
چند روز قبل شاه با چشمانی گریان ایران را ترک کرده بود و آیت الله خمینی با هیچ احساسی به ایران می آمد!!! آیت الله خمینی در محل گورستانِ بهشتِ زهرا در میانِ ازدهامِ مردمِ ایران (تهران درست است) با صدای بلند اعلام میکند (صدای خمین): من دولت تعیین میکنم! من تو دهنِ این دولت میزنم! من دولت تعیین میکنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم! (بعد از چهار بار من من گفتن تازه به یادِ ملت می افتد و برای خالی نبودن عریضه نامی از ملت میبرد)... و این چنین آخرین دولتِ منتخبِ شاه فرو میریزد (هرج و مرج و آتش سوزیهای فراوان)... و انقلابِ اسلامی به رهبری آیت الله خمینی با پشتیبانی گروههای سیاسی مخالفِ شاه و اقشار گوناگون به پیروزی میرسد (و در یک کلام دشمنان شاه و ایران عطش انتقام جوئی خویش از این دو را بدست خمینی به درجۀ نهایت میرسانند).»»
منبع مزبور:
http://www.youtube.com/watch?v=uxr7n3yLXAY
|