حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
آیا تحریم اقتصادی موثر است؟
نشست 65 دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران

August 27, 2009

پنچ شنبه 5 شهریور 2568 = August 27, 2009

 

خبرها و سامانه ها

بر اساس آمار بانک مرکزی 50% بنگاه‌های زود بازده برای اشتغال زایی به تقلب و دروغ و انحراف کشیده شده‌اند. سه هزار از پنج هزار بنای تاریخی ارزشمند و شناخته شده تهران در هفت سال گذشته ویران شده است.. با تورم 25% نرخ دستمزد کارگران عملا" پنج درصد کاهش یافته است. 30% از برنج تولید شده در سال گذشته هنوز در انبارها است. ایران از رتبه سوم در تامین نفت ژاپن به مقام چهارم نزول یافته است. نماینده مجلس از احتمال توقف حدود 40% از کارخانه‌های کشور و معاون وزیر بازرگانی از کاهش 70% صادرات پسته تا پایان شهریور ماه سال جاری خبر دادند. ظرف مدت 26 روز بیش از دو میلیون و چهار صد هزار تن از سی استان کشور برای وام ده میلیون تومانی اشتغال زایی صندوق مهر امام رضا، ثبت نام کردند. با دستور احمدی نژاد بانک مرکزی موظف به پرداخت یکصد میلیارد تومان تسهیلات قرض الحسنه در استان تهران شد. بر خلاف نظر دولت، مجلسی‌ها به کاهش بودجه نهادهایی چون تشخیص مصلحت، قوه قضائیه، شورای نگهبان و مراکز عالی رای ندادند. افزایش 6 برابری قیمت آرد نان در آستانه ماه رمضان. موسوی در اعتراضی به برگزاری دادگاه‌های اعتراف خواستار شد فرزندان و شخصیت‌های انقلاب در کنار "منافقین منفور" در دادگاه قرار نگیرند. آمریکا در حال درست کردن فیلتر شکنی است که مردم ایران و چین بتوانند از سد فیلترینگ عبور کنند.
موبدی : مقاله‌ای بنام کاروان اکبر – از خانم مهشید امیرشاهی – در سامانه حزب آمده است. در این مقاله از دانشگاهیان و روشنفکران سیاسی ساکن آمریکا انتقاد شده است که مترجم و بازاریاب و مدیر و روابط عمومی گنجی شده‌اند و این که احتمالا" فکر می‌کنند مشکل جمهوری اسلامی را با تظلم می‌توان حل کرد. ایشان گفته‌اند مشکل اصلی این نیست که چرا مطالب سستی از طرف گنجی منتشر شده است. آنچه مهم است این است که چگونه مردمی که از آنها توقع دقت و اطلاع میرود ناگهان زیر چنین متونی را نخوانده امضا می‌کنند، چون ردی از همان عوام گرایی دارد که در انقلاب از روشنفکران مملکت دیدیم و ثمره‌اش را چشیدیم.

اشکان : اگر چه "پایا" تا حدی به " نیاک" ( تریتا پارسی ) نزدیک است اما عناصری که در پایا هستند آدم‌های بسیار فهمیده ایرانی هستند. در منشور و اساسنامه خواستار دموکراسی برای تمام کشور‌ها شده‌اند.

رحیمی : بهترین صحبت را خانم امیرشاهی کرده‌اند. آقای گنجی از نظر حقوق بشری برای ما ارزش دارد و تلاش‌های زیادی صورت گرفت تا ایشان آزاد شود. در همان زمان هم که ‌وشت، نه تنها در مسیر افکار ما نبود بلکه 180 درجه با تفکر ما فرق می‌کرد. ما با ایده‌هایش مخالفیم . اگر مقاله‌ها را دوستان بخوانند می‌بینند که نه تنها شخص مهمی نیست بلکه دیگران دارند از او سوء استفاده می‌کنند. ایشان این قدر پرچم ملی را پائین آورده که به صورت یک پرچم حزبی به آن نگاه می‌کند در حالی که گروه‌ها و تیم‌ها پرچم خودشان را دارند و به عنوان نشان خودشان استفاده می‌کنند . آنها در جلساتشان نشان مخالف نمی‌آورند ولی هیچ کدام نه تنها به خودشان اجازه نمی‌دهند که یک پرچم ملی و سمبل ملی را بگویند نیاورید بلکه خیلی هم دوست دارند آنرا بالاتر ببرند همچنان که ما هم در کنفرانس‌ها و کنگره‌هایمان پرچم ملی و نشان حزبی داریم و تا به امروز نشان حزبی‌مان را در تظاهرات در رابطه با سبزها نبرده‌ایم. ایرانیان خارج کشور به تقسیم بندی مطابق نظر ایشان – سلطنت طلب ، مجاهد و طرفداران جنبش سبز تقسیم می‌شوند. بخش مهمی از آنها که احتمالا" از نظر گنجی در دسته سوم هستند بسیار زود‌تر و پیگیر‌تر از ایشان به مبارزه با جهل و خرافات دینی پرداخته‌اند و با آن آشنا هستند و تلاش زیادی دارند برای رهایی از حکومت دینی.

بهمن زاهدی : مسئله آزادی ایران است. او خودش موج سواری کرده است ولی ایران‌یها مواظب هستند. ایشان سواد سیاسی برای سیاست بین المللی ندارد. برای من امروز دیگر ایشان مطرح نیست. مسئله جنبش سبز است که چگونه ادامه پیدا کند. افرادی مثل گنجی خواهند آمد و خواهند رفت. بهتر است خود را مشغول این افراد نکنیم. ما ایرانی‌ها آزادی می‌خواهیم نه ایدئولوژی و دین سیاسی.

موبدی : گنجی در مقاله: برساختن دموکراسی؟ یا دیکتاتوری دین و ملیت و سنت؟ از حالت تحکم زننده در نامه قبلی‌اش عقب نشسته است. محور صحبتش این است که هر " ما" یی حق دارد ضوابط خود را تعریف کند و " خودی " باشد در مقابل " غیر خودی" " و "دیگران ". اشکال اینجا است که چنین " ما و من ی " نه تنها کمکی به اتحاد ایرانیان نمی‌کند بلکه بر ضد آن عمل کرده است. او نیاز اصلی اتحاد عمل ایرانیان را از صورت مسئله حذف کرده و به جایش از دموکراسی " ما و من " برایمان می‌گوید زیرا ایدئولوژی او مانع آزاد اندیشی در این جاست. با اینکه ما غیر از پرچم شیر و خورشید پرچم دیگری را قبول نداریم فکر می‌کنیم بهتر است آوردن پرچم آزاد باشد جز پرچم جمهوری اسلامی. رواداری و روحیه تحمل را در مقاله‌ها می‌توان نوشت ولی مهم این است که در عمل رعایت کنیم. آدم‌هایی مثل وی که تحولاتی در فکر خود راه داده‌اند همین طور که قواعد دموکراسی را تکرار می‌کنند و عمل اجتماعی شان مورد نقد قرار می‌گیرد امکان تصحیح عمل و فکر خود را می‌یابند. روش گنجی در چگونگی برگزاری اعتصاب غذا، ضد اتحاد ایرانیان بود و متاسفانه در صدد توجیه غیر منطقی آن برآمد. ته مانده‌های عقاید سابق، و قرار گرفتن وی در صف مخالفان تحریم اقتصادی رژیم، صف او را از صفوف دیگر جدا می‌کند.

تحریم اقتصادی جمهوری اسلامی

بهمن زاهدی : من با تحریم مواد خوراکی و پزشکی مخالفم. بقیه می‌تواند شامل تحریم شود. شرکت‌هایی که میله‌های برقی از آلمان به جمهوری اسلامی برای شکنجه فروخته‌اند، زیمنس که وسایل مکان یاب تلفن‌های همراه را در اختیار جمهوری اسلامی گذاشته است و یا شرکتی که 50 کامیون برای بردن موشک به سپاه پاسداران فروخته است. می‌توانند شامل تحریم شوند. این مسئولیت جمهوری اسلامی است که در خطوط هوایی داخلی خود از استاندارد‌های بین المللی پیروی نمی‌کند و باعث سقوط هواپیماهای خطوط داخلی می‌شود. مملکت را نمی‌شود با صلوات اداره کرد.

موبدی : بنظر می‌آید با پایان گرفتن مهلت شروع و نتیجه‌گیری از مذاکرات، تحریم‌های جدی در پیش است. ما مخالف حمله نظامی هستیم و جمهوری اسلامی را باید از طریق اقتصادی زیر فشار گذاشت تا به مرحله جنگ نکشد. نمی‌شود مخالف تحریم اقتصادی و حمله نظامی بود و از دول دیگر خواست که تماشاچی باشند تا مسئله هسته ‌ به بمب هسته‌ای تبدیل شود و احتمالا" کار به جنگ بکشد. لابی‌های جمهوری اسلامی و بخشی دیگر از نیروهای اپوزیسیون مخالف تحریم اقتصادی هستند و تحریم سیاسی را عنوان می‌کنند بدین معنی که محدودیت یا ممنوعیت دولتمردان اسلامی را از دول خارجی بخواهند. این راه عملی نیست و در عمل خواستار تماشاچی شدن غرب در برابر جمهوری اسلامی است. آمریکا و ویتنام سالها در حین جنگ، مذاکره می‌کردند، یعنی فشار همراه با مذاکره، شعار نه جنگ نه تحریم اقتصادی، بیشتر خنده آور است تا یک طرح جدی.

اشکان : طرح‌ها بنحوی باید باشد که خنده آور نباشد. باید پراگماتیک باشد ما وقتی راجع به تحریم اقتصادی صحبت می‌کنیم باید بدانیم چه کشورهایی می‌توانند این کار را بکنند. آمریکا ناچار است با ایران صحبت کند. حالا تحریم سیاسی باشد؛ احمدی نژاد بیاید یا نیاید. نمی‌توانند جلوی احمدی نژاد را بگیرند. از احمدی نژاد بدتر‌ها آمده‌اند و آمریکا با آنها صحبت کرده است چون منافع خودشان را دارند و یک ضرب الاجل دارند که باید به آن برسند و این ضرب الاجل نشان دهنده راه آمریکا خواهد بود. خواهند گفت ما با آنها صحبت کردیم ولی به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم. این بیشتر بخاطر نگاه کشورهای دیگر است. کشورهایی می‌گویند شما با آنها صحبت نکرده‌اید و قبل از صحبت نباید تصمیم بگیرید. سیاستمداران آمریکا تقریبا" متفق القول‌اند که ما باید یک تحریم هوشمندانه اقتصادی را به ایران تحمیل کنیم تا کمرشکن بشود می‌گویند ایران حاضر به پذیرش و اجرای مقرات آژانس بین المللی نیست.
با توجه به اینکه دولت اوباما گزینه تاکتیکی گفتگو با ایران را در نظر دارد و گزینه حمله به ایران را از روی میز برنداشته باید نگاه کنیم تجربه سی ساله امریکا در این باره چه بوده است. در زمان بوش پسر در مورد افغانستان و عراق مذاکراتی صورت گرفت و در زمان بوش پدر هم شاخه زیتون به ایران داده شد. در زمان کلینتون بیش از حد سعی کردند. خانم آلبرایت در آی ا سی که زیر نظر هوشنگ احمدی است بیش از حد جلو رفت تا با ایران صحبت کند و حکومت ایران نه می‌خواست و نه می‌توانست با امریکا گفتگو داشته باشد. در همان زمان اروپا، هم از نظر سیاسی و هم اقتصادی با ایران همکاری می‌کرد و در عین حال هیچ تغییری در سیاست ایران پیش نیامد و نقض حقوق بشر در ایران بیشتر هم شد. در 2003 معلوم شد که اینها بطور مخفی برنامه اتمی خود را پیش می‌برده‌اند و علنا" هم ایران گفت که نمی‌خواستند چنین گفتگویی پیش برود. در 8 ماه گذشته دست دراز شده اوباما با مشت آهنین خامنه‌ای روبرو شده با اینهمه تجربه اروپا هیچ نشانی از تغییر رفتار در ایران را نشان نداده است. تجربه آمریکا نشان میدهد که در ایران خامنه‌ای و سپاه پاسداران هستند که نمی‌خواهند این گفتمان پیش رود و اشکال از آمریکا نیست و از ایران است. به قول آمریکائی‌ها برای رقص تانگو دو نفر لازم است. با این پیشینه آمریکا، ما باید بخواهیم این گفتمان پیش رود. اگر این گفتمان پیش نرود آمریکا یا حداقل اسرائیل به ایران حمله خواهد کرد. اگر این حمله صورت گیرد دیگر ایرانی باقی نخواهد ماند که ما بخواهیم به دموکراسی برسیم. آمریکا گزینه‌های زیادی هم ندارد جز تحریم اقتصادی که تا حالا بوده ولی جدی نبوده است.
ایران می‌گوید ما نمی‌توانیم هواپیماهای ایرباس بخریم و ناچاریم توپولف بخریم و آنها هم سرنگون میشوند و بسیاری از لابی‌های ایرانی بخصوص نیاک همین را می‌گوید. هفته پیش مقاله‌ای دادند بنام تابوت‌های پرنده که یعنی آمریکا دست از تحریم اقتصادی بردارد. موردش را در مورد آقای گنجی هم دیدیم که می‌گوید تحریم‌ها قتصادی نباید بشود. بحثی که در کنگره امریکا صورت گرفت این بود که تحریم اقتصادی باید هوشمندانه باشد. تحریم اقتصادی تا حالا خیلی ضعیف بوده و دولت جمهوری اسلامی با فروش نفت بشکه ای 150$ هر چه می‌خواسته خریده است و 300میلییارد دلار در چهار سال اخیر دولت احمدی نژاد درآمد داشته . این 300 میلیارد دلار هر محاصره اقتصادی را غیر موثر کرده ولی الان چون نفت به 70 دلار رسیده در چهار ساله آینده ایران را شدیدا" ضربه پذیر خواهد کرد و دولت زیر قرض خواهد رفت. اگر در چهار سال آینده نفت زیر 90 دلار فروش رود دولت با کسری بودجه روبرو خواهد شد. با این حال علیرغم آن 300 میلیارد دلار، تورم دو رقمی و بیکاری، رشد اقتصادی ایران حدود 6 درصد بوده است یعنی موقعیت بسیار خوبی از دست رفته است. صادرات اروپا به ایران کمتر از یک درصد است که برای اروپا چندان مهم نیست ولی برای ایران ضربه سنگینی خواهد بود. تنها چین و روسیه می‌توانند این تاثیر را خنثی کند. برای اروپا بسیار مهم است که ج.ا را به پای میز مذاکره بکشاند. مردم خواه نا خواه ضربه خواهند خورد در آن شکی نیست ولی ناچارید هزینه‌ای بپردازید. بخصوص اگر مردم وارد مرحله نافرمانی مدنی شوند ضربه اقتصادی به حکومت از داخل و تحریم هوشمندانه از خارج میتواند به حرکت داخل کمک کند. از سوی دیگر شکاف عمیق بین سپاه و روحانیت کمک می کند به حرکت مردم ایران در داخل برای رسیدن به خواست خود(دموکراسی) .
آیا تحریم اقتصادی تا حالا در جایی کار کرده ؟ بله در رابطه با لیبی کار کرده در رابطه با آفریقای جنوبی هم کار کرده، در جنگ اول عراق در رابطه با فشار برای ازبین بردن بمب‌های نسل کشی کار کرده است.

رحیمی : خانم شیرین عبادی اصرار داشتند ایران تحریم اقتصادی نشود و تحریم سیاسی بشود که البته این هم یک فرمول عجیبی است که با یک کشور رابطه اقتصادی داشته باشند بدون اینکه جلسه‌ای از نماینده آن کشورها تشکیل شده باشد. در تمامی کشورها ، نمایندگان آنها می‌روند در رابطه با مسایل اقتصادی تصمیماتی می‌گیرند ولی بعضی‌ها می‌گویند هیچ رابطه سیاسی نباشد و ایران تحریم سیاسی بشود ولی تحریم اقتصادی نشود که چنین چیزی عملی نیست. می‌گویند به مردم فشار وارد نشود. واقعا" چه چیزی بدتر از اینکه دختران و پسران را دستگیر می‌کنند و به عنوان پاداش به مامورین می‌‌دهند. معتقدم ایران باید محاصره اقتصادی و تکنیکی بشود و این کار عملی نیست مگر اینکه فرمولی برای هماهنگی چین و روسیه در نظر گرفته شود. دارو و مواد غذایی نباید جزو این اقلام باشند ولی تحریم بنزین مهمترین قسمت است. از پول نفت است که این بسیجیان خون آشام که اکنون در خیابان‌ها جولان می‌دهند تامین می‌شود. حکومت جمهوری اسلامی سعی دارد با دست اپوزیسیون بقبولاند که ایران را تحریم نکنند و به آرامی و به همین نحو پیش بروند. ماندلا از کسانی بود که خواستار تحریم رژیم آپارتاید بود . این نشان مردم دوستی نیست که بگویند چون به مردم فشار می‌آید پس محاصره اقتصادی نکنید. اگر ایران محاصره اقتصادی نشود فکر می‌کنم جمهوری اسلامی مدت زیادی دوام خواهد آورد.

موبدی : همین جنگ 8 ساله که آخوندها و سپاه حاضر نبودند قطعنامه آتش بس را بپذیرند تا آنجا کشیده شد که دیدیم محاصره و قیمت پائین نفت به سطحی رسید که جمهوری اسلامی تسلیم شد. هدف از محاصره اقتصادی این نیست که رژیم را سرنگون کند. محاصره برای کشاندن به مذاکره و توافق بر سر توقف تولید بمب هسته است عده‌ای می‌گویند جنگ نباشد و محاصره اقتصادی هم نباشد و سازمان ملل و کمیساریای حقوق بشر بیاید سران رژیم را محکوم کند و حقوق مردم را از رژیم بگیرد. واقعا" این اپوزیسیون ، شتر گاو پلنگی است. در جنگ ویتنام ، و بسیاری جنگ‌های دیگر در حالتی که جنگ ادامه داشت و همدیگر را می کشتند، دور یک میز گفتگو می‌کردند و چانه زنی ادامه داشت. مخالفان تحریم می‌گویند به اقتصاد دست نزنید و از نظر سیاسی فلان و بهمان کس را تحریم کنید. اتفاقا" باید برعکس باشد. رژیم از نظر اقتصادی باید زیر فشار باشد و همراه فشار اقتصادی ، گفتگو ادامه یابد.

مختاری: فکر می‌کنم تحریم اقتصادی مشکل غرب است که مانع رسیدن ایران به بمب هسته‌ای بشود. فکر می‌کنم آنها هستند که باید دنبال راه حل بگردند که چه روشی را دنبال کنند و در آخر سر بدون توجه به سایر نظرات‌، آنچه که به صلاح خود می‌دانند انجام خواهند داد.

عالم زاده: از میان برداشتن یا فشار آوردن به جمهوری اسلامی از طریق محاصره و تحریم برمی‌گردد به پاسخ این سئوال که آیا اساسا" غرب تمایلی برای از میان برداشتن ج.ا دارد یا نه. غرب بنا به همان منافع اقتصادی در این سی سال دیده‌ایم مایل نیست جمهوری اسلامی برچیده شود. غرب حکومت پهلوی را ساقط کرد و حکومت فعلی را سی سال پیش با حمایت هایش روی کار آورد و از آن تاریخ به بعد یک حکومت ضعیف برایش سودمند بوده است وگرنه برداشتن جمهوری اسلامی برای غرب کاری ندارد. مسئله بعدی: اساسا" این بازی بین شرق و غرب است در زمین ایران بر سر مقوله هسته‌ای. اصلا" مگر قرار است ج.ا به بمب اتمی دسترسی پیدا کند؟ چه کسی می‌گذارد؟ چین و شوروی به ایران کمک می‌کنند و آنها نخواهند گذاشت ایران به بمب هسته‌ای دست پیدا کند. ایران در دست انها به اهرمی برای فشار به غرب تبدیل شده است و متاسفانه در این زمینه جمهوری اسلامی هیچ کاره است. کشورهای منطقه خلیج فارس و عربستان و اسرائیل مایل نیستند در ایران حکومتی دموکراتیک بر سر کار باشد زیرا وجود سر مشق دموکراتیک، برای کشورهای عربی دردسر ساز است‌. بهترین استفاده را اسرائیل از وجود جمهوری اسلامی می‌برد. هر شعار مرگ بر اسرائیل احمدی نژاد یک نوع مشروعیت مضاعفی برای اسرائیل است. در رابطه با تحریم‌ها، این مردم ایران هستند که هر روز فشار بیشتری بهشان می‌آید اگر غرب بخواهد حکومت را بردارد با تحریم بنزین یا خرید نفت می‌تواند عمل کند اما شاید بهتر باشد که سعی کنیم جریانات را به سمتی بیریم که جامعه مدنی با تحرکی که پیدا کرده به آن سمتی برود که خودش بتواند کاری کند وگرنه هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.

اشکان: من فکر نمی‌کنم که حکومت ایران را آمریکا یا دیگران می‌خواهند نگه دارند یا بردارند. آمریکا دیپلماسی خود را با ایران قطع کرده بود ولی در بعضی جاها گفتگو داشت. صادرات آمریکا زیر یک میلیارد دلار است. ایران پسته و خاویار به ارزش 200 تا 300 میلیون دلار صادر کرده. اروپا درامد چندانی ندارد که با ایران بماند و سیاست خارجی‌اش مسلما" عوض می‌شود. اگر چین را نگاه کنیم هزینه‌ای که برای نفت می‌کند در کشورهای آفریقایی است. چین بدون داد و ستد با آمریکا نمی‌تواند زنده بماند و به همین نحو، آمریکا هم به آنها احتیاج دارد. در چنین داد و ستد‌هایی اقتصادی بین چین و روسیه و کشورهای غرب، ایران وزنه چندانی نیست ولی حداکثر تلاش را چین و روسیه خواهند برد که بیشترین امتیاز را از آمریکا بگیرند و یا بعضی سیاست‌ها را عوض کنند. به هیچ وجه آمریکا نمی‌خواست رژیم شاه را براندازد. فقط اشتباه خود حکومت شاه بود که ایران افتاد و آن داستان گوادلوپ، دو هفته قبل از اینکه انقلاب شود و دیگر هیچ کاری نمی‌شد کرد روی داد. در آمریکا می‌گویند برای جلوگیری از زیان‌های بیشتر، آمدند با قطب‌زاده و یزدی توافق کردند و خمینی را به رسمیت شناختند. الآن هم آمریکا این برنامه را ندارد که حکومت ایران را عوض کند یا نگه دارد. فقط روی موضوع هسته‌ای است که اصرار دارد ایران با آمریکا کنار بیاید. این وظیفه مردم ایران است که حکومت ایران را عوض کنند و من باور ندارم که این وظیفه آمریکا یا کشورهای دیگر است

رحیمی : آمریکا یک اشتباه خیلی بزرگی در عراق کرد که فکر نمی‌کنم این اشتباه را حاضر باشد مجددا" مرتکب شود. برای نمونه کره شمالی و میانمار معضلی برای آمریکا شده‌اند ولی نمی‌تواند حکومتشان را بردارد. تا بحال آمریکا موفق به هیچ کدام از اینها نشده و اتفاقا" منظور ما از تحریم اقتصادی، برداشتن جمهوری اسلامی نیست موضوع حقوق بشر است، موضوع تن دادن ج.ا. به حقوق بین المللی است. این موضع ماست. حکومت‌ها در غرب از طریق انتخابات تعیین می‌شوند و مردم برای دموکرسی و لیبرالیسم ارزش قایلند. حزب بر اساس ضوابط خودش در جاهایی که این حقوق نقض می‌شود مجبور است عکس العمل نشان دهد و چیزی بیش از آن نخواسته‌ایم ولی در این وسط چین و روسیه به حقوق بشر تن نداده‌اند و به ج.ا دارند کمک می‌کنند و بهره‌برداری شدید می‌کنند. چین کالا و نفت را به قیمت ارزان وارد می‌کند. موضع غرب باید روی حقوق بشر باشد و امیدوارم مسایل اتمی برود کنار و روی حقوق بشر اصرار کند و این را به چین و روسیه تحمیل کند.

جمع بندی

نظرات دوستان همه جوانب مسئله را در بر‌گرفته است. مسئله تحریم اقتصادی ج.ا. را آقای اشکان به حزب یاد آوری کردند و ما در این دفتر بررسی می‌کنیم و موضوع بسیار مهمی است که یک، باید تصور روشنی از آن داشت و دو، از عوامفریبی و گریز از برابر مسئله که بیشتر اظهار نظر‌ها و موضع گیری‌ها را از جمله در طیف خود ما برداشته است دوری جست.
اول بحث بر سر چیست؟ تحریم اقتصادی با بحران اتمی جمهوری اسلامی پیوند دارد و بهتر است عقاید و خواست‌های خود را کنار بگذایم و ببینیم که چه دولت‌هائی و به چه مدظور‌هائی خواهان تحریم هستند. از هنگامی که اسرائیلی‌ها در 2003 پرده از فعالیت‌های پنهانی 18 ساله رژیم اسلامی برداشتند ــ آنها برای حفظ منابع اطلاعاتی خود از خدمات یک گروه زیر فرمان صدام حسین بهره جستند ــ امریکائیان به تکاپوی جلوگیری از برنامه تسلیحات اتمی رژیم افتادند و در برابر کارشکنی‌ها و‌قت کشی‌های رژیم تهران سه بار در طول سال‌ها قطعنامه‌های تحریم جمهوری اسلامی را از تصویب شورای امنیت گذراندند که برای جلوگیری از رای وتوی روسیه و چین آب زیادی بر آنها بسته شده بود. آن تحریم‌ها کار رژیم را سخت کرد ولی به زانویش در نیاورد.
در همه این مدت حتی یک بار سخن از حقوق بشر در ایران یا برداشتن رژیم اسلامی در رابطه با تحریم اقتصادی در میان نبوده است و اصلا همین بس است که دورادور این موضوعات را با هم بیامیزند که هر تحریمی منتفی شود. بحث بر سر اینکه این یا آن دولت درباره جمهوری اسلامی چه خیالی دارد اصلا به تحریم اقتصادی مربوط نیست. تنها هدف تحریم واداشتن رژیم است به همکاری با سازمان بین‌المللی انرژی اتمی و اگر جمهوری اسلامی حاضر باشد که بجای بمب اتمی انرژی اتمی تولید کند امریکائیان و اروپائیان همه گونه همکاری و کمک خواهند کرد. تحریم اگر موثر باشد می‌باید از پشتیبانی گسترده‌ای برخوردار گردد و با پیش کشیدن مسائل دیگر، هر چه هم با اهمیت، پشتیبانی نخواهد ماند.
دوم، ما در برابر تحریم اقتصادی چه موضعی داریم؟ حزب ما از 1996 این موضع روشن را گرفت که هیچ دولتی حق ندارد به خاک ایران (منظور از خاک قلمرو است) حمله کند ولی جمهوری اسلامی را می‌باید تحریم اقتصادی کرد. در آن زمان البته گفتگو از حمله به ایران در رابطه با عملیات تروریستی رژیم در خارج ایران پیش آمده بود و ما از تحریم برای مقابله با جنایات جمهوری اسلامی بر ضد بشریت و آدمکشی‌های زنجیره‌ای و تجاوز به حقوق بشر دفاع می‌کردیم. از امروز هم تنها‌تر بودیم. همه می‌گفتند دود تحریم به چشم مردم می‌رود. خوب 13 سال است هر روز دود‌های بد‌تری به چشم مردم می‌رود. اما اکنون مسئله خطرناک‌تر است. اگر بپذیریم که پاره‌ی کشور‌ها زیر بار اتمی شدن جمهوری اسلامی نخواهند رفت و حمله به تاسیسات اتمی ایران بیش از یک احتمال است، آنگاه جز تحریم اقتصادی کمر شکن چه گزینه‌ای خواهد ماند. آنها که با تحریم مخالفند چه راه حلی را ترجیح می‌دهند؟
از آنجا که این بحث در نشست آینده دنبال خواهد شد بقیه را به بعد می‌گذاریم.
موضوع نشست آینده : آیا تحریم اقتصادی موثر است؟ (2 )


درباره دفتر پژوهش
دفتر پژوهش، گرد همائی داوطلبانه گروهی از هموندان حزب مشروطه ایران از اروپا و امریکا و کاناداست که به منظور گفتگو در مسائل حزبی و سیاسی و نظری بطور منظم نشست هائی در تالار های گفتگوی حزب مشروطه ایران دارند. نظراتی که در این نشست ها ابراز می شود متفاوت و گاه منتاقض است ولی قصد آن است که برخورد آزادانه آراء به پرورش روحیه دمکراتیک و بالا بردن سطح عمومی بحث سیاسی کمک کند.

گزارش نشست های دفتر پژوهش، بیانیه های حزبی نیست که در صلاحیت شورای مرکزی قرار دارد؛ ولی دفتر پژوهش از سوی شورای مرکزی تشکیل و تقویت شده است.

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites