در نشست 14 اکتبر 2007 نخست در بررسی خبر ها یادآوری شد که با بیانیه اخیر سه انجمن اسلامی سه دانشگاه ایران به نظر می رسد که دوره تازه ای در جنبش دانشجوئی آغاز شده است. در این بیانیه از حرکت های دانشجوئی در اعتراض به اخراج دانشجویان و استادان پشتیبانی و گفته شده است که دانشجویان باید بیش از خواست های صنفی به خواست های سیاسی و مشکلات جامعه توجه کنند. در خبر ها همچنین پشتیبانی کارکنان شرکت واحد اتوبوسرانی از کارگران هفت تپه به عنوان نشانه ای از بلوغ جنبش کارگری مورد توجه قرار گرفت.
پیرو بحث درباره حوزه عمومی و حوزه خصوصی و اینکه در مسائل عمومی احساسات شخصی را نباید دخالت داد این پرسش طرح شد که تفاوت میان اخلاق شخصی و سیاسی چیست و مثلا امنیت کشور در چه حوزه ای قرار می گیرد؟ علت طرح این پرسش اظهارات آقای پاشائی بود که از هیچ نظر حاضر به همکاری با حزب الله و جمهوری اسلامی نیست ولی در صورت حمله به ایران درکنار جمهوری اسلامی قرار خواهد گرفت. در توضیح گفته شد که ساده ترین تعریف موجود اخلاقی این است که جز خودش دیگران را نیز درشمار آورد .اگر برای انسان تنها خودش مطرح باشد موجود اخلاقی نیست. در سیاست هم همین است. در فرهنگ ما سیاست پدر و مادر ندارد. علتش این است که در زندگی شخصی بیشتر ایرانیان هم پلیس درونی یا وجدان نقش چندانی ندارد. اما زمامداران چون مسئولیت ملتی را بر عهده دارند نمی توانند به ملاحظه احساسات شخصی خود به هزینه مردم و کشور امتیاز بدهند و می باید در همه حال منافع ملی را مقدم دارند.
در موضوع قرار گرفتن موقتی در کنار جمهوری اسلامی در صورت حمله نظامی به ایران و تجزیه کشور طبیعی است که نظر شخصی ما زیر سایه منافع ملی قرار می گیرد. اصولا بیشتر بحث های نشست، همچنانکه گفتگو های دومین نشست شورای مرکزی با هموندان حزبی در 10 اکتبر نیز به همین مسئله اختصاص داشت.
آقای رحیمی در ادامه دستور نشست سخنرانی خود را در باره موضعی که حزب می باید در چنان صورتی بگیرد با این جملات آعاز کرد که همه هموندان حزب با امضای خود پذیرفته اند که در صورت حمله به ایران دربرابر متجاوز خواهند ایستاد. در منشور حزب به روشنی آمده است که ایران برای ما از همه بالا تر است و برای دفاع و نگهداری از آن از هیچ اقدامی فروگذار نخواهیم کرد. استقلال و تمامیت ارضی و یگانگی ملی برای ما بر همه چیز مقدم است و به هر قیمت و در هر وضعی از آن دفاع می کنیم. سرنگونی جمهوری اسلامی پس از آن می آید. برای کسانی که دست در دست نئوکان ها می خواهند به استقبال متجاوزان بروند سرنگونی رژیم اولویت است و بقیه اش مهم نیست. اما ایران تنها چیزی است که داریم و نمی توانیم به هیچ دلیلی موجودیتش را به خطر اندازیم. جمهوری اسلامی منفور، و مسئول بحران کنونی است ولی وقتی پس از حمله به ایران نیرو های تجزیه طلب براه افتادند ناچاریم در کنار همه کسانی قرار گیریم که برای منافع خودشان هم شده از تمامیت ایران دفاع خواهند کرد.
با وضعی که ایران در این سال ها پیدا کرده به دنبال چنان حمله ای باید انتظار بد تربن اتفاقات را داشته باشیم، از تروریسم و جنگ گروه های مسلح با هم و دست اندازی نیرو های همسایه به خاک ایران و پاکسازی های قومی. ما باید از پیش پیام روشن خود را به همه بدهیم. که با جنگ و حمله نظامی و تجزیه ایران به هر قیمت و در هر وضعی مخالفت خواهیم کرد تا دیگران فریب سخنان و اقدامات کسانی را نخورند که می خواهند زیر سایه بمب افکن های امریکا به مقاصد خود برسند.
سخنرانی آقای بهرام رحیمی با نقل قول های کافی از اسناد حزب، منشور و حزبی برای اکنون و آینده ایران، و مقالات مربوط، به ویژه مقاله انگیزه ها و پیامد های جنگ ایران و عراق و موضعگیری شاهزاده در آغاز آن جنگ، همراه بود و بحث های زیادی برانگیخت. در توضیحات پس از سخنرانی اشاره شد که حزب نمی تواند مواضع خود را تابع سناریو های فرضی یا حرف های این و آن قرار دهد. می باید اصول و اولویت ها را روشن کرد. بقیه اش آسان خواهد بود و همه کس تکلیف خودش را خواهد دانست. اصول ما روشن است و به آنها پابندیم. ما برای رسیدن به مقام یا پس گرفتن اموال یا انتقامجوئی وارد مبارزه با رژیم نشده ایم. برای ساختن یک جامعه آزاد و پیشرو با رژيم می جنگیم. اما اگر کشوری نداشته باشیم دیگر هیچ کدام از این سخنان معنی نخواهد داشت. در موقعیت خطرناک کنونی باید اول ایران را نگهداریم؛ بعد آزاد کنیم و بسازیم. نقش حزب سیاسی رهبری است، و در میان گذاشتن نظرات وبرنامه هایش با مردم و فراخواندن آنها به پیروی از خود. ما نمی توانیم با سخنان کلی و مبهم و پر از اما و اگر به وظیفه حزبی خود عمل کنیم.
در بحران کنونی یک دسته در نهان و آشکارا خواهان حمله امریکا هستند. ِیک عده هم حرف های کلی می زنند و متظرند ببینند چه می شود و دیگران چه می گویند. عده ای هم مخالف جنگ هستند ولی جرئت ندارند بگویند در صورت حمله به ایران چه خواهند کرد. ما حرف آخر را از همین حالا می زنیم و اگر کار به آنجا ها کشید در پیشاپیش نیرو های ملی برای دفاع از موجودیت ایران خواهیم بود. کار یک حزب همین است که موقعیت ها را درست تشخیص دهد و خود را برای آنها آماده کند و شجاعت این را داشته باشد که برسر اصولش بایستد.
دستور نشست آینده، 28 اکتبر، بررسی راه های پیشنهاد شده برای جلوگیری از جنگ و نقش نیرو های مخالف توسط آقای خسرو بیت اللهی خواهد بود
|