رضا پهلوی و مخالفانش؛ از انتقاد تا تخریب
شیر و خورشید و تاج
***** یک - مردم ایران، از دانشگاه کثیف سیاسی / جهانی درسی فرا گرفتند که جدّ اندر جدّ فراموش نخواهند کرد *****
اگر توجه کرده باشید هر گاه با مصاحبه های شاهزاده رضا پهلوی بر خورد میکنید - ایشان یا مستقیم یا غیر مستقیم بر اهمیت "حضور ملت در سرنوشت خود" تاکید ویژهای قائل میشوند، و اینکه "ایران باید بدست ایرانی آزاد شود."
بخاطر میاورم در اواسط سالهای ۸۰ در ایالت مریلند آمریکا فرصتی پیش آمد که با شاهزاده در حضور دو تن از مشاورین ایشان ساعتی در مورد اینکه در این مبارزه در کجای کار هستیم و بکجا میرویم با هم صحبتی داشته باشیم - مهمترین مطلبی که هر دوی ما به هزار و یک دلیل بر سر آن توافق نظر داشتیم این بود که این مبارزه و تغییر رژیم باید با اراده مردم ایران، با حضور مردم ایران در تعیین سرنوشت خود و بدست ایرانی صورت گیرد. و این اعتقادی است که ایشان پس از گذشت سالیان سال هنوز هم بر آن باورمند هستند.
روشنگری و بیدار کردن خارجیها بجای خود، اما این پیروزی باید پیروزی ایرانیان با حضور و به وسیله ایرانیان باشد. ما ایرانیان میتوانیم و باید به خاطر نسل فردا هم که شده این مهم تاریخی را خودمان انجام دهیم.
آنهایی که باز با همان شیوه عوام فریبانه پنجاه و هفت میخواهند مبارزه این شاهزاده را به اینجا و آنجا وصل کنند وقت خود را بیخود تلف میکنند. ایرانیان اگر میخواستند از سازمانهای سیا و این و آن کمک بگیرند - شاهزاده این همه زمان را صرف مصاحبه و کتاب و مقاله و بحث و گفتگو نمیکردند در راه روشنگری و بیداری وجدان ایرانی...
کافیست به سی و اندی سال گذشته نگاهی کنیم و ببینیم این سازمانهای اطلاعاتی کشورهای خارجی و رسانههای خارجی چند بار این مطلب را مورد بحث قرار دادند که بازگشت پادشاهی به ایران امکان پذیر است؟ هرگز، حتی نه یک بار. اگر در جایی این مطلب را پیش کشیدند همیشه برای این بوده که در آخر نتیجه بگیرند امکان بازگشت پادشاهی به ایران صفر است. چیزی که عوامل آنها در این سی و اندی سال همواره تکرار کردهاند.
|