حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
پاسخ‌نامه شورای‌مرکزی به چهار هموند حزبی
شورای مرکزی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)

April 01, 2012

یک شنبه 13 فروردین 2571 = April 1, 2012

 

شورای مرکزی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) لازم می‌داند به نامه‌ای که از طرف چهارتن از هموندان حزب که یک تن از آنان عضو شورای مرکزی نیز هست و پرسش‌هائی از شورای مرکزی در آن مطرح شده پاسخ دهد. از این روی توجه همه هموندان حزبی از جمله چهار دوستی که این پرسش‌ها را مطرح فرموده‌اند را به توضیحات زیر جلب می‌کند.

ابتدا اینکه شورای مرکزی، همانگونه که خود آقای موبدی نیز در این بحث‌ها حضور و شرکت داشته‌اند و به خوبی مطلع هستند و بارها به ایشان توضیح داده شده است، به کررات در بحث‌های درونی خود تاکید داشته است که نمی‌توان همه چیز را از پشت عینک بدبینی توطئه و حمله نظامی و آلترناتیو‌سازی بدانگونه که ایشان اصرار در دیدن و قبولاندن آن دارند ببیند. متاسفانه اینگونه بدبینی‌ها و منفی بافی‌ها جلوی هر‌گونه اقدام مفید و سازنده حزب را خواهد گرفت. در همین راستا نیز شورای مرکزی با برداشت ایشان از آنچه "‌استراتژی نادرست و خطرناک" شاهزاده می‌نامند موافق نبوده و نیست. این برداشت شخصی ایشان و سه هموند همفکرشان است و هر چند قابل احترام است ولی مورد قبول شورای مرکزی نبوده و نمی‌تواند باشد.

شورای مرکزی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) چون هر ارگان دمکرات دیگری گاه پس از بحث‌های طولانی به این نتیجه رسیده است که به طور مثال با ایشان و یا هر عضو دیگری در یک مورد خاص به توافق نخواهد رسید. طبیعتا در اینگونه موارد شورای مرکزی چون هر ارگان لیبرال دمکرات دیگری چاره‌ای جز تن دادن به رای‌گیری و اجرای نظر اکثریت اعضا شورا نداشته و تا به حال نیز چه در دوران حیات شادروان دکتر همایون و چه پس از آن همینگونه عمل کرده و نظر اکثریت هر چه بوده همان را اجرا کرده است.

طبیعی است که شورای مرکزی حزب نمی‌تواند نظر یک نفر را بر چهار نفر، بر خلاف اصول دموکراسی، تحمیل کند هر چند آن یک نفر چنین تمایل و علاقه‌ای به تحمیل نظر خود داشته باشد. اما از قرار معلوم از دید آقای موبدی و سه هموند و همراه فکری ایشان اکثریت اعضای شورای مرکزی و یا اکثریت اعضای حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) موظف‌اند که یا با برداشت ایشان از "استراتژی نادرست و خطرناک " شاهزاده بر خلاف برداشت‌شان هماهنگ و هم‌صدا شوند و یا اگر همراه نشوند محکوم‌اند به روبرو شدن با اتهاماتی از سوی ایشان و سه نفر همفکرانشان نظیر شیفتگی، سلطنت‌طلبی، اعتقاد به منشوری دیگر،( که منشور دیگر فقط در فکر و ذهن این چهار تن وجود دارد)، تخلف از اساسنامه و منشور حزب، چشم‌پوشی از وظایف خود، و ده‌ها اتهام بی‌پایه و اساس دیگر!

در ظرف نزدیک به یک سال گذشته، شورای مرکزی با صبر و حوصله همه نامه‌نگاری‌ها و نامه‌های سرگشاده ایشان را هرچند هم به نظر شورا محتوای درستی نداشته‌اند ولی به دلیل احترام گذاشتن به آزادی بیان صبورانه تحمل کرده و هم در سایت حزب درج کرده است. در طول این مدت نیز شورا تلاش نموده است که برای حفظ همبستگی حزب با تشویق و توصیه به دیگر هموندان به خود‌داری از پاسخگوئی، هر چند این پاسخگوئی حق مسلم آنها بوده است، جلو دامن زدن به اختلافات و افتراق را بگیرد تا اتحاد حزب بهم نخورد و در یک کلام دشمن خوشحال کن نباشیم.

پس از این مقدمه به پرسش‌های مطرح شده می‌پردازیم. این دوستان پرسیده‌اند که:

پرسش ۱: تصمیم شورای مرکزی در "پشتیبانی از طرح شکایت" شاهزاده بر پایه کدام منشور و قطعنامه‌ از حزب قرار دارد؟
از دید شورای مرکزی طرح جلب توجه بین‌المللی به جنایات ولی‌فقیه نظام اسلامی و مسئول دانستن او در نقض مستمر حقوق بشر ایرانیان توسط نظام تحت امر او هیچ ارتباطی به حمله احتمالی نظامی به ایران و مسئله فدرالیسم و تلاش برای تجزیه ایران ندارد هر چند کسانی در بیرون و داخل حزب بخواهند برای دست یافتن به اهداف خاص و شخصی خود این همه را به هم ربط دهند.
حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) همواره در طول سالیان دراز هر چه در توان داشته است را برای آگاه‌سازی و جلب توجه مقامات بین‌المللی و افکار عمومی به جنایات جمهوری‌اسلامی و مقامات مسئول آن (از ولی‌فقیه گرفته تا دیگر مسولان آن) به کار گرفته و از این پس نیز چنین خواهد کرد. ناگفته نماند که اکثر اعضای فعلی شورای مرکزی نیز مستقیما با هماهنگی و مشاوره با شادروان دکتر داریوش همایون سال‌ها در این زمینه فعالیت کرده‌اند.
حمایت از طرح شکایت شاهزاده رضا پهلوی هیچ ارتباطی به شخص ایشان ندارد و اگر این ابتکار از سوی شخص و یا گروه دیگری هم مطرح می‌شد باز مورد حمایت حزب قرار می‌گرفت. ما بارها از هر اقدامی برای آگاه‌سازی افکار عمومی و جلب حمایت آنان از احقاق حقوق ملت ایران حمایت کرده‌ایم و این‌بار نیز چنین کرده‌ایم. لازم است بار دیگر نیز اعلام کنیم که حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) از هر اقدامی از سوی هر کسی که به جهت جلب توجه افکار عمومی در جهان به نقض مستمرحقوق انسانی ملت ایران و جلب حمایت آنان از مبارزه ملت ایران برای احقاق حقوق خود باشد استقبال و پشتیبانی کرده و خواهد کرد. و این حمایت را نه تنها در تضاد با منشور و قطعنامه‌های حزب نمی‌بیند که دقیقا در راستای آن ارزیابی می‌کند.

پرسش۲ـ آیا شورای مرکزی می‌تواند بر خلاف منشور، اساسنامه و قطعنامه‌ها تصمیماتی بگیرد و خط مشی نوینی برگزیند؟ در حالی که بند دو ماده ۲۰ اساسنامه یکی از وظایف شورای مرکزی را چنین تعریف می کند:" نظارت بر رعایت و اجرای منشور و اساسنامه و تصمیمات کنگره".
پاسخ به این پرسش روشن است که شورای مرکزی نمی‌تواند بر خلاف منشور و اساسنامه بدون تصویب کنگره حزب اقدامی انجام دهد. اما ابتدا دوستانی که چنین پرسشی می‌کنند باید نشان دهند که در کجا و با چه استدلالی مطرح کردن نقض مستمر حقوق بشر ایرانیان در مجامع بین‌المللی از طریق طرح "شکایت"، "گزارش" یا هر وسیله دیگری که باشد و بازتاب بین‌المللی این اقدام و جلب توجه مجامع و افکار عمومی جهان به جنایات جمهوری‌اسلامی و مسئولان آن با منشور و اساسنامه و تصمیمات کنگره‌ها در تضاد است؟ ابتدا باید این تضاد به اثبات برسد تا بعد شورا پاسخگو باشد که البته خواهد بود.

پرسش ۳: اکنون و با اعلام شاهزاده مبنی بر این که "شکایتی" در کار نیست! و نمی‌توانسته باشد! آیا زمان آن نیست که شورای مرکزی به نقد موضع‌‌گیری خود بپردازد و با ریشه‌یابی علل و دیدگاه‌هائی که به این اعلامیه منجر شده است در مواضع خود تجدید نظر کند و با انتقادی علنی و شفاف، خود و حزب را از گژراهه‌ای که بدان افتاده است بیرون بیاورد؟
همانگونه که توضیح داده شد نام این اقدام هر چه باشد "شکایت" و یا "گزارش" و یا هر چیز دیگری در اصل مطلب و علت حمایت شورای مرکزی از این اقدام تغییری حاصل نمی‌شود. شورای مرکزی حزب، با اکثرییت قاطع ( البته به استثنای آقای موبدی) سید علی خامنه‌ای رهبر نظام جمهوری‌اسلامی را به عنوان مقام اول و مسئول نظام جمهوری‌اسلامی مسئول مستقیم تمام جنایات این نظام دانسته و او را در خور یک محاکمه عادلانه با استانداردهای بین‌المللی دانسته و می‌داند. ما این باور خود در مسئول دانستن خامنه‌ای را به هیچ عنوان کژراهه نمی‌دانیم که بخواهیم با انتقاد از خود به شیوه توده‌ای‌های سابق از این کژراهه به اصطلاح بیرون بیائیم. شاید بهتر باشد کسانی که خامنه‌ای را از چنین مسائلی مبرا می‌دانند و یا جنایاتش را در آن سطح و اندازه و "استاندارد" نمی‌بینند به انتقاد از خود بپردازند و از این کژراهه روی بدر آیند!
در اینجا از اشاره به این مطلب نیز نمی‌توان گذشت که همه ایرادات این دوستان به طرح این شکایت از جمله "توصیه "حقوق‌دان"هائی ناآشنا به حقوق بین‌المللی"، هم خوانی نداشتن " با موازین و معیارهای بین‌المللی "جنایت علیه بشریت"، طرح لیبیائی کردن ایران و غیره بهانه هائی بیش نیستند. چرا که این دوستان خود می گویند که " طرح شکایت شاهزاده.....گام برداشتن در راهی بود که در صورت موفقیت، می‌توانست زیر عنوان "دخالت بشردوستانه" یا "مراقبت‌های بشردوستانه" به دخالت بیگانگان و ایجاد منطقه‌های ممنوعه پرواز در ایران بیانجامد و پیش‌درآمد تجزیه ایران باشد."
از همینجا مشخص می‌شود که حتی اگر این طرح شکایت می‌بود و می‌توانست باشد و با مشارکت "حقوق‌دان" هائی آشنا به حقوق بین‌الملل هم مطرح می‌شد و همچنین جنایات سید علی خامنه‌ای نیز با معیار‌های بین‌المللی "جنایت بر علیه بشرییت" هم خوانی کامل می‌داشت باز این دوستان از آنجا که طرح چنین شکایتی از دید آنان می‌توانست زیر عنوان "دخالت بشردوستانه" یا "مراقبت‌های بشردوستانه" به دخالت بیگانگان و ایجاد منطقه‌های ممنوعه پرواز در ایران بیانجامد و پیش‌درآمد تجزیه ایران باشد." با آن مخالفت می‌کردند. پس بهتر بود این دوستان حرف آخر خود را در ابتدا می‌زدند و اینهمه بهانه‌های واهی برای مخالفتشان نمی‌تراشیدند.

پرسش ۴: مگر بیش از این است که شاهزاده کاندیدای ما برای پادشاهی است که آنهم به رای مردم گذاشته خواهد شد؟ پس این دنباله روی‌ها و شیفتگی‌ها از چه رو است؟ آنهم به بهای خطرپذیری برای ایران و زیر پا گذاشتن اصول و اولوییت‌های منشور حزب؟
هم حزب و هم خود شاهزاده رضا پهلوی بارها و بارها اعلام کرده‌اند که نوع نظام آینده و نقشی که شاهزاده رضا پهلوی در آن ایفا خواهند فرمود تنها با اراده ملت ایران و در یک رفراندم آزاد با استانداردهای بین‌المللی تعیین خواهد شد. ما بر این اعتقاد بوده و هستیم. همانگونه که شاهزاده رضا پهلوی بر این اعتقاد بوده و هستند. بهتر است این دوستان به جای تهمت زدن و کلی‌گوئی برای نمونه یک مورد دخالت شاهزاده رضا پهلوی در امور داخلی حزب و تصمیمات شورای مرکزی در طول این سال‌ها را بیان بفرمایند. شورا در بسیاری از موارد در کار شاهزاده دخالت کرده و در بسیاری موارد اظهار نظر کرده که ایشان هرگز در کارها و تصمیم‌گیری‌های شورا دخالت نکرده و نظری نداده‌اند. معلوم نیست این اتهام‌های بی‌پایه و اساس "دنباله روی" و "شیفتگی" و غیره از کجا سرچشمه گرفته و با چه نییتی مطرح می‌شود.
برداشت چهار تن با الهام از عناصر ریاکار خارج از حزب که منشور حزب و خطر جنگ را بهانه‌ای کرده‌اند برای خنثی کردن و مخالفت با هر اقدامی بر علیه جمهوری‌اسلامی و نمی‌تواند برای شورای مرکزی قابل قبول باشد.

پرسش ۵: چرا شورای مرکزی توانائی حتی یک بار موضع‌گیری در برابر شاهزاده که با دفاع از فدرالیسم تا بالاترین مرحله آن به جبهه کنگره ملیت‌های ایران پیوسته است را ندارد؟ شاهزادهی که می‌باید در خدمت حفط تمامیت ارضی و یگانگی ملی باشد، اما در مصاحبه‌های خود دست از فدرالیسم و رای‌گیری برای آن در آینده بر نمی‌دارد.
ترکیب شورای مرکزی فعلی همان است که در زمان حیات زنده یاد دکتر داریوش همایون بوده است و در ترکیب آن تا کنگره بعدی تغییری حاصل نخواهد شد. اگر در زمان زنده یاد دکتر داریوش همایون موضع‌گیری (به گمان این دوستان) بر علیه حرفی و یا اقدامی از سوی شاهزاده گرفته شده است با تصویب همین شورا گرفته شده است. اگر اکثریت اعضای این شورا شیفته و دنباله رو کور شاهزاده بودند یقینا چنین اجازه‌ای را در همان زمان هم نمی‌دادند. بی‌بنیان و اساس بودن چنین ادعائی احتیاج به هیچ توضیحی ندارد. در رابطه با مسائل و ادعاهای دیگر مطرح شده در این سوال نیز بارها چه در حیات دکتر همایون و چه بعد از آن بحث شده و دلیلی برای تکرار آن در اینجا نیست. تمام اعضای حزب در جریان این بحث‌ها بوده‌اند.

پرسش ۶: شورای مرکزی با کدام ارزیابی و تحلیل نتیجه گرفته است گام در پروسه "آلترناتیو‌سازی" بگذارد؟ این تحلیل‌ها چیست و ارزیابی‌ها کدام است؟
سابقه تلاش‌های حزب در رابطه با هماهنگ کردن و ایجاد زمینه‌های یک همرائی و همکاری اصولی بین نیروهای اوپوزیسیون از چپ و راست قدمتی دارد به اندازه طول عمر حزب و به اولین روز تشکیل حزب و حتی قبل از آن در سازمان مشروطه خواهان ایران و اندیشه‌ای که به تاسیس آن انجامید بر می‌گردد.
در تمام طول این سال‌ها نیز به گواهی تمام اعضا و فعالین حزب و حتی به گواهی بخش منصف دوستان دگر‌اندیش، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) از هیچ تلاشی در این زمینه فروگزار نکرده است و طبیعی است که از این پس نیز نخواهد کرد. زنده یاد همایون به شهادت همه، چه دوست و چه دشمن، سال‌های سال خود از پیش قراولان این تلاش‌ها چه از جانب خود و چه از جانب حزب بود.
این امر در تمام کنگره‌ها و کنفرانس‌های حزب به طرق مختلف مطرح بوده و مورد حمایت قرار گرفته. فقط به طور نمونه در قطعنامه گنگره هفتم حزب به تصویب رسید که حزب: "در چهارده ساله موجودیت خود دمی از آماده کردن فضای همکاری موثر در مبارزه باز نایستاده است و امروز با احساس فوریتی بیش از همیشه به هر جنبشی ‌یوندد که دفاع از ایران، رهائی از جمهوری‌اسلامی و برقراری یک نظام دمکراسی لیبرال را به عنوان پایه‌های یک همرائی ملی، اصولی که چپ و راست بر نمی‌دارد و بالا‌تر از بحث‌های تاریخی یا اختلاف بر سر شکل پادشاهی یا جمهوری حکومت آینده است."باز در پایان همان قطعنامه آمده است که:"ما بار دیگر اراده راسخ خود را برای:.... همکاری با همه نیرو‌های متعهد به دمکراسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر.." اعلام می‌داریم.
معلوم نیست چرا پس از این سابقه طولانی و درخشان حزب در تلاش برای هماهنگی و ایجاد فضائی که گروه‌های اوپوزیسیون بتوانند با هم و در کنار هم برعلیه جمهوری‌اسلامی و رهائی ایران فعالییت کنند، حمایت حزب از تلاشی دیگر در همین راستا، ناگهان حمایت از "الترناتیو‌سازی" نام می‌گیرد و با شانتاژ و جو‌سازی و بر‌داشتن چنین چماقی از طرف دوستان به آن حمله می‌شود؟

در اینجا لازم می‌دانیم که به دوستان خود یاد آور شویم که نفس وجود حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) و علت وجودی آن ارائه یک آلترناتیو برای آینده ایران در برابر جمهوری‌اسلامی است که هم یک آلترناتیو ماهوی (لیبرال دمکراسی) و هم یک آلترناتیو قالبی (نظام مشروطه پادشاهی) را یکجا در تضاد با قالب و ماهییت نظام جمهوری موجود اسلامی ارائه داده و به هموطنان خود انتخاب و پیوستن به آنرا پیشنهاد می‌کند. معلوم نیست از چه زمانی کلمه "آلترناتیو" و حمایت از آلترناتیو برای جمهوری‌اسلامی به انگ و ننگ تبدیل شده که شورای مرکزی باید پاسخگو باشد؟

قضاوت این امر را به هموندان خود واگذار می‌کنیم.

در پایان از اشاره به این امر مهم هم نمی‌توان گذشت که در هیچ کجای طرحی که برای هماهنگی و همکاری نیروهای گوناگون اپوزیسیون مطرح و پیشنهاد شده و مورد حمایت شورای مرکزی حزب قرار گرفته است، نه هیچ اشاره‌ای به آلترناتیو‌سازی (به آن معنی که دوستان بکار می‌برند) آمده و نه صحبت از فراهم کردن مقدمات حمله نظامی به ایران و تجزیه ایران آمده است. اتفاقا هر چه هست برای پیشگیری از این همه است. اما معلوم نیست چرا شورای مرکزی از دید این دوستان می‌باید مسئول و اسیر بدبینی و فرضیه‌پردازی و توهمات کسانی که در زیر هر کاسه‌ای نیم کاسه‌ای برای حمله نظامی بیگانگان، تلاش برای تجزیه ایران و ساختن آلترناتیوهائی بدست بیگانگان بر خلاف خواست و اراده ملت ایران می‌بینند و این همه را بهانه‌ای کرده‌اند برای جلوگیری از هر اقدامی بر علیه نظام اسلامی باشد؟

ما دلیلی برای هیچ کدام از اینها نمی‌بینیم و اعلام کرده و می‌کنیم که حمایت و همکاری ما جهت پیشرفت و بهبود این طرح (و یا هر طرح دیگری در آینده) نه مطلق است و نه کورکورانه. انصافا هم هیچکدام از دست اندرکاران و حامیان این طرح چنین انتظاری از ما نداشته و ندارند. درخواستی هم اگر بوده صرفا در راستای تلاش برای بهبود و بهتر شدن آن بوده نه اطاعت کورکورانه و محض!

در همین راستا هم ما تمام سعی و کوشش خود را جهت بهبود و فراهم شدن زمینه‌های همکاری بین گروه‌ها و شخصییت‌های گوناگون و فراگیر شدن این همکاری‌ها به جهت نجات میهنمان به کار خواهیم گرفت و در صورت به بیراهه رفتن این طرح و یا هر طرح دیگری در برابر آن خواهیم ایستاد. و اگر هم موفق نشویم از همکاری با آن باز خواهیم ایستاد همانگونه که در گذشته نیز بارها در موارد دیگر چنین کرده‌ایم. این همکاری و حمایت نه بی‌قید و شرط است و نه مطلق! هیچ کس هم تا به حال چنین انتظاری از ما نداشته و ندارد.

در خاتمه آنکه تفاوت بسیار است بین تلاش صادقانه برای نجات میهن از شر جمهوری‌اسلامی که کشور را با سیاست‌های ویرانگر خود قدم به قدم به سوی جنگ و تجزیه و دخالت بیگانه می‌برد، با تلاش بی‌امان برای جلوگیری از هر اقدامی بر علیه جمهوری‌اسلامی و تلاش در حفظ حکومت‌اسلامی به بهانه مخالفت با جنگ و تجزیه!
امید است این مختصر توضیح واضحات موجب رفع سوء تفاهم این دوستان و احیانا رفع ابهام احتمالی دیگر هموندان حزب را فراهم آورد .

پاینده ایران
شورای مرکزی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

مهدي مفخمی

در پاسخ به این دوستان مطالبی در رد نظریاتشان بصورت کامنت به مقاله شان عرضه کردم. خوشحالم که میبینم با اکثریت شورای مرکزی و طبعا بدنه حزب همخوانی دارد. دوست گرامی آقای شهرام آریان نیز مطالبی در باره نامه مذکور نوشته بودند که حاکی از نهایت سعی و اعتدال ایشان در رفع این مشکل بصورتی ریشه ای بود. حاشیه نوشته شده بر این پاسخ شورای مرکزی بر همان روال و مضمون است. گفتاری به سبک بزرگمهر حکیم. با احترام و آفرین ، پیشنهاد میکنم که شورای مرکزی کمیته ای با سرپرستی ایشان را مامور مذاکره با این دوستان بکند. باشد که از این تقابل بی حاصل بیش از این اجتناب بشود. ارادتمند

April 04, 2012 12:49:45 AM
---------------------------

شهرام آريان

من بسيار خشنود شدم که شورا ﻳ مرکزی به پرسش‌ها ﻳ چهار دوست ﻳ گرامی پاسخ داد. بسيار سودمند می‌بود، اگرکه اينچنين روشنگويی (توضيح) ها از سوی ﻳ شورا ﻳ مرکزی بسوی ﻳ پيکره ﻳ هموندان سامانْمندانه (منظماً) و بازانجامانه (مکرراً) می‌انجاميد. پرسش‌ها ﻳ چالشناک و پاسخ‌ها ﻳ آشکار جُمبانه (موتور) ﻳ انديشه‌پردازی و خواست‌سازی formation of objectives در يک پارْمان ﻳ پويا و کوشْناک (جدی) هستند.
اما بگذاريد تا چند کاستی نيز برشمرده شوند:
هماگيگ‌ نگريسته generally considered:
١) شيوه ﻳ نويسش ﻳ پرسش‌ها از سوی ﻳ چهار دوست و پاسخ‌ها از سوی ﻳ شورا ﻳ مرکزی اينجا و آنجا گاهی از خونسردی به دور و به تلخکامی و گناه‌بندی نزديک‌تر بود. اين سودمند نيست و نمی‌تواند بود. چه پرسش و چه پاسخ می‌بايند سراسر خونسردانه و واکافتانه analytic بيانجامند. آماج تنها يافتن ﻳ بهترين راهکارها است، نه بيش و نه کم.

ويژه‌ نگريسته specially considered:
٢) داوِش (ادعا) ﻳ نامه ﻳ چهار هموند از برای ﻳ شاه‌گردن‌نهادگی ﻳ گردانندگان ﻳ کنونی ﻳ پارْمان (حزب)، به اين شيوه ﻳ سرسختانه، نه جوانمردانه است و نه سودمندانه، اگرچه سزاوار ﻳ بررسی ﻳ ژرف‌تر است بويژه درباره ﻳ دو سخن‌نهاد (موضوع) ﻳ دگرگزينه‌سازی و فدراليسم.
٣) نيز آنکه شاهزاده با پژوهش‌خواست ﻳ دادگاهی ايران را به کران ﻳ تگ‌آورد ﻳ لشگريان ﻳ بيگانه می‌شايد کشانيد، هويدانمودپذير (اثبات‌پذير) نيست و از شايِشناکی (احتمال) سخت دور است.
هر دو داوش می‌بايند بسيار آرام‌تر و خونسردتر و با برهان‌ها ای پابرجاتر و بُرّنده‌تر، در گفت‌وشنودها ﻳ رک و پوستکنده ﻳ درون‌پارمانی روشنگويی شوند.

٤) از سوی ﻳ ديگر آنکه در پاسخ ﻳ شورا ﻳ مرکزی از کوشش ﻳ کدبان موبدی به «بَرزوراندن» (تحميل کردن) ﻳ برداشت‌ها ﻳ ايشان به ديگران سخن می‌رود شايسته و ادبمندانه نيست. هرکس که اندک زمانی با کدبان موبدی گفت و شنود ای داشته (برای ﻳ نمونه خود ﻳ نويسنده) و کنش‌واکنش‌ها ﻳ ايشان را می‌شناسد، می‌داند که اين برآورد درست نمی‌تواند بود. اينکه ايشان سرآمد ﻳ کوشش اش را می‌کند تا ديگران را به نگرش ﻳ خويش برباوراند، يک کاستی نيست بلکه سرشت ﻳ هر پارْمان (حزب) ﻳ شهرآراستيگ (سياسی).
٥) آن واژْمان‌بندی (جمله‌بندی) که شورا ﻳ مرکزی نامه‌ها و سخن‌ها ﻳ کدبان موبدی را برشکيبيده و چيزی به زبان نياورده، راهکار ای خردمندانه نمی‌شايد بود. پارمان ﻳ ما ميدان ﻳ روش‌ها ﻳ کدخدامنشانه و ريش‌سفيدانه نيست، بلکه رزمگاه ﻳ برخورد ﻳ برهان‌ها ﻳ ستبر و بُرَّنده. بنده بجايگه ﻳ يک هموند ﻳ ساده (و شايد بيش از اندازه ساده‌دل) از هموندان ﻳ شورا ﻳ مرکزی فرامی‌خواهم (مطالبه‌ می‌کنم) که رَزم‌سُخن (بحث) ها ﻳ ارزشمند و مايه‌ور (مهم) ﻳ درون ﻳ شورا را با پيکره ﻳ هموندان ﻳ ساده آشکارتر و گسترده‌تر در ميان بگذارند، تا در يک فرايند ﻳ انديشه‌سازی وَزيرِش (تصميم) ها ﻳ مايه‌ور بر پايگاه ای ستبر برخوابند.

با سپاس ﻳ بسيار
آريان

April 01, 2012 04:39:02 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites