حزب شما هنگام پایهگذاری در پی چه بود و چه اهداف سیاسی را اکنون دنبال میکند؟
با وقوع انقلاب اسلامی در سال ١٩٧٩ در ایران، فرهنگ و سیاست ایران شدیدا دگرگون شد، اما این دگرگونیها حاصل مثبتی، آنگونه که انقلابیون در رویاهای خود میدیدند، به دنبال نداشت. آنها ایدههایی را تعقیب میکردند، اما به این حقیقت توجه نداشتند که ما در ایران آن دوره چه دستآوردهای بزرگی داشتیم. به عنوان نمونه، ما در ایران آن دوره هم آزادی و هم استقلال داشتیم. ایران در سال ١٩٧٩ کشوری بود مستقل. ما سیستم سیاسی قدرتمندی داشیم و قادر بودیم با وجود تهدیدات نظامی اتحاد جماهیر شوروی و عراق مرزهای کشور را حفظ نموده و اختلافات منطقه را به شیوهای صلحآمیز حل کنیم. آزادی نیز در ابعاد وسیعی وجود داشت. تنها آزادی سیاسی با محدودیتهایی روبرو بود. حدود یکسال بعد از انقلاباسلامی، حمله عراق به ایران نه فقط استقلال ایران را به خطر انداخت بلکه صلح منطقه را در معرض تهدید قرار داد. علاوه بر این، مردم آزادیهای فراوانی که در گذشته داشتند را از دست دادند. در میان بسیاری از ایرانیان انقلابزده و گرفتار هیجانات انقلابی، گروهی از روشنفکرانی بودند که نگرانی آینده ایران را داشتند و بر این عقیده بودند که ما قادر بودیم در دروان رژیم شاه به آزادی سیاسی نیز دست یابیم. آنان رژیم شاه را قابل اصلاح میدانستند. اما بزودی مشخص شد که حتی بردن نام محمد رضا شاه پهلوی و حکومت مشروطه بعنوان یک مدل یا روش کشورداری، کافیست تا طرفداران مشروطه راهی زندان و چوبهدار شوند. وعده برپایی حکومت مردم سالار در ایران خیلی زود پوچی خود را نشان داد. مشکل اصلی روشنفکران و اندیشمندان ایرانی، فقدان یک گفتمان سیاسی بود. پی آمد این فقدان، دستگیری و کشتار بسیاری از فعالان سیاسی بود و تعداد بسیاری دیگر از آزادیخواهان مجبور به فرار از ایران شدند. در اوایل دهه هشتاد این تبعیدیان در جاهای مختلف دنیا بدون برنامه مشخص با یکدیگر ملاقات نموده و جلساتی را برگزار میکردند. در اواسط دهه هشتاد، شاهزاده رضا پهلوی به طرفدارانش پیشنهاد نمود تا بصورتی سازمان یافته و برنامهریرزی شده به فعالیت بپردازند. به همین منظور تعداد زیادی از هوادران شاهزاده گردهماییهایی برگزار کردند تا مقدمات همکاری در آینده را پایهریزی کنند. در آن زمان ما با اندیشه خود مبنا بر ارزشهای مشروطه پادشاهی یکی از گروههای فعالان سیاسی را تشکیل میدادیم. روزنامهنگار و نویسنده، دکتر داریوش همایون، بعنوان اندیشمند و نظریهپرداز راست میانه هم درمیان ما قرار داشت. با یاری و کمک او منشور و اساسنامهای تهیه و بر اساس آن سازمان خود را پایهگذاری کردیم. در آوریل ١٩٩٤ در شهر کلن کنفرانس موسس برگزار شد که در آن سازمان مشروطه خواهان ایران پایهگذاری و اولین قدم سیستماتیک ما برای برنامهریزی سیاسی برداشته شد. گام بعدی درسال ١٩٩٨ برداشته شد. در کنگره جهانی سازمان مشروطه خواهان ایران در شهر برلین تصمیم به انحلال این سازمان و تاسیس حزب مشروطه ایران گرفته شد و با اینکار حزبی برای امروز و آینده ایران متولد گردید که تا به امروز فعال است.
باید توجه داشت که چه تحت نام سازمان و چه حزب اعتقاد، اجرا و نهادینه کردن دموکراسی برپایه منشور حقوق بشر سازمان ملل و آزادی برای ایران و ایرانی سرلوحه همیشگی امور سیاسی ما بوده است و این ارزش اصلی است که چهارچوب فعالیتهای ما را میسازد. همچنین ما در کلیه فعالیتهای خود در حزب مشروطه ایران، پیوسته سعی نمودیم تا در کنفرانسها و کنگرهها برنامه سیاسی حزب را توسعه دهیم. برای نمونه حقوق زنان و کودکان، حفظ و دفاع از تمامیت ارضی ایران و استقلال کشور، احترام به همه ادیان، مذاهب و اقوام در ایران هدفهایی بودند که ما به مرور در کنگرهها و کنفرانسهای خود به آنها دست یافتیم. گوناگونی مذاهب، اقوام و زبانها در ایران هرگز مانع نشدند که ما از تمامیت ارضی ایران صرف نظر کنیم و در برابر جداییطلبان کوتاه بیاییم. ما امروز نیز کماکان این اهداف را دنبال میکنیم. بدیهی است که در سطح بینالمللی نیز در فکر طرحها و برنامههایی هستیم. یک نمونه روشن آن بحث امروز بر سر مسئله انرژی اتمی و ساخت راکتورها در ایران است. در دهه هفتاد ما امکان داشتن اینگونه راکتورها را داشتیم و شرکت زیمنس آلمان مامور ساخت راکتور اتمی بوشهر در بالاترین سطح استاندار آن زمان بود. بعد از انقلاب حکومت ملاها به استانداردی در حد چرنوبیل رضایت دادند. در این باره ما هشدارهای جدی دادیم که استاندارد کنونی فاقد امنیت لازم است.
حزب شما تا کنون به چه موفقیتهایی دست یافته و با چه شکستهایی مواجه بوده است؟
بزرگترین موفقیت ما با وجود موقعیت بسیار سخت ارتباطات و مشکلات فنی، نزدیک نمودن مخالفان جمهوریاسلامی و طرفداران پادشاهی مشروطه به یکدیگر در خارج از کشور بوده است. موفقیت دیگر ما، متقاعد کردن گروهی از روشنفکران بود که در آغاز با ما مخالفت داشتند. ما با توضیح برنامههای سیاسی خود توانستیم آنها را با خود همراه سازیم. همچنین تماس و گفتکو با بسیاری از سیاستمداران در اروپا و آمریکا بخش دیگری از موفقیتهای ماست. البته دلسردی برای هر فردی که عملی انجام میدهد و در پی آفریدن چیز تازه ایست وجود دارد. بر خلاف موفقیت خود در برقراری ارتباط مدام با آمریکا و چند کشور اروپایی، ما تا کنون نتوانستهایم با سیاستمداران آلمان تماس بر قرارنموده و گفتگوهای سازندهای داشته باشیم. به غیر از این تا امروز در مکاتبات خود با احزاب آلمانی موفق به متقاعد ساختن آنان نشدهایم تا دست از حمایت اقتصادی حکومت ملاها بردارند.
در باره حکومت حاکم بر ایران چگونه فکر میکنید؟
رژیم کنونی با قول و قرارهایی در ایران به قدرت رسید، اما نه قادر بود و نه توانایی آن را داشت که به آن قول و قرارها جامه عمل بپوشاند. آنها چهره دلفریب و آرایش شدهشان را در ١٩٧٩ به نمایش گذاشتند و قول ایرانی آزاد را دادند که تا امروز ما اثری از آن نمیبینیم. اینگونه ریا و دروغپردازی، روشی است که جمهوریاسلامی در همه زمینهها بکار میگیرد. پرخاشگری در سیاستهای داخلی و خارجی، عدم رواداری، اعتیاد به قدرت و فساد، پشتیبانی و حمایت مالی و عقیدتی از تروریسم بینالمللی، ایجاد و توسعه ناآرامی در منطقه تنها نمونههایی هستند که شخصیت جمهوریاسلامی از آنها ساخته و پرداخته شده است. نباید سخنان احمدی نژاد را در اکتبر ٢٠٠٥ راجع به هلو کاست و نسل کشی یهودیان و غیرواقعی جلوهدادن این واقعه تاریخی دردناک را فراموش کرد. گذشته از همه اینها، خندهآور است که باید ببینیم چگونه احمدی نژاد که خود دیکتاتور است برای برای قذافی پیام میفرستد!
در ایران سیاستمدارانی هستند که نگران آینده کشورند؛ اینان نیروهایی را میسازند که ما برای ساختن ایران فردا به آنان نیاز داریم. به جای حمایت و پشتیبانی از این نیروها، سردمداران حکومتی در ایران به آنان اجازه دخالت در سیاستهای جاری کشور را نمیدهند. علاوه بر آن، حکومت با اعتقادات و ایمان مذهبی مردم بازی و از آن سوء استفاده ابزاری میکند. حزب مشروطه ایران با طرفداری از سکولاریسم و اعتقاد به جدایی دین از حکومت نقطه مخالف حکومت اسلامی است.
ما در ایران امروز شاهدیم که چگونه ایمان و اعتقادات مذهبی هم مهینان به مسخره گرفته میشود. برای نمونه، ما میدانیم که حداکثر مردم ایران پیرو مذهب شیعه دوازده امامی میباشند. اما احمدی نژاد به اینگونه از اعتقادات مردم سوء استفاده مینماید: او صندلی خالی را در زمان تشکیل جلسات دولت در محل جلسه قرارا داده و مدعی است که این صندلی خالی متعلق به امام دوازدهم است و وی مدیریت هیئت دولت را بر عهده دارد. براستی که این نهایت ریاکاری را نشان میدهد و خندهآور است. این عمل احمدی نژاد نشان میدهد که نه تنها اعتقادات غیر شیعه در ایران به مسخره گرفته میشود، بلکه دین رسمی نیز از غرضورزی در امان نمیباشد.
به عقیده شما در ایران حرف آخر را چه کسی میزند؟
اگر این پرسش را در حال حاضر مطرح کنیم، باید گفت که در وضعیت سیاسی امروز ایران، مردم تحت هیچ شرایطی حرف آخر را نمیزنند. تا وقتی که خامنهای زنده است، به نظر میآید تمامی قدرت سیاسی در دست رهبر قرار دارد. سپاه پاسداران و نیروهای بسیج تحت فرمان و قدرت حمایتگر او هستند. پس از مرگ خامنهای، سپاه پاسداران و نیروهای بسیج همین کاربرد را خواهند داشت. بهرحال نقشهای وجود دارد که کانون ایرانی مبارز با فراماسیونری، امپریالیسم و صهیونیسم قدرت را بدست گرفته و از بالا حکومت کند.
چرا جنبش مخالفان در ایران تا کنون موفق نشده است، حکومت را وادار به صرف نظر از قدرت کند؟
این موضوع دارای دو جنبه است. نخست، حکومت در ایران ضعیف نیست، پول کافی دارد که بواسطه روابط اقتصادی از جمله با آلمان در دستهای افراد انگشت شماری در رژیم جاریست. بوسیله این پول رژیم، فنآوری لازم برای سرکوب مردم را تهیه مینماید. نمونه ساده آنرا در تابستان ٢٠٠٩ مشاهده نمودیم. پس از جعل و دستکاری در انتخابات ریاست جمهوری، مردم به خیابانها آمدند تا برای دموکراسی و حقوقشان مبارزه کنند. هم زمان، شرکتهای زیمنس و نوکیا مدرنترین فنآوری الکترونیکی مراقبت و شنود و همچنین کنترل ماهوارهای و تلفنهای همراه را به حکومت فروخته بود و رژیم با این امکانات موفق به کنترل فرستندهها و ماهوارههای مخالفان خود شد. با چنین حکومتی نمیتوان با دست خالی مبارزه کرد. ما در ارتباطات و مکاتبههای خود با سیاستمداران اتحادیه اروپا و در مصاحبهها و گفتگوهای بسیار بصورت مداوم تاکید نمودهایم که تحریمهای هدفمند در برابر حکومت و اعضای آن، رژیم را ضعیف و آسیبپذیر مینماید. طبیعی است که یک رژیم ضعیف را آسانتر میتوان به زانو در آورد.
مورد دوم مردم و ترس فرهنگیشان است. حرکتهای مخالفان با محودیتهای زیادی روبرو است. مردم یکبار انقلاب کردند و پیامدها و اتفاقات پس از آنرا دیدند. تصحیح این اشتباهات نیاز به نیرو، زمان و سازماندهی دارد. تظاهرات که به خیابانها کشیده میشوند، نباید دچار وقفه گردند. ولی مردم شب در خیابانها نمیمانند. بیش از همه جوانان که تشکیل دهنده قویترین جناح مخالفان هستند، باید در برابر خانوادههایشان پاسخگو و توجیه کننده رفتارشان باشند و اینکه شب را کجا بسربردهاند. در این مورد خانمها از آقایان مشکل بیشتری دارند.
از طرف دیگر ایرانیهای معترض نیاز به حمایت معنوی کشورهای خارجی دارند که میتواند خود را در گفتگو و پیامهای دلگرم کننده در جهت حرکت آزادی خواهانه مردم نشان دهد. زمانیکه در سال های ٢٠٠٩ و ٢٠١٠ مردم به خیابانها آمدند هیچ سیاستمدار خارجی، نه به طور شفاهی و نه کتبی، از مردم و حرکت آزادیخواهانه آنان حمایت به عمل نیاورد. اما امروز ما شاهد برعکس آن در مورد مصر، تونس و لیبی هستیم. رهبران سیاسی آمریکا و اروپا حرکتهای مردمی در کشورهای نامبرده را مورد حمایت خویش قرار دادهاند. ایرانیان از رفتار آمریکا و اروپا دلسرد و ناامید شدند چون کمکهای اخلاقی جایی که به آنها نیاز بود انجام نگرفت.
سیاست کشور آلمان به چه نحوی به رژیم ایران یاری میرساند؟
تازهترین آن سفر وزیر امور خارجه آلمان به ایران بود. این سفر در راستای آزاد سازی دو روزنامهنگار آلمانی روی داد. این دو روزنامه نگار موظف بودند خود را آگاه سازند که بدون داشتن اجازه کار معتبر در ایران نمیتوانند و نباید فعالیت نمایند. در آلمان هم درست همینگونه است. اینجا میگویند "ندانستن دلیل جریمه نشدن نیست". با وجود این وزیر امور خارجه آلمان برای آزادی روزنامهنگاران با حکومت ایران وارد معامله شد. در این معامله جمهوریاسلامی و آلمان به توافق رسیدند که دوچه بانک تقاضای یک شرکت هندی را که در حال انجام معاملهای با ایران است، برآورده نماید. پرسشی که در میان ایرانیان به وجود آمده این است که آیا جان دو نفر آلمانی از جان و زندگی هزاران ایرانی با ارزشتر است که در سالهای گذشته دستگیر و کشته شدند؟ کجاست ادعای جهانی حقوق بشر؟
حزب شما از دولت آلمان انتظار چه تدابیر کارسازی در رابطه با ایران دارد؟
بگونهای ما میبینیم، آلمان تمایل چندانی به وجود ایرانی آزاد ندارد، و ما بارها این مورد را کتبی و شفاهی با اتحادیه اروپا و آلمان در میان گذاشتهایم. دولت جمهوریاسلامی پول دارد و این سبب قدرتمند شدن اوست. سالها است که ما پیوسته پیشنهاد و توصیه میکنیم تا معاملات تجاری با ایران متوقف شود، پولهای ایران در خارج منجمد گردد و تحریمهای هدفمند بر علیه جمهوریاسلامی و اعضای آن اعمال گردد؛ همانطور که آمریکا چنین تحریمهایی برای جمهوریاسلامی در نظر گرفته است. اینها قدمهای اساسی و ضروری هستند، بقیه کارها را خود ایرانیها در داخل ترتیب خواهند داد. موضوع اصلی این است که رژیم ضعیف گردد و قدم به قدم از طرف سیاست بینالمللی تحت فشار واقع شود. در گفتگوهایمان با مقامات دولتی اروپا پیشنهاد دادهایم که از اطلاعات و آگاهیهای مخالفان حزب مشروطه ایران نیز استفاده شود تا تصویر مشخص و شناخته شدهای از ماهیت رژیم و خواستههای اپوزیسیون جمهوریاسلامی بدست آید.
توصیه کنونی ما اینست که دولتهای اروپایی تمام گروههای مخالف حکومت ایران را (نه اشخاص و منفردین) به دور یک میز جمع نموده و گفتگو با آنها را شروع کند. کاری که آلمان برای ایران میتواند انجام دهد آن است که سعی در نشان دادن صداقت خویش به ایرانیان نماید به گونهای که بتواند تصویر خراب شده خویش را به نحوی بازسازی و باور کردنی نماید. به هیچ عنوان نباید به فکر تجزیه ایران افتاد و به عبارت دیگر اینگونه اندیشهها را نباید مورد حمایت و پشتیبانی قرارداد، چرا که این عمل غرور ملی ایرانیان را جریحهدار نموده و فقط باعث قدرت گرفتن جمهوریاسلامی خواهد شد. یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران باید در اولویت قرارداشته باشند. ایران یک کشور و دارای یک ملت واحد است.
حزب شما نهادهای مردمی در ایران را چگونه حمایت مینماید؟
وظایف ما در این قسمت گوناگون است. ما با نیروهای مخالف نظام در ایران تماس داریم و تلاش میکنیم آنها را با اپوزیسیون خارج ا ز کشور در ارتباط قراردهیم. ما همچنین ارتباط نیروهای اپوزیسیون داخل ایران را با نمایندگان دولتهای خارجی فراهم ساختهایم و خواهیم ساخت.
با در نظر گرفتن وضعیت امروز ایران، ما به عنوان یک حزب شناخته شده در اپوزیسیون، در خارج از ایران این امکان را داریم تا در موضوعهای سیاسی، فرهنگی و حقوق بشر پرسش و گفتگو کرده و آنها را منعکس نماییم و هنگام ضرورت به عنوان میانجی وظایفی را بر عهده بگیریم. کارنامه ما نشان دهنده موفقیتهای خوبی در این موارد است که مدارک آن موجود و هر زمان قابل ارائه هستند.
آرزوی شخصی شما برای آینده ایران چیست و چگونه میتوان به این آرزو رسید؟
نخستین آرزوی من ایرانی آزاد است که در آن من و یا هر شخص دیگری ـ تاکید میکنم: هر انسانی ـ از حقوق برابر و تضمین شده برخوردار باشد. آرزوی من آزادی و امنیت برای انسانها صرف نظر از نژاد، دین و زبانشان میباشد. من آرزو دارم که گوناگونی و اتحاد در مرزهای کنونی ایران تضمین شود. دموکراسی و حقوق بشرکه در حیطه خود ارزشهای بسیار دیگری از جمله جدایی دین از حکومت را شامل میشوند و از ستونهای بنیادی حزب ما هم هستند. هنگامی که این اصول موجود باشند، ما بنیادهای اساسی در اختیار خواهیم داشت که توسعه سیاسی را برای ما به همراه خواهند آورد.
بر گرفته از http://www.mehriran.de/interviews به تاریخ ١١ آوریل ٢٠١١
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
davood
با درود
خانم مینا از ایران
اگر لطف کنید با ایمیل زیر تماس بگیرید ممنون میشم که بدونم چگونه شما از ایران به سامانه دسترسی دارید چون خیلی از هموندان ما این امکان رو ندارند .
با سپاس
davood_alasvand_2008@yahoo.com
May 19, 2011 07:31:05 PM
---------------------------
امیر
درود
مقاله شما را به زبان آلمانی خوانده بودم خیلی خوشحالم که ترجمه آن را هم در اینجا دوباره خواندم . این مصاحبه شما به من به عنوان یک ایرانی احساس غرور مجدد داد و امیدوارم که این مصاحبه باعث بیداری بسیاری از هموطنان در خواب ما شود
پیروز باشید
May 15, 2011 02:41:48 PM
---------------------------
حق
با درود خدمت آقایان نادر و بهمن زاهدی گرامی،
مایلم توجه شما عزیزان را به مطالب مهمی که در مقاله دکتر کاظم رنجبر خواندم و برای من تازگی داشت، و در عین حال دانستن آنها برای هر ایرانی واجب است را با شما در میان بگذارم. بخش آغازین این مقاله را برای جلب توجه شما گرامیان در زیر آورده ام به امید آنکه اگر صلاح دیدید در انتشار و تکثیر آن در میان میهنپرستان آنچه در توان دارید انجام دهید بویژه اینکه نویسنده هم این خواهش را صمیمانه از هم میهنانش کرده است.
"تولد ملت
کاظم رنجبر
تولد ملت .
(The Birth of Nation-D .W.Griffith-1915 )
* * *
به قلم : کاظم رنجبر :دکتر در جامعه شناسی سیاسی
Kazem.randjbar@yahoo.fr
با عرض سلام وعرض ارادت نسبت به همه ًهموطنان گرامیم ایرانیان و ایران دوستان ،تقاضا دارم ، در پخش این مقاله ، که در رابطه با مفهوم وحدت ملی ،و افشاء سیاست های بیگانگان ، و عاملان تجزیه طلب آنان ، که ملت ایران را آگاهانه و یا نا آگاهانه ، به جنگ خانمان سوز داخلی ، چون :یوگسلاوی سابق ، می کشند ، ، در پخش این مقاله در ابعاد گسترده ، به اینجانب ،کمک بکنند. باز هم تکرار میکنم ،هموطنان می توانند با تمام رضایت من، صاحب این قلم ، اسم و مشخصات مرا با تمام راحتی وجدان ،از مقاله حذف بکنند .هدف کسب اسم وشهرت نیست بلکه حفظ تمامیت ارضی و وحدت ملی ،وجلوگیری از احتمال یک جنگ داخلی است ،که بیگانگان وعاملان آنان در شکل گیری آن ، با مسائلی که در خاورمیانه و شمال آفریقا می گذرد ، بیش از پیش فعال شده اند . تشکیل میزگردی با عنوان اقلیت های قومی در ایران ،در۲۸ فروردین ۱۳۹۰ در دانشگاه جورج واشنگتن ،در ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ توسط .اقایان : دکتر آرام حسامی ، دکتر آرش نراقی ،در این جوحاکم در جهان اسلام وعرب ، برحسب تصادف نبود . (ماخذ : http://www.djavadi.net/1390/01/28/ )
پیشگفتار......................."
لینک این مقاله:
http://www.jamali.info/alternate/210411_3
با احترام و تشکر از زخمات شما گرامیان، حق
پاینده کشور و ملت ایران
May 13, 2011 01:56:41 AM
---------------------------
ازاد
با دورود
تا انجایی که من با حزب مشروطه اشنایی دارم . مصاحبه شونده که عضو شورای حزب هم هست با توانایی و به درستی مطالب ر ا پاسخ گفته و مطالب را روش کرده است . سیاست غرب بخصوص اروپا همان است که در مصاحبه امده . با اطلاعی که دارم اقای گابل ار خبرنگاران حرفه ای سایت های المانی است امیدوارم با نفوذی که دارد این مطالب را بگوش دولتمردان المانی برساند .
زنده باد ایران
May 12, 2011 11:42:00 PM
---------------------------
مینا
این بهترین مصاحبه ای بود که از یک فرد خارح از کشور خواندهام موفق باشیدسلام از ایران مینویسم مصاحبه تان فوق العاده بود بسیار لذت بردم به ععنوان یک حوان ساکن در داخل ایران از شما تشکر میکنم این بهترین مصاحبه ای بود که تا کنون ارز افراد خارج از کشور خواندهام
May 11, 2011 10:37:07 PM
---------------------------
حق
با درو به هم مینان گرامی
جناب زاهدی گرامی، به شما شادباش می گویم که توانایی خود را در این مصاحبه بنمایش گذاشتید. پاسخهای رک و پوست کنده ی شما بطور خلاصه و مفید بدون جا انداختن حتی یک مطلب مهم درباره ایران حرف دل میلیونها ایرانی را بیان کرد. من واقعا بشما افتخار می کنم که اینچنین بی پروا منافع ملی ایران را در این مصاحبه لحظه ای از نظر دور نداشتید. این شیوه پاسخگویی شما به مصاحبه کنندگان هیچ تفاوتی با شیوه پاسخگویی رجل سیاسی توانای غربی نداشت. من به شما نمره ۲۰ می دهم و امیدوارم بیشتر شاهد اینگونه مصاحبه ها باشیم ولی با نشر وسیعتر ان در جامعه ایرانی. چرا این مصاحبه را سایت های دیگر ایرانی انعکاس ندادند؟ این کمبودها باید برطرف شوند.
آقای زاهدی گرامی، از شما و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) خواهشمندم که به محتویات لینک زیر توجه بفرمایید. مطلبی است که خواندنش ۵ دقیقه بیشتر وقت نمی گیرد ولی بنظر من خیلی بدرد ما می خورد بخصوص اگر بوسیله این حزب بسط داده شود. خیلی مایلم نظر حزب را در اینمورد بخصوص بدانم.
http://www.kayhanpublishing.uk.com/Pages/archive/khandaniha/article/Sale90/Parnian_3.html
ارادتمند، حق
پاینده ایران و ایرانی
May 11, 2011 12:44:06 PM
---------------------------
کاوه سیبکی
درود بر شما جناب زاهدی، به امید پیروزی ایران و دیدار دوباره شما
May 06, 2011 12:15:33 AM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر آقای دکتر نادر زاهدی که با صراحت حقیقت را برای آقای هلموت گابل توضیح دادندونیز ما میدانیم که دولت وصاحبان صنایع آلمان همواره فناوری سرکوب را برای کنترل خیزش ملی در اختیار رژیم قرار داده است.به باور من همه احزاب سکولار ودمکرات ایرانی باید با همین صراحت به مقام های اروپایی بویژه به مسئولین آلمانی هشتار دهند.سپاس بسیار از آقای دکتر نادر زاهدی. پاینده ایران.
May 02, 2011 08:15:06 PM
---------------------------
درویشزاده
در این مصاحبه با اینکه بسیار به اختصار و فشرده انجام گرفته است لیکن موارد متعدد و بینهایت مهم و برائ کشورمان ایران از درجه بالایی برخوردار هستند، به بحث گذارده شده اند. با امید به اینکه همه فعالان سیاسی که دغدغه ایران و نابسامانی هائ آنرا دارند، همیشه با چنین صراحتی که جناب دکتر نادر زاهدئ در مصاحبه فوق ارائه میدهند با ارباب رسانه ائ حرف بزنند و مشکلت مملکتمان را با آنان بی پرده در میان بگذارند.
یک نکته ائ که به نظر میآید خطائ ویراستارئ و احیانآ جابجایی غیر عمدئ در درج متن مصاحبه و ترجمه آن شده باشد، موضوع <<کانون ایرانی مبارز با فراماسیونری، امپریالیسم و صهیونیسم>>است. گویا روئ این مطلب در متن اصلی و آلمانی آن بیشتر توجه شده و دریافت و درک منظور مصاحبه شونده سهل و آسان است. حال آنکه خواننده در ترجمه فوق قدرئ با مشکل روبروست و نیاز مراجعه به سامانه ائ دارد که آدرس آن در پایان مصاحبه داده شده است.
در نهایت ابراز تشکر و سپاس از جناب آقائ دکتر نادر زاهدی بابت انجام این مصاحبه کار پسندیده ائ است که ایجانب همین جا بنوبه خود این کار را مینماید و برائ ایشان آرزوئ موفقیتهائ بیش از این را دارد.
May 02, 2011 05:24:31 PM
---------------------------
|