متن دفاعیه سپهبد نادر جهانبانی پیش از تیرباران
وجدانی
شگفت اتفاقی!
شاه فقیدِ ایران: »»... شگفت اتفاقیست، در همان لحظاتی كه قلب من از حركت می ايستد، قلوب افسران دلاور ارتش من نيز، كه در تكاپوی نجات وطن بوده اند، پياپی آماج گلوله های دشمنان ايران قرار مي گيرند.توصيه مي كنم كه بعد از نجات كشورم، كالبدم درگورستان اين شهيدان جانباخته وطن، مدفون گردد...««
شگفتی این اتفاقات یعنی ایستادن و توقف نمودن قلبهای افسران و ارتشیان وفادار به سوگندشان جهت حفظ یگانگی و تمامیت ارضی ایران و نماد آن در پی تیرباران شدنشان از یک طرف و توقف و خامشی قلب شاه فقید از طرف دیگر و تقارن این دو اتفاق با هم بیشتر از این بابت است که گویا ادامۀ طپش و حیاتِ این یکی بدون آن دیگری ممکن و میسور نبوده است. از آن روزهایی که جلادان زمان شروع کردند به حیات این سربازان راستین وطن خاتمه دهند و قلبهای آنان را نشانه روند، گویا قلبِ شاه ایران نیز هدف تیرهایِ از نوع دیگری واقع شده و نهایتآ خاموش گردیده به خیل آن قلبها پیوست. با خاموشی این قلبها بود که حکومتِ تاریکی و ادبار روز بروز سایه اش را بر سرتاسر ایران حکمفرما نمود. افسران و ارتشیانِ تیرباران شده که اغلب، آرزو و حرف آخرشان همان حرف سپهبد نادر جهانبانی پیش از تیرباران شدنشان میباشد، برای آیندگان و نسلهای بعد از خود سرمشق و نمونه هایی خواهند بود بدین منظور که معنی و مفهوم وفاداری به سوگند را در همیشۀ تاریخ دریابند. هیچ نویسنده، نگارنده، و مفسر تاریخی با هر درجۀ بالایی از قدرت نگارش و قلمفرسایی که دارا باشد باز قادر به توصیف و بازگویی وقایع و حوادثِ ناگوار و حزن انگیزِ رفته بر این جانبازان راه وطن نبوده و نخواهد بود. ولی با این همه میبایست به این مهم پرداخت و بالاخص طرز و نحوۀ جریان محاکمۀ نا عادلانه و اعدامِ آنان را دریافته و آنرا فاش و بر ملاء ساخت.
|