حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
گزارش نشست 44 دفتر پژوهش ح.م.ای.
بررسی مقاله راه دشوار استقلال و حزب مشروطه ایران

October 28, 2008

سه شنبه 7 آبان 2567 = October 28, 2008

 

اخبار و گزارش سامانه ها:
در دبیرستان های کشور 4 میلیون دانش آموز در نوبت اول و 5 میلیون در نوبت دوم مشغول تحصیل اند.
بیش از 30% خانواده ها ماهواره دارند.
پیشنهاد اخیر چند کارشناس بازدید کننده از ایران دایر بر بستن چند کارخانه و تولید آن در چین که به کاهش 50% هزینه منجر شود.
40-50 در صد خود روهای تحویلی داخلی در ابتدا مشکل دارند.
رئیس بانک مرکزی گفت 54 میلیارد دلار از درامد های پیش بینی شده با کاهش درامد نفت جبران نخواهد شد.
کاهش تیراژ کتاب به 1000 نسخه و کمتر.
.
بررسی مقاله آقای احسانی پور، راه دشوار استقلال ...
در آغاز توضیح داده شد که برای نخستین بار نشست دفتر با حضور یک غیر هموند برگزار می شود و این نشست اختصاص دارد به یک انتقاد دوستانه که به حزب شده است. پاره ای دوستان ناراحت شده اند و پاره ای دیگر معتقدند که انتقاد حق هر کسی است و ما هم سعی می کنیم اگر پاسخی داریم بدهیم . حزب ما نشان داده است که به این روند احترام می گذارد و همیشه در این زمینه پیشرو بوده است.
آقای احسانی پور نویسنده مقاله مورد بحث اظهار علاقه کرد که نخست نظر و انتقاد حاضران را بشنود. آنگاه پرسش ها و اظهار نظر ها به ترتیب زیر عنوان شد:

* چه انگیزه ای باعث شد این مقاله را بنویسید؟

* شخصی از بیرون به یک گروه سیاسی نگاه کرده و بدون رودربایستی حداقل 60-70 درصد ش را درست نوشته است. ما در اساسنامه یا منشور گفته ایم پادشاهی را مناسب ترین شکل حکومت برای ایران می دانیم و حق با ایشان است ولی صحبت تعصب و تاکید نیست. ما فکر می کنیم که این راه بهتر است و آماده بحث هم هستیم. می گوئیم حاکمیت به مردم تعلق دارد که تعیین کننده حکومت است و مسئله پادشاهی در بند 3 آمده است و بند یک و دو که به رای و حاکمیت مردم می پردازد تقدم دارد. صحبت از تغییر نام حزب آورده اند که با مقاومت روبرو شده. بله ما هم تغییر می کنیم. همین جلسه هم گویا ست که که حاضریم حرف منطقی بزنیم و گوش کنیم و با دگراندیشان صحبت کنیم. ما تعلقاتی داریم به خانواده ای که به ایران خدمت کرده اند ولی این به معنای جاوید شاه کشیدن نیست. در مورد مقام سازی و بوروکراسی شاید زمان کوتاهی بوده ولی به سرعت به حال طبیعی باز گشته است.

* نوشته بر اساس بذر ( منشور و اساسنامه و همایون ) و زمین ( اعضای حزب ) استدلالاتی کرده است و من قانع نشدم که آقای همایون در عرصه سیاسی و فرهنگی، خودی و غیر خودی داشته. اگر به قول نویسنده بذری بوده که هست در همه زمین فرهنگ سیاسی و فرهنگی پاشیده شده. یکی از بحث های مهم نویسنده مقاله این است که آوردن شکل پادشاهی در منشور با لیبرال دموکراسی نمی خواند چون شکل نظام مورد تفاهم عمومی نیست. من فکر می کنم لیبرال دموکراسی در مورد خیلی مسائل حرفی نمی زند مثلا" نمی گوید ایران یک ملت است یا شش یا ده ملت و یا در مورد تمامیت ارضی تصریح روشن ندارد و چون ما شکل پادشاهی را عامل مثبت برای حفظ آینده ایران می دانیم اصولا" آن را در منشور آورده ایم و باید بیاوریم. چرا باید فکر کنیم حزب مشروطه یا هر حزب دیگر تنها و تنها حزب لیبرال دموکرات اکنون و آینده ایران است یا خواهد بود؟ احزاب لیبرال مختلف میتوانند وجود داشته باشند که بر اساس تفاوت هایی جدا از هم ولی با همرایی در اصولی مشترک بتوانند با هم کار کنند. پرسش دیگر در مقاله ایشان این است که پس تکلیف حزب اگر مردم به پادشاهی رای ندادند چه می شود؟ حزب در یک نظام لیبرال دموکراسی با مشارکت در بازسازی ایران تلاش خواهد کرد در عین حال نظر خود را در مورد شکل نظام تبلیغ خواهد کرد و مسئله شکل پادشاهی نظام سیاسی بخشی از هدف های ما است.

* همه ما در حزب مشروطه انعطاف پذیری و کثرت گرایی را سعی کرده ایم بیاموزیم و پادشاهی را به عنوان یک راه حل سیاسی برای آینده ایران در نظر گرفته ایم ولی همیشه دگراندیشان ما را متهم کرده اند که می خواهیم به گذشته برگردیم و این یک شعار تبلیغاتی از طرف آنهاست و با اصول ما تفاوت دارد. نظر آقای احسانی پور را در مورد اتحاد جمهوری خواهان می خواهم بدانم.

* مقاله شیوایی است و یک انتقاد نیست، یک خواست عمومی است و ایشان این گونه جمع بندی کرده اند. ما توانایی بالاتری از حزب انتظار داریم و این انتقادات را باید پاسخ گو باشیم.

آقای احسانی پور ز اینجا آغاز کرد که از ابتدای آمدن به خارج کشور همیشه در کنار مشروطه خواه ها بودم بخصوص حزب مشروطه ولی بعد از حوادثی که در ایران اتفاق افتاد نمی خواستم در هیچ قماری شرکت کنم. با "تلاش" کار می کنم. این که چرا این مقاله را نوشتم : سال هاست فکر میکردم چرا نیروها با ما برخورد نمی کنند. به نظرشان هر برخوردی با ما نوعی مشروعیت دادن است. همیشه آزرده بودم چرا ما را با سلطنت طلبان یکی میکنند؟ چون تکلیف شان با خودشان روشن نیست با ما هم برخورد نمی کنند. پادشاهی 3000 سال با ایران عجین است و آنچه یگانگی ایران را حفظ کرده نهاد پادشاهی بوده و با بافت قومی ایران و سنت های ایران همچنان اعتقاد دارم که به این امر خدمت می کند. می خواستم این سکوت را بشکنم. اما در عین حال می خواستم از زاویه و نگاه دیگری آئینه ای در برابر شما بگذارم که در آنچه می کنید و کرده اید نگاه دوباره بیندازید. اغلب مسائلی که نوشته ام کشف خودم نبوده است و حاصل بحث های طولانی است که در سطح جنبش شده است و به آنچه نوشته ام تقریبا" 99% اعتقاد دارم. حرکت های سیاسی بر بستر گفتمان صورت میگیرد و نمی توانیم تصور کنیم که بدون بحث ، طرحی در کنگره یا جای دیگر پیش رود.
یکی از مسائل پر اهمیت برای من بحث لیبرال دموکراسی بود. بهر حال واقعیت است که آثار بیرونی حزب ضعیف است و به چشم نمی آید. احساس می کردم جای نهاد پادشاهی را تعیین نکرده ایم و به این دلایل بود که قصد تحریک دوستان را داشتم. اصلا" فکر نمی کنم نمی شود هم لیبرال دموکرات بود و هم طرفدار پادشاهی. هر فردی برای خود می تواند تعیین کند که به چه اعتقاد دارد و این نظریه لیبرالیسم است. تصور داشتم که منشور حزب می گوید دموکراسی اولویت همگانی است و خواست تجدد یعنی ادامه انقلاب مشروطه هم یک ارزش همگانی است. فکر می کردم در منشور و اساسنامه در عین اینکه به نظام پادشاهی اعتقاد داشته باشیم ارزش های همگانی را پیش ببریم. بهر حال دیدم دوستان در جاهایی به تقاطع این دو میرسند و از این رو مطلب را نوشتم. جنبش سیاسی می گوید همایون همه تخم مرغ هایش را در یک سبد چیده است و دیگران را دریغ کرده است. در وهله اول خودم را لیبرال دموکرات می دانم و به نظر من اشتباه است که به عنوان لیبرال دموکرات سرنوشت خود را تنها با پادشاهی پیوند بزنیم. به نظر من برای آینده و در سطح جنبش باید خانواده های نوین ایجاد کرد. جمع شدن در اتحاد های جمهوری خواهی و پادشاهی خواهی طرفی نخواهد بست.

درباره سخنان آقای احسانی پور چند تن از اعضای دفتر پژوهش اظهار نظر هائی کردند:

* رایزن حزب نباید فقط رایزن حزب مشروطه باشد و می تواند در جاهای دیگر هم رایزنی کند. مسئله پادشاهی راه حل سیاسی ما برای آینده ایران است ولی این انعطاف پذیری را از دیگران انتظار داریم که در کنار ما بر علیه فاشیسم اسلامی مبارزه کنند. هر کسی گفت لیبرال دموکرات هستیم بدنبالش میرویم ولی کسانی که در اوایل انقلاب مخالف تیرباران نبودند فرق می کند.

* عقیده افراد با عضویت شان در احزاب الزاما" ارتباطی ندارد. افراد کمی ممکن است عضو احزاب شوند و اگر در میان ایرانی ها تعداد افرادی که به احزاب پیوسته اند کم است این پدیده ای جهانی است. ضمنا سابقه اشخاص را در نظر نگیریم. در قطعنامه کنگره آمده است که ما جرم سیاسی نمی شناسیم و در نتیجه تصمیم سیاسی کسانی را که از اعدام های "عوامل رژیم پیشین" پشتیبانی کردند نمی توان "جرم" دانست چون آن را قبول نداریم ولی این هست که مردم می توانند به آنها به دلیل طرفداری از اعدام مخالف رای ندهند بگویند ولی خود آنها همه حقی دارند. ما گفته ایم که سران و عوامل رژیم اسلامی را نیز محاکمه می کنیم ولی مجازات نمی کنیم. اگر جرمی که در قانون جزا آمده است مرتکب شده باشند فرق می کند. اما اصلا دیگر موردی برای برگشتن به آن گذشته ها نیست.
پیام حزب این است که نگذاریم اختلاف بر سر شکل حکومت یا هر چه دیگر بین ما دیوار بکشد. هنر ما این است که به عنوان طرفداران پر و پا قرص پادشاهی با طرفداران پر و پا قرص جمهوری بتوانیم کار کنیم یا بر سر مسایل مهم تری توافق کنیم. اینکه بخواهند ما از طرفداری پادشاهی صرفنظر کنیم تا دیگران با ما کار کنند نقض غرض است زیرا غرض این است که افراد گوناگون با عقاید مختلف با هم کار کنند. کار حزب این است که دیوار بکشد و بگوید طرفداران این طرف و بقیه آن طرف دیگر. حزب معنی محدودیت می دهد و کارش جدا کردن است و در بر گرفتن همه نیست. شرط گذاشتن برای همدیگر که شما از آن حرف برگردید تا با هم کار کنیم خلاف دموکراسی است. این عادت ذهنی باید پیدا شود که می توان با حفظ اعتقاد به مثلا شکل نظام، با هم کار و در موقعش حتا ائتلاف کرد. این دوستان هنوز معنی دموکراسی لیبرال را متوجه نشده اند و خیال می کنند اول یک طرف یک مقدار از عقایدش را باید صرفنظر کند به هیچ وجه. ما از هیچ یک ازعقایدمان صرفنظر نمی کنیم ولی در چهارچوب دمکراسی لیبرال حاضریم همکاری کنیم. امید است جلسه امروز به روشن شدن هر ذهنی کمک کند و آقای احسانی پور در این رابطه کمک کنند. باید به اصول اهمیت داد. 98 درصد منشور ما ربطی به شکل حکومت ندارد. اگر مردم رای ندادند ما نابود نخواهیم شد و حزب را منحل نخواهیم کرد و همچنان معتقدیم به پادشاهی. اگر دفعه بعد انتخاب شدیم پیشنهاد می کنیم بلکه مردم رای دادند. بقیه منشور ربطی به پادشاهی و جمهوری ندارد. این همه مسائل اقتصادی فرهنگی و سیاسی چه ربطی به اشکال نظام دارد؟

* اعضای حزب مشروطه ایران - تنها حزب منسجم در خارج کشور- بدون کوله پشتی و بری از هر نوع پیشینه بودند و آنچه آموختند با کمک حزب آموخته اند. باعث تعجب است کسانی که 50 سال از زندگی شان را در مخالفت با همایون سپری کرده اند حالا می گویند چرا همایون خود را به این حزب محدود کرده و حالا این حزب را رها کند و بیاید با ما. ما از نقطه صفری که بودیم به اینجا رسیده ایم و اگر برگردیم دیگر آن انسجام سابق را نخواهیم داشت. تعجب است کسانی که خود را دارای اندیشه روشن می دانند چرا این مسایل را تکرار می کنند.

بحث نشست آینده : تفاوت های لیبرال دموکراسی و سوسیال دموکراسی

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites