حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
گزارش نشست بیست وهشتم دفتر پژوهش
چرا و از چه مواضع و محافلی به حزب حمله می شود و پاسخ ما چیست؟

March 25, 2008

سه شنبه 6 فروردین 2567 = March 25, 2008

 

در گزارش خبر ها از جمله اعتراض خانواده های اعدام شدگان کشتار 1367 / 1988 به بهره برداری سیاسی گروه های معینی از مراسم خاوران که به صحنه های ناپسند سنگ پرانی و درگیری انجامید و نیز کوتاه کردن موی جوانان در یک پاسگاه که با کوبیدن بر سر آنان همراه بود اشاره شد. در بخش رسانه ها دفاع از دکتر سروش دربرابر تکفیر او توسط دو "روشنفکر اسلامی" جلب توجه کرد. دکتر سروش به تازگی قرآن را زائیده اندیشه ها و تخیلات محمد دانسته است. ولی مقاله دفاع از او معتقد است که "پارادایم" سروش گذار بخش هائی از جامعه مذهبی را به رواداری آسان گردانیده است. در این بخش همچنین بیانیه دانشجویان لیبرال نقل شد که گفته اند بجای خواست های برآورده نشدنی، می باید بر خواست های عملی تاکید شود و بجای فروکاستن اعتراضات به خواست های صنفی صرف، واقعیات اجتماعی و خواست های سیاسی را نیز همراه آنها پیش بکشند.

آقای کردی سخنرانی خود را درباره اینکه چرا و از چه دیدگاه هائی به حزب حمله می شود با این مقدمه آغاز کرد که من به ایده های حزب به عنوان راهکاری برای آینده ایران نگاه می کنم و آن گونه که بنتام می گوید بیشترین سود را برای بیشترین مردمان در این ایده ها می بینم. این ایده ها به شخص تعلق ندارد و عمومی شده است. در گفتگو ها و نوشته ها همیشه تاکید داشته ام که سخنگوی کسی یا حزبی نیستم. با اینهمه کسانی سعی دارند واقعیت را وارونه جلوه دهند و مثلا می گویند چرا شاهزاده جلو حملات بعضی ها را نمی گیرد. اما شاهزاده چنین حقوقی ندارد و ارباب و رعیتی در کار نیست.

حملات به حزب عموما غیر سیاسی و غرض آلوده است و آلوده به کینه توزی ها ست و تاثیری هم بر حزب ندارد و یک حزب، هر حزبی را با این حملات نمی توان تضعیف کردو بخصوص حزبی را که مانند حزب ما درگیر مسائل گذشته نیست. بعضی از آنها که بیش از همه به حزب حمله می کنند آریا پرست ها و ملی گرایان افراطی هستند و از این دیدگاه به حزب می تازند. ولی حزب به مقتضیات امروز و نیاز های آینده توجه دارد. انتقاد مخالفان بیش از آنکه اساسی داشته باشد ارضای خشم و سرخوردگی و احساس عقب افتادگی است. سخنران برای آنکه فرصت بحث به همه داده شود بقیه مطالب خود را به بخش پرسش و پاسخ گذاشت.

پرسیده شد که آیا تا کنون کسی به نام واقعی خودش حزب را نقد کرده است یا می خواهند با حملات به حزب یا شورای مرکزی یا رایزن حزب برای خود تبلیغات کنند و آیا سیاست ما که به مخالفان بی اسم پاسخ نمی دهیم درست است؟ همچنین اظهار نظر شد که در حملات به حزب باید توجه کرد که حزب بعضی جریانات را تا حد متلاشی شدن پیش برد و در موضعگیری خود درصورت حمله به خاک ایران دشمنان زیادی برای خود تراشید. بعد از نشست پاریس کسانی سعی کردند از این اعلام که بجای شعار سرنگونی دادن می باید تکیه را بر مبارزه گذاشت استفاده کنند و نیرو هائی قوی پشت حملات به حزب بودند. آنها حتا درصدد دامن زدن به نارضائی در حزب و استفاده از ناراضیان برآمدند و تا آنجا رفتند که گفتند بقِیه حزب با نظرات رایزن شورای مرکزی همراه نیستند.

سخنران در پاسخ گفت اگر کسی به حزب اتهامی بزند مثلا اینکه سران حزب با جمهوری اسلامی ارتباط دارند باید مدرک و شاهد بیاورد و در غیر این صورت ارزش پاسخ دادن ندارد. کسانی هم که پشت نام مستعار پنهان می شوند باید نام حقیقی خود را اعلام کنند و بی اعتنائی به آنها تنها پاسخی است که داریم. ولی اگر کسی حتا بی امضا اشکال اساسی بر حزب بگیرد و درباره مسائل تئوریک اشکالی داشته باشد باید وارد بحث شد. موضعگیری حزب در برابر احتمال حمله امریکا درست بود و خود آنها هم که اتهام می زدند می دانستند بی ربط می گویند. پاسخ دادن به آنها لازم بود تا آشکار شود که کینه چه کسانی به جمهوری اسلامی از مهر شان به ایران بیشتر است. ما همه دنبال سرنگونی رژيم اسلامی هستیم ولی پس از سه دهه شعار دادن باید بیشتر در پی سازمان دادن مبارزه موثر باشیم.

یکی از حاضران پرسید آیا وارد شدن در این بحث ها وقت ما را تلف نمی کند. کسانی هستند که می خواهند ما را وارد مباحث روز مره گی و قالب های سیاسی سال های 40 و 50 ببکنند. سوآل دیگر اینکه آیا درست است که محالفان حزب را به سه مقوله زیر تقسیم کنیم؟ دسته اول که بیشتر از چپگرایان هستند ناراحتند که چرا ما مانند سلطنت طلب ها حرف نمی زنیم و رفتار نمی کنیم و دنبال توطئه بافی و مطالب قدیمی نیستیم. دسته دوم سلطنت طلبانی هستند که ناراحتند چرا ما حرف های آنها را تکرار نمی کنیم و به ما اتهام چپ زنی می بندند. سوم کسانی در ایران از رشد گفتمان حزب در جامعه می ترسند و می بینند که یک ذخیره و نیروی پتانسیل پشت این تفکر است و بدون اینکه نام بیاورند از جوانب گوناگون حملات را شروع کرده اند.

سخنران عقیده داشت که کم توانی در جدل سیاسی (پولمیک) یکی از ضعف های ما در گذشته بوده است و هنوز لازم است در برطرف کردن آن کوشا باشیم. از این رو می باید به انتقاد هائی که جنبه سیاسی دارد پاسخ گفت تا حمل بر پذیرفتن یا ضعف نشود. اما اینکه می گویند چرا مانند نیرو های گذشته نگر نیستید درست است. گفتمان ما بهترین جایگزین برای وضع کنونی است و ما حتا نباید از اینکه مخالفان ما پیشرفت هائی هم بکنند ناراحت شویم. ما قدرت های زیادی داریم و یک روزی مردم خواهند توانست آزادانه نظر بدهند.

آخرین پرسش ها و اظهار نظر ها به ترتیب زیر بود:
* مواضع حزب برآیند نظرات مجموعه حزب است و این حزب وظیفه ندارد که از نظام پیشین دفاع کند.
* در این تردید نیست که حزب تا حدی عرصه را برای گرایش هائی تنگ کرده است و در درون و بیرون روی گروه هائی تاثیر گذاشته ایم و پرخاشگری به ما از این بابت هم هست.
* تقسیم بندی سه گانه مخالفان حزب درست است و کسانی هم هستند که می خواهند افراد به صورت اتمیزه عمل کنند و دور یک رهبر یا شورای رهبری جمع شوند. ترفند شان این است که با فحش دادن می خواهند ما را تحریک و بعد متهم کنند که فحش می دهیم. می گویند چرا می خواهید مدرن شوید و دنبال ایران باستان نیستید و چرا مشروطه خواهید و منکر جنبش عظیم مشروطیت هستند.

نظر سخنران این بود که با حرف های این قبیل مخالفان یک جنگ دیگر در جامعه شروع می شود در حالی که ما جامعه ای می خواهیم که همه بتوانند در آن زندگی کنند. در مورد کارساز بودن پاسخ های ما به مخالفان توان ما همین اندازه بوده است. اما آنهائی که از ما دلخورند تاثیری نداشته اند. حرف درست و حسابی برعلیه حزب تا کنون ندیده ایم.

در جمع بندی بحث گفته شد که که روش آقای کردی در پاسخ دادن به حملات درست بوده است و ما در جاهائی لازم است جلو اظهارات نادرست رابگیریم. تقسیم بندی مخالفان حزب که گفته شد در عمل نشان داده شده است. سلطنت طلبان معتقدند که نباید از گذشته انتقاد کرد چون بخت موفقیت پادشاهی را کم می کند و باید از گذشته دائما تعریف کرد تا مردم دور شاهزاده جمع شوند. خود آنها جز تکرار کلیشه ها چیزی ندارند که بگویند. آنها از این غافلند که اگر ما هم مانند خودشان رفتار می کردیم در وضع آنها می بودیم و با گذشت زمان هر روز از تاثیر سخنان مان کاسته می شد. اینها نمی دانند که ما در این سال های پس از انقلاب چه خدمتی به امر پادشاهی کرده ایم. ما پادشاهی را از اشکالاتی که در گذشته بود و دائما به رخ کشیده می شود و مسائلی مانند 28 مرداد که صرفنظر از چند و چون آن تبدیل به چماقی بر سر پادشاهی شده است جدا کرده ایم. این تصادفی نیست که در پانزده ساله گذشته اینهمه از طیف چپ به ما روی آورده اند. روش ما در بساری از مخالفان ما اثر سازنده داشته است و فضای سیاست را در بیرون بهتر کرده ایم. انتقاد از خود دیگر منحصر به ما نیست. بسیاری چپگرایان را می بینیم که متوجه شده اند نگرش های یک سویه و دگماتیک چه آسیبی به همه زده است.

در مورد آریا پرستان که بعد از آریامهر پرستان نوبت آنها رسیده است باید گفت که از همه نامربوط تر ند. ولی در آنچه به بهره گیری از عناصر سازنده ایران کهن مربوط می شود هیچ کس به اندازه ما کار نکرده است. ما نشان داده ایم که کجای میراث گذشته به درد امروز می خورد. برای نخستین بار ما بودیم که گفتیم یکی از دو ستون لیبرالیسم یعنی حق و مسئولیت فرد انسانی را ایرانیان بنا کرده اند و ستون دیگر یعنی آزادی را یونانیان. ما دو سه سده زود تر از یونانیان حق و مسئولیت را به یکسان برای همه افراد انسانی شناختیم. آزادی آنها در آغاز منحصر به بیست سی در صدی از افراد جامعه بود. تاکید بر سهم سه سده زرین ایران در دوره اسلامی در مدرنیته را ما وارد بحث سیاسی کرده ایم. از خون آریائی ایرانیان سخن گفتن شوخی است. ما ملت درهم آمیخته ای هستیم. آقای دکتر کریمی حکاک بحث فوق العاده ای در این زمینه کرده است. فردوسی شاهنامه اش را با محور قرار دادن نژاد (تخمه) آغاز می کند ولی در پایان شاهنامه با نگاهی به چهار صد ساله پس از حملات اعراب و ترکان و نژادی که ز "دهقان و از ترک و از تازیان" پدید آمده است محور موجودیت ملی را "تخم سخن" قرار می دهد. یعنی فرهنگ ایرانی بجای هر چیز.

دفاع از مشروطیت بزرگ ترین سهم ما در زنده کردن پیام آن جنبش و پیشبرد سنت تجدد و بازسازی ایران است و آنها که به مشروطه خواهی می تازند متوجه اهمیت موضوع نیستند. اما داستان مبارزه و سرنگونی چنانکه در نشست پیشین هم گفته شد یک پاسخ بیشتر ندارد: شعار سرنگونی از پاریس و لندن و برلین مال آقایان و مبارزه برای سرنگونی با ما. شاخه های حزب در کالیفرنیا و سیاتل در همین یک ساله گذشته کاری کرده اند که اثرش از همه مبارزات کافه نشینان خارج بیشتر بوده است. آنها توانسته اند جلو سرمایه گذاری صندوق های بازنشستگی کارمندان دولتی را در ایالات واشینگتن و کالیفرنیا که سرمایه های هریک به ده ها میلیارد دلار می رسد در جمهوری اسلامی بگیرند. دامنه این سرمایه گذاری ها به اندازه ای بود که حکومت استانی کالیفرنیا ده میلیون دلار خسارت لغو پروژه های دردست اجرا را پرداخت. آنها که از اعلام ما بهره برداری سیاسی می کنند نمی دانند که با تکرار شعار هائی که قدرتش را ندارند مردم را نا امید می سازند ولی اگر روی مبارزه موثر تاکید بگذارند امید را در دل ها زنده نگه می دارند.

قرار شد این بحث در نشست آینده، یکشنبه 30 مارس ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی دنبال شود.

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites