حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
مرورى بر مصاحبه سازمان آزادى زن با هايده توكلى، به مناسبت روز جهانى زن
هايده توكلى

March 07, 2013

پنچ شنبه 17 اسفند 2571 = March 7, 2013

 

پرسش: مدتی است که بحث سکولاریسم در میان جنبش‏های مختلف در خارج از ایران و در میان روشنفکران داخل بالا گرفته! عده‏ای تصمیم گرفته‏اند دین را از دست دولت در بیاورند و به عرصه خصوصی ببرند و عده‏ای دیگر می‏خواهند دولت را از چنگال دین بیرون بیاورند. تعریف شما از سکولاریسم چیست؟
پاسخ:
سکولاریسم، به معنای جدائی دین از حکومت، یکی از بنیادی‏ترین اصول حزب مشروطه ایران بوده که از آغاز تولد حزب و حتی پیش از آن به عنوان لازمه و اساس راهکار ما برای گذر از لجن‏زار جمهوری‏اسلامی و پایه‏گذاری سیاستی دمکرات و لیبرال در چهارچوب اعلامیهً جهانی حقوق بشر و میثاق‏های آن برای فردای ایران در منشور حزب نهادینه شده (رجوع به منشور حزب مشروطه ایران، برنامه سیاسی و قطعنامه مربوط، پیوست منشور) و دست کم برای ما این موضوع تازگی ندارد. اما اینکه عده‏ای تصمیم دارند دین را از دست دولت در بیاورند و یا بالعکس، باید دید هدفشان اینست که به نوعی همین حکومت را اصلاح کنند؟ که طبیعتاً دیگر این موضوع بر همگان آشکار شده است که چنین چیزی در چنین دستگاه بی‏عدالت ، با طرز تفکر‏های فناتیک و وحشیانهً چنین دولتمردانی امکان‏پذیر نیست و مردم هم دیگر به هیچ وجه فریب دروغ‏های بیشمار آنان را نمی‏خورند. اینک دیگر زمان وصله پینه زدن نیست . اگر نیاز به کسب تجربه و آموختن از تاریخ و اشتباهات بوده، که سی سال می‏بایست کافی باشد. مردم ایران شایستهً چنین واپسماندگی نیستند و برای باز یافتن هویت ملی و فرهنگی‏مان و توسعه و پیشرفت جامعه چه به لحاظ سیاسی و چه فرهنگی میبایست در درجهً اول ایران را از زنجیر این جنایتکاران رها ساخته و سپس سکولاریسم را زیر بنای حکومت منتخب بعدی سازیم، که بدون آن پیشبرد اهداف دمکراتیک و آزادمنش عملاً امکان ناپذیر است.
در یک جامعهً سکولار ادیان هیچگونه نقشی در سیاست، قانون‏گذاری و دولت ندارند. طبیعی است که در چنین جامعه‏ای که موانع دست و پاگیر و زنگ زده بی رنگ هستند شرایط گشایش راه به سوی توسعه ، پیشرفت، برابری، حقوق فردی، اجتماعی، مدنی و غیره آسان‏تر فراهم می‏گردد. به عقیدهً من سکولاریسم کلید پیشرفت‏هاست.

پرسش: تفاوت لائیسیسم و سکولاریسم را در چند کلمه توضیح دهید؟

پاسخ: لائیسیسم تعبیر سختگیرانه‏تر سکولاریسم است و به همین دلیل نقش دولت در آن برجسته می‏شود. در یک نظام لائیک دولت می‏تواند مثلا در پوشش زنان مداخله کند ــ نمونه‏اش ممنوعیت روسری در مدارس ترکیه و فرانسه. نظام سکولار لیبرال‏تر است. افراد زیر هیچ فشاری نیستند و دولت مداخله‏ای در امور شخصی تا آنجائی که به حقوق بشر تجاوزی نشود نمی‏کند.

پرسش: آیا از نظر شما حکومت پهلوی در عرصه اقتصاد و سیاست یک حکومت سکولار بود؟ اگر بود پس وجود آخوند درباری (کارکرد دین در سیاست) را چگونه می‏شود توجیه کرد؟

پاسخ: در عرصهً اقتصادی تا اندازه‏ای که من می‏دانم روحانیون هیچ نقش اساسی نداشتند ولی در مورد سیاست برای درک بهتر باید موضوع را در دو بخش شکافت. آنچه که پادشاهان پهلوی برای ایران می‏خواستند و دیگری، آنچه که شرایط زمانه اقتضا می‏کرد. رضا شاه کبیر زمانی سرپرستی کشور را به عهده گرفت که ایران در عموم زمینه‏ها در عمیق‏ترین گنداب تا انتها فرو رفته بود و نفوذ آخوندها سر تا سر اجتماع را در بر گرفته بود. او چنان با آخوند و حجاب و مذهب خرافاتی و عقب ماندهً آن دوره مبارزه کرد و چنان تحولی را در جامعه ایجاد کرد که هیچ شیر دلی قادر به انجامش نبود . من به عنوان یک زن ایرانی خود را به او مدیون می‏دانم چرا که رضا شاه راه آموزش و شرکت در امور عمومی را بر زنان ایران گشود. محمد رضا شاه نیز از فشار روحانیون در امان نبود و برای کوتاه کردن دست‏های دراز آنها یا می‏بایست راه خشونت و خونریزی را انتخاب می‏کرد و یا کنار آمدن با آنان را. در سی و هفت ساله پادشاهی او هر دو راه تجربه شد و تا آنجا که جامعه اجازه می‏داد به زنان و همچنین اقلیت‏های مذهبی میدان دادند. نباید فراموش کرد که در قانون اساسی 1907 شیعه مذهب رسمی ایران تعیین شده بود. با وجود این در پایان دوره پادشاهی، با همه آخوند‏های درباری، زنان ما از نظر حقوق سیاسی تفاوتی با مردان نداشتند و اقلیت‏های مذهبی بهترین دوران خود را می‏گذراندند. می‏شود گفت که بله به نظر من حکومت پادشاهان پهلوی سکولار بود و بیش از پیش به سوی سکولاریسم می‏رفت اما فشار و مداخلهً مذهبیون اسلامی دائمآ باعث تغییر روش و برنامه‏های سیاسی و اجتماعی می‏شد.

پرسش: اگر بپذیریم که فرهنگ امری ایستا و ثابت نیست! آیا می‏شود متوقع بود که فرهنگ یک جامعه بعد از تغییر یک حکومت در یک زمان کوتاه دچار تغییری بنیادی شود؟

پاسخ: این زمان، زمان سرعت است و هر چقدر که می‏گذرد راه هرگونه تغییری کوتاه‏تر می‏شود. بدون شک پس از تغییر یک حکومت یا رژیم سیاسی، هر جامعه‏ای یک سری تحولاتی را تجربه می‏کند، از جمله فرهنگی که البته من نام آن را تغییر نمی‏گذارم چون فرهنگ دیگری جایگزین آن فرهنگ نمی‏شود بلکه لباسش عوض می‏شود و رنگ و روی تازه‏ای می‏گیرد. فرهنگ ما بیمار شده است و ما باید تلاش کنیم آنرا درمان کنیم. اما به باور من برای چیره شدن به آن تحول بنیادی که بر پایه‏های استوار و صحیح قرار بگیرد و با هر بادی نلغزد زمان و یا سرعتش آنقدر مهم نیست که اصول و محتوا و نتیجه مهم است.
بطور مثال در مورد زمان کوتاهش، دیدیم که پادشاهان پهلوی در زمانی کوتاهتر از 50 سال، با همهً کمبودها چه توسعه‏ای به فرهنگ جامعه بخشیدند و چه روشنفکران و فرهیختگانی را پروراندند. در اینجا سرعت به زیان تمام شد زیرا که مردم ناگهان دچار یک سردرگمی فرهنگی شدند. در مورد زمان طولانی‏اش، نفوذ اسلامیان عرب زده، پس از یورش اعراب را می‏بینیم که در طول سده‏ها چنان فرهنگ واپسمانده و خرافات‏زده را با خون ایرانیان آمیختند که اینک مردمی که خود آفرینندهً حقوق بشر بودند باید برای گوشه‏ای از حقوق فردی خود گدایی کنند. اما این هم پایدار نمی‏ماند زیرا خرد سرانجام سرفراز خواهد شد.

پرسش: در جامعه آلمان و فرانسه ما شاهد سکولار شدن بخشی از مسیحیان و یا یهودیانی بودیم که در یک پروسه تاریخی و اجتماعی رفته رفته به یک فرهنگ سیاسی تبدیل شد! از نظر شما تصور یک مسلمان ( عبدالکریم سروش و اکبر گنجی) سکولار و لائیک در جامعه ایران امکان پذیر است؟

پاسخ: بله، من معتقدم جمهوری‏اسلامی هم یک پروسه تاریخی بود که شاید می‏باید تجربه می‏شد. اکثریت مردم ایران چنان به دست مداخلات مذهبی زخمی شده‏اند که درس‏های لازم را گرفته‏اند. سکولاریسم ربطی به عقاید مذهبی ندارد و مسلمانان هم می‏توانند سکولار بشوند.

پرسش: با توجه به نقش مذهب در 30 سال گذشته در تمامی نهادهای دولتی و غیردولتی جهت باز تولید فرهنگ اسلامی قرون وسطی در سراسر جامعه ایران، می‏شود با تغییر قوانین موجود در جامعه تعصبات مردسالارانه و ضد زن را در میان خود زنان از بین ببرد؟ از جمله مرتجعین زن ستیز چون عشرت شایق که در نقش نماینده مجلس در باز تولید فرهنگ اسلامی نقش دارند و مردم جمله معروف او را "اگر ده زن خيابانى اعدام شوند، ديگر زن خيابانى نخواهيم داشت" هرگز فراموش نخواهند کرد!

پاسخ: بله، البته نه فقط با تغییر قوانین بلکه با برنامه‏ریزی صحیح آموزشی سرتاسری برای شکافتن، شناختن و ترمیم کردن مشکلات فرهنگی و اجتماعی افراد، در سطوح خانواده و اجتماع. مشکلات مربوط به تعصبات، جنایات ناموسی و اصلا تصوری که مردان ما از غیرت دارند، رسم‏ها و سُنت‏هائی که برازنده انسان امروزی نیست نیاز به کار پیگیر و عمقی در میان خود زنان هم دارد. اما جای خرسندی است که زن‏های زن ستیز و افراطی ایران مانند نمونه‏ای که نام برده‏اید، هم اکنون هم در اقلیت هستند و روز بروز کمتر می‏شوند.

پرسش: خشونت سازمان یافته دولتی علیه زن را با تغییر حکومت می‏شود امکان‏پذیر کرد! اما هیچ تضمینی برای حذف انواع خشونت‏ها در عرصه خصوصی هم می‏شود بعد از تغییر حکومت قائل شد؟

پاسخ: گمان نمی‏کنم هیچ حکومتی بتواند در هیچ زمانی حذف خشونت‏های خصوصی و اجتماعی را تضمین کند اما در یک نظام قانونی می‏شود خشونت‏ها را به حد اقل رساند.

پرسش: آیا شکستن آپارتاید جنسی موجود را ضرورتی در جهت دستیابی به سکولاریسم ارزیابی می‏کنید؟ نقش زنان و مردان آزادی‏خواه و برابری طلب در ایران و در خارج تا حد در پیشبرد این امر مهم است؟

پاسخ: در بخش بزرگی از تاریخ کشور ما قهرمانان واقعی زنان بوده‏اند و نسل خود ما هم شاهد یکی از بزرگترین مبارزه‏های زنان درون‏مرز در برابر زور و واپسماندگی بوده است. اگر چنین نمی‏بود زنان ما تا بحال با شرایطی که این رژیم برای مردم فراهم کرده و توقعاتی که دارد می‏بایست تسلیم روبنده و نقاب هم می‏شدند. همین کمپین یک میلیون امضا نوید دهندهً شهامت زنان ایرانی ست. در برونمرز هم صدای هم میهنان را به گوش جهانیان رساندن کار ساده‏ای نبوده و همین نوع ارتباطات و گفتگوها بدون شک چرخ‏های تحرک و آگاهی را به گردش در می‏آورند و زمینه رسیدن به هدف‏های ما را که یکی از آنها برقراری سکولاریسم در کشورمان است فراهم می‏کنند. با پایه‏گذاری حکومتی سکولار، آزاد و درستکار که به حقوق زنان و کودکان و همه شهروندان احترام بگذارد به مرور زمان انواع تبعیض‏ها کم‏رنگتر خواهند شد. شاید ده‏ها سال طول بکشد اما خواهد شد.

پرسش: آیا دستیابی به سکولاریسم و لائیسیته را برای برقراری آزادی و برابری زن و مرد کافی ارزیابی می‏کنید؟

پاسخ: من فکر می‏کنم جدایی دین از حکومت، اگر چه کلیدی اما تنها یکی از اصول برقراری آزادی و برابری زن و مرد است. به همان اهمیت اقدامات فرهنگی و آموزشی است که البته در یک فضای آزاد موثرتر واقع می‏شود.


-----------------
مصاحبه سازمان آزادى زن با هايده توكلى، عضو شوراى مركزى حزب مشروطه ايران در سال ٢٠٠٨ به مناسبت روز جهانى زن

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

حق

با درود بر دوستان. درود بر شما خانم توکلی گرامی، ۸ مارس را بشما و همه بانوان ایرانی شادباش می گویم. گفتگویی بسیار مفید با ذکر نکاتی مهمی هم بطور اعم و هم اخص را انجام داده اید. هم در معرفی این حزب و شاخصه های مهمش بوده است و هم فراحزبی برای اشاعه اهمیت سکولاریسم در یک جامعه در هر جایی منجمله ایران. یکی از نکاتی که بسیاری از ایرانیانی که من با آنها حرف می زنم نمی دانند که سر تا پای منشور جهانی حقوق بشر سکولارست یعنی ماهیتش سکولارست. یا نمی دانند یک قانون اساسی مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر ماهیتا سکولارست و دولت برآمده از آنهم سکولارست. یا چنین قانون اساسی تک تک حقوق انسانها تضمین می شود و اجرای چنین قانون اساسی ای همه نابرابریها منجمله نابرابری های جنسیتی و نژادی و دینی و زبانی و قومی و و و را برمی اندازد. اکثر ایرانیان با حقوق خود در منشور جهانی حقوق بشر آشنا نیستند بویژه بانوان ایرانی. بنظر من اگر بودند شعار ملی ملت ایران در دو اصل خلاصه می شدند:- جمهوری اسلامی باید برود و تدوین یک قانون اساسی لازم الاجرای مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر برای ایران

گروههای قومپرست و فدرالیست و تجزیه طلب چگونه می توانند ثابت کنند که ایندو اصل برای نجات ایران و رسیدن تک تک آحاد ملت ایران به حقوق حقه خود که ازادی و دمکراسی و امنیت و برابری و رفاه است نخواهند رسید!؟

چه خوب می شد که هر سال در چنین روزهایی همه رسانه های دیداری و نوشتاری ایرانی نوار تظاهرات زنان در ایران را در ۸ مارس سال شوم ۵۷ بنمایش می گذاشتند. تظاهراتی که ۳ هفته پس از ورد منحوس خمینی به ایران برگزار شد و مدعیان آزادی و دمکراسی و برابری و حقوق انسانی از صدر تا ذیل از آن حمایت نکردند. ۸ مارس ۵۷ را باید روز شرم آنها و همه کنفدراسیونی های ۵۷ ای هر سال یادآوری کرد.

زن که در جامعه ای آزاد و برابر با مرد نباشد، آن جامعه عقب افتاده و اسیر و ستمگر و زشت و خشونتزاست.

۸ مارس بر همه بانوان ایرانی شاد باد.

پاینده ایران یکپارچه و ملت یگانه ایران

March 07, 2013 09:14:48 PM
---------------------------

وجدانی


روز زن بر همۀ ایرانیان مبارک! (۲)

رهبر فعلی جمهوری اسلامی به برکت خون زنان شریف و مجاهد امید های بسیاری بسته و همانند امام راحلش معتقد است زنان فقط وقتی به بازی باید گرفته شوند که جهاد ومبارزه ای در کار باشد و در سطوح دیگر مثلآ امتیازاتی که در منشور جهانی حقوق بشر و مسئلۀ عدم تبعیض بین زن و مرد منظور شده اند سخن از زن بمیان آوردن مجاز نیست و دادن حق رأی به زنها خلافِ شریعت و دین اسلام می باشد. در این باره ذیلآ به متن تلگراف خمينی به شاه فقید در مورد حق رای زنان توجه فرمائید:

«بسم الله الرحمن الرحیم

حضور مبارک اعلیحضرت همایونی

پس از احضار تحیت و دعا به طوری که در روزنامه ها منتشر است دولت در انجمن های ایالتی و ولایت "اسلام را در رای دهندگان منتخبن را شرط نکرده و به زنها حق رای داده است" و این امر موجب نگرانی علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که "صلاح مملکت در حفظ دین مبین اسلام" و آرامش قلوب است. مستدعیست امر فرمائید مطالبی را که مخالفت دیانت و مذهب رسمی مملکت است از برامه های دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگوي ملت مسلمان شوند.

الداعی روح الله الموسوی.»

با امید به اینکه هرچه زودتر شخصیت و یا شخصیت های ایران دوست و خواهانِ سربلندی و آزادگی همۀ ایرانیان از زن و مرد بدون کوچکترین تبعیضی، همانند شاه فقید محمد رضا شاه پهلوی، امور کشورداری و سرنوشت ایران زمین را در دست با کفایتشان بگیرند، روز زن را به ملتِ نجیب و بویژه زنان سلحشورِ ایران و نیز جهان تبریک عرض مینمایم. روز زن بر همه مبارک باد!

لینکِ تلگراف:

http://iranglobal.info/node/16735

March 07, 2013 12:13:35 PM
---------------------------

وجدانی


روز زن بر همۀ ایرانیان مبارک! (۱)

فردا جمعه هشتم ماه مارس ۲۰۱۳ مصادف است با "روز جهانی زن" که به مناسبت و جهت بزرگداشت چنین روزی هر ساله جشن ها و مراسم بسیار با شکوه و زیبائی که در لیاقت زنان است برپا میگردند. در این میان و در طول مدتِ استیلای جمهوری اسلامی - این نظام ضد بشری و علی الخصوص ضد زن - رهبران، مسئولین، کارکزاران و چه رسد تا به برخی از سپاهیان و سردارانِ نظامی این رژیم بر علیه و در جهت تحقیر زن و بویژه زن ایرانی داد سخن داده اند و از هیچ اقدامی کوتاهی ننموده اند.

همین دیروز بود که آیت‌الله خامنه‌ای و به گفتۀ بعضی از سردارانش از جمله سردار نقدی "امام خامنه‌ای فصل جدیدی از مجاهدت‌های زنان را رقم زد". اشارۀ این سردار به گفته های خامنه ای نه در سالگرد روز زن یعنی هشتم مارس و به مناسبت این روز بلکه بخاطر کنگره ای بوده که برای "هزاران زنِ شهیدِ ایرانی" ترتیب داده بودند. فکر نکنیم که رهبر جمهوری اسلامی در سخناش خطاب به این کنگره "فصل جدیدی" را از برای نقش زن در تمامی شئونات و مراحل و سطوح مختلف اجتماعي، اقتصادی، فرهنگی و خلاصه برابری زنان و مردان گشوده است نه! او زن و بویژه زن اسلامی و فعالیتهای وی را فقط در وضعیتِ خاص و تحت شرایطِ بخصوصی تأئید کرده و از آن تمجید مینماید. خامنه ای "در معرفی الگوی جدید از «زن» زن شهید را تاریخ ساز خواند" که با "روحیه کربلایی در صحنه" باشد و از "جان مقدس خویش در راه اسلام مایه گذارد". این زن باید "روح جهاد، شهادت و مقاومت" داشته باشد و "جهادِ بزرگِ زنِ ایرانی مسلمان را به دنیا" نشان دهد.

March 07, 2013 12:09:58 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites