ایرانی
بخش 2: یعنی، بخشی در قانون اساسی موجود است که به این امور می پردازد. البته، باید به این نکته توجه داشت که قوانین اساسی، قوانین کلی و قابل تفسیری هستند که تفسیر آنها نیز قالبا" با پارلمان است و یا همان دادگاه قانون اساسی. برای جلوگیری از دیکتاتوری، هیچ راه حلی به جز ایجاد نهادهای غیر دولتی و آزادی رسانه ها وجود ندارد. برای استقرار دموکراسی ابتدا باید نهادهای آن را برپاساخت و سپس به دموکراسی رسید. دموکراسی یک شبه حاصل نمی شود الزاماتی را می خواهد که سعی کردم بر شمرم. هر چه نهادهایی که گفتم، قوی تر باشند و بیشتر، قدرت حاکمان قابل کنترل تر می شود. درضمن فراموش نکن به دلیل وجود درآمد نفت، حکومت ها در ایران، حکومت های رانتیر (Rantier) مباشند، یعنی به دلیل اینکه از مالیات مردم نمی گردند و درامدی جداگانه دارند، همواره گردش آنها به سمت دیکتاتوری محتمل است. آنچه به نظر من می رسد، دو وضوع است، یکی ایجاد و تقویت نهادهایی که برشمردم و دوم، استفاده از شخصیت دموکراتیک شاهزاه برای ایجاد نهادهای لازم و برقرای دموکراسی. من اعتقاد دارم، بنیان گذاری ایران نوین با رضاشاه کبیر انجام شد، توسعه ایران بدست شاهنشاه آریامهر و امیدوارم، دموکراتیزاسیون ایران، بدست رضاشاه دوم صورت گیرد و این را آرزو دارم.
از گفتگو در اینجا با تو دوست گرامی بسیار مشعوفم، امیدوارم دیگر هرگز ما را ترک نکنی.
پاینده ایران
|