از لابیستهای جمهوری اسلامی تا «ملّیون وجیه الملّه»
وجدانی
اگر A=B باشد و B=C باشد، در نتیجه A=C خواهد بود! (۲)
اینک که هنوز چند هفته ای از انتشار مقالۀ فوق الذکر نگذشته است همین آقا در مقالۀ جدیدشان که حالا زینت بخش همین صفحه از سامانۀ حزب مشروطه ایران میباشد، درست در جهت و سویی قلمفرسایی میکنند که با هدف و پیام مقالۀ ماه پیش ایشان در تضاد کامل است. اگر آن روز آقای کوروش اعتمادی در جهت رد "تشدید فضای بدبینی، پراکندگی و تخریب در جامعه" و مآلآ "ماندگارتر شدن جمهوری اسلامی بر سر قدرت" داد سخن میدادند، امروز با مقالۀ تازۀ شان نتنها به ائتلاف گسترده سیاسی یاری و کمکی نمیرسانند بلکه حتی دیگران که تلاش در بوجود آوردن ائتلافی هرچند کوچک دارند را نیز بشدت کوبیده و اتهامات بس بزرگی همانند "لابیستهای دولت احمدی نژاد و جمهوری اسلامی، هواداران علی خامنه ای" بودن را بدانها میزنند. شاید مردم ایران خیلی از آنانی را که منشور «کمیته موقت شورای ملی» و «منشور 91» را "تدوین و امضاء" نموده و مینمایند نمیشناسند اما کیست که شاهزاده رضاپهلوی، شهبانو فرح پهلوی و خانوادۀ آنان را نشناسد و به کینه، دشمنی و عداوت جمهوری اسلامی بدین خاندانِ وطنپرست پی نبرده باشد؟! این خاندان به گناه اینکه چون دست رد بر سینۀ هر ایرانی نمیزند که میخواهد برای رهائی و آزادی میهنش اقدامی بنماید و تمهیداتی را فراهم سازد بلکه بر عکس از طرحهایش حمایت کرده و امضایش را به پایِ آنها مینهد، را نیز در زمرۀ لابیستهای دولت احمدی نژاد و جمهوری اسلامی، هواداران علی خامنه ای آوردن وقاحتِ زیادی میطلبد که گویا بعضیها در این رابطه در مضیقه نیستند و چه بسا به منبع و سرچشمۀ مطمئنی از این بابت متصلند.
|