بخش خبرها و سامانه ها
* وزیر خارجه قطر گفت از دعوت احمدینژاد توبه کرده است.
* تعطیلات سالیانه 40% روزهای سال را در بر میگیرد. از جمله 4 10جمعه و پنجشنبه و 29 روز تعطیلات نوروزی و مذهبی.
* گردهمایی UNPO و ملت سازان و "کنگره ملل ایران" در بروکسل برگزار شد در حالی که هیچ گروه سیاسی غیر قومی به دعوت برگزار کنندگان پاسخ مثبت نداد
* نوروز در نیویورک و شهرهای دیگر جهان با شکوه بیشتر از سال گذشته برگزار شد. هموطنانی به درستی معتقد بودند این یک مراسم ایرانی است و نباید تحت عنوان پرشیا به بعضی کوششها و سوءتفاهمها دامن زده شود.
پیش از سخنرانی یکی دو تن از دوستان مطالبی در باره حرکت تحریک آمیز نشست بروکسل گفتند و خواستار بحث بیشتر در این باره شدند.
سخنرانی : پیام پرزیدنت اوباما و پاسخ خامنه ای
آقای عالمزاده سخنرانی خود را از موضع مخالف آشتیناپذیر جمهوری اسلامی ایراد کرد و سراسر پیام اوباما را مورد انتقاد قرار داد زیرا سیاستهای ضد ایرانی و تجاوز به حقوق بشر رژیم را محکوم نکرده است و در هر جا از ایران و دستاوردهای ایرانیان نام برده جمهوری اسلامی را صریحا کنار نگذاشته است.
سخنران پس از رد جمله به جمله پیام رئیس جمهوری امریکا در جمعبندی سخنان خود گفت: پیش از هر چیز به نظر میآید نامهی آقای اوباما که بدون شک حاصل یک کار گروهی است، متنی بسیار ضعیف در عین حال دو پهلو میباشد. این پیام با دو احتمال تنظیم شده است، یا واقعا تنظیم کنندگان آن درک درستی از شکاف ملت و حکومت در ایران ندارند و یا اینکه عملا ملت ایران وجه المصالحهای قرار گرفته است در این بازی قدرت و ثروت. وی از مجله انگلیسی «اکونومیست» شاهد آورد که با مخاطب قرار دادن حکومت اسلامی، آقای اوباما به این نظام مشروعیت جهانی بخشیده است.
اظهار نظرها
* حرکت آقای اوباما بسیار سنجیده و حساب شده است. استراتژی آمریکا عوض نشده بلکه تاکتیک عوض شده. سیاست چماق و هویج آمریکا در زمان بوش کار نکرد. اکنون عنصر سومی که دیپلماسی است به سیاست اوباما اضافه شده ولی سختگیری به جمهوری اسلامی سر جایش هست. در سه هفته گذشته یکی از هواپیماهای بدون سرنشین ایران را در عراق زدند و تحریم را یک سال دیگر تمدید کردند. موضوع ایران یک مسئله سیاسی است. اینکه ج.ا نماینده دموکراتیک مردم ایران نیست برای آمریکا با مشکلاتش بیاهمیت است. آمریکا در ده سال آینده 9 تریلیون دلار بدهی خواهد داشت که 800 میلیارد دلار بهره آن خواهد بود. او حکومت ایران را تا حدودی شناخته ولی با این شرط که شما نمیتوانید به حماس 350 میلیون بپردازید و 750 میلیون دلار به حزب الله کمک کنید. در این داد و ستدهای سیاسی آمریکا میخواهد ج.ا. در افغانستان به امریکا کمک و در عراق همکاری کند. ایران از نظر سوق الجیشی در موقعیت حساسی با روسیه است و با سوریه ارتباط نزدیکی دارد. ضعف های ج.ا. همین تحریمهای اقتصادی است که بخصوص در این دو سال اخیر با همکاری اروپا، فشار بیشتر شده است. چاههای نفت ایران 60% بهرهوری ندارد و نیازمند سرمایه گزاری خارجی است. حال آیا ج.ا اسلامی میتواند از روش خود دست بردارد؟ تصور نمیرود و برای همین است که خامنهای گفت شما خود را عوض نکردهاید. اگر رژیم بتواند موضع خود را در برابر امریکا عوض کند دیگر ج.ا. این سی ساله نخواهد بود.
* دو راه بیشتر نیست یا باید موافق جنگ آمریکا با جمهوری اسلامی باشیم که به معنی جنگ با ایران هم هست و یا اینکه موافق گفتگو باشیم در نتیجه در برخوردها و گفتگوها باید به این نکته توجه بیشتری کنیم. در گذشتهای نه چندان دور دیدیم که سازمانهای قومی چه مواضعی گرفتند و چگونه برخورد کردند و نوید پشتیبانی 4 میلیون نفر را به نیروهای آمریکایی را دادند. نباید نگران ایجاد ارتباط با آمریکا شد. قبل از انقلاب، کارتر ایران را مظهر صلح و آرامش خواند ولی دیدیم که بعدا" چه اتفاقی افتاد. وجود روابط ، فشار را امکان پذیر تر میکند.
* سیاستهای 30 سال گذشته آمریکا نتیجه مطلوبش را ببار نیاورده است و حال اوباما با نرمشی در سیاست با ج.ا میخواهد با ج.ا. کنار بیاید و منطقه را آرامتر کند. پیام خوبی از طرف اوباما داده شده ولی جواب مثبتی از طرف ایران نخواهد یافت. اگر موضوع و بهانه سیاست آمریکا از دست ج.ا خارج شود از داخل فشار بیشتری به روی جمهوری اسلامی خواهد آمد.
* این پیام برای ملیگرایان خوب بود ولی برای اسلامگرایان که از نوروز گریزانند خوش آیند نبود. دولت آمریکا بفکر منافع خودش است نه دفاع از حقوق بشر در ایران و یا سرکوب آزادیخواهان. همسو شدن سیاست آمریکا با سیاست گفتگوی اتحادیه اروپا خیلی مهم است.
* ما باید بفکر مصالح خودمان باشیم. اگر روابط با آمریکا به سطح دفتر حفاظت منافع آمریکا در ایران بکشد ریزش زیادی از دور و ور رژیم صورت خواهد گرفت و جواب منفی خامنهای را با توجه به این مورد باید فهمید
آقای عالم زاده با گشاده نظری ضمن اشاره به اینکه با سخنان دوستان از زوایائی موافق است گفت: سعی در صحبتهایم این بود که از منظر عمومی مردم به این قضیه نگاه شود و در اختیار اکثریت مردم قرار گیرد.
جمع بندی
* گردهمایی بروکسل از خیلی پیش مقدماتش شروع شده بود. در گرماگرم فعالیت نئوکانهای آمریکایی برای فشار بیشتر به ج.ا و کوششهای سازمانهای قومی در اروپا با پشتگرمی بخشی از دستگاه حاکمه امریکا این امکان فراهم شد که عدهای از نمایندگان چپ تند رو و سبز های پارلمان 25 کشور اروپائی را بسیج کنند. ولی پس از انتخابات آمریکا، دیگر موتوری پشت این جریان نیست. منتها نمیتوانستند کار را رها کنند. بسیاری از دعوت شدگان در نشست شرکت نکردند و نشست بیرونقی برگزار شد و امید است که دست بردارند و دیگر این تلاشها تکرار نشود. رویهم رفته حرکتی که در امریکا برای سوء استفاده از مشکلات قومی ایران شروع شده بود به بنبست رسیده است و دیگر چیز مهمی پشتش نیست. دلائلش:
1- تغییر سیاست آمریکا و وحشت آنها از ماهیتهای سیاسی شکسته که هر کدام مراکز تروریسمی شوند که عراق و افغانستان در برابرش هیچ خواهد بود. 2- زیاده روی گروههای قومی که کار به تهدید و خط و نشان کشیدنها و گرایشهای فاشیستی خودی و غیر خودی کشید. هم افراطیان کرد و هم افراطیان آذری و عرب که این آخری پیام تبریک شکست تیم فوتبال ایران در برابر عربستان سعودی را هم به ملت عرب داد بکلی این جریان را بی اعتبار کردند.
در مورد موضوع نشست ما باید نظرگاه خودمان را در موضوعات به درستی انتخاب کنیم. آیا آن پیام برای این بوده که از جمهوری اسلامی انتقاد شود یا منظور دیگری داشتهاند؟ زمانی که اوباما کاندیدا شد احمدی نژاد با قاطعیت گفت امکان ندارد بگذارند او رئیس جمهور شود ولی شد. احمدی نژاد همان موقع تبریک گفت ولی جوابی نگرفت. در گروگانگیری سفارت امریکا خمینی دیپلماتهای سیاه پوست را آزاد کرد ولی سفید پوستان بیش از 440 روز نگهداشته شدند. حالا اوبامای سیاه پوست نوروز را به ملت ایران تبریک میگوید. جمهوری اسلامی پیام را گرفته است و نمیداند چکار کند ولی نکته را فهمیده و عوض شدن تاکتیک را متوجه شده است. همان طور که دوستان اشاره کردند همه سیاست جمهوری اسلامی را دشمنی با آمریکا تشکیل داده و حالا یک دفعه بگویند میتوانیم با آمریکا دوست شویم امکان پذیر نیست.
ولی چرا دو طرف وارد بازی پیچیدهای شدهاند و هر دو مجبورند مانوور بدهند؟ برای اینکه هر دو ناچارند راهی پیدا کنند. از نظر ما جنگ بهر قیمت، باید از روی میز برداشته شود. ما چیزی را نگاه میکنیم که یک مخالف ساده جمهوری اسلامی نگاه نمیکند. یک مخالف ساده ج.ا نگاه میکند که این رژیم بد است و هر حملهای به آن خوب است ولی از لحاظ ما این مهم است که با ایران چه میشود. پس اگر موضعی میگیریم از این نظر است که اثرش روی آینده ایران و موجودیت ایران چیست. خیلی از دوستان ما، و تمام طیف راست سلطنتطلبان فقط از موضع دشمنی به ج.ا نگاه میکنند ولی مبارزه را با ج.ا در عین حفظ ایران باید انجام داد. بهتر است خودمان را جای ایرانیان درون بگذاریم و از طرف خودمان تصمیم نگیریم. در جهان واقع آمریکا 8 سال در حکومت بوش کوشید و سیاست تغییر رژیم را بکار بست. تحریم اقتصادی جدی از دو سال پیش آغاز گردید ولی این رژیم ماند و برنامه اتمی را با شدت بیشتری دنبال کرد و در جبهه امریکا شکاف انداخت و چین و روسیه را بدنبال خود کشید. در این 8 سال آمریکا ضعیف شده است و غیر از مشکلات اقتصادی از نظر سیاسی و نظامی نیز تنها افتاده است. جمهوری اسلامی در این 8 سال در عراق، فلسطین و لبنان پیروزیهائی به دست آورده است ولی از نظر اقتصادی در بدترین شرایط بسر میبرد و مجبور است در این موقعیت مشکلش را حل کند. در موضوع برنامه اتمی هم این نگرانی را دارد که در یک لحظهای اسرائیل و امریکا ایران را خواهند زد.
پس روی این ضرورتها امریکا احتیاج به راه حلهائی مسالمت آمیز در عراق و فلسطین و افغانستان دارد و جمهوری اسلامی احتیاج به رفع تحریمها و رفع خطر حمله. و هر دو آنها وارد یک باله دیپلماتیک شدهاند و از حالا نمیتوانیم بگوئیم چه خواهد شد .
وظیفه یک حزب سیاسی با وظیفه یک روزنامه در فلان شهر فرق دارد. حزب سیاسی نگاه گستردهتری دارد. آمریکا با کره شمالی که صد برابر بدتر از ایران است و سوریه که هم از ایران، و در جاهایی بسیار بدتر است ارتباط دیپلماتیک دارد. مسایل مربوط به حقوق بشر در کشور های دیگر دلبخواهی است و دولت ها موظف به مداخله نیستند.
ما باید تحلیلهای مان را از فضای یک مخالف آن هم در بیرون، به تناسب حزبی که خود را مسئول حال و آینده ایران میداند در بیاوریم. پیام اوباما یکی از استادانهترین مطالبی است که امریکائیها تاکنون نوشتهاند. اما راجع به مشکل اساسی ج.ا. و آمریکا، آمریکا هر چه بیشتر فشار بیاورد ج.ا. در لاک خود بیشتر فرو خواهد رفت و مردم ایران چشم و گوششان ازین پشتیبانیها پر شده که زمانی بوش و اروپا کردند. اینها تاثیری در مبارزات مردم ایران ندارد. اما اگر پای امریکا به ایران باز شود آن آغاز پایان جمهوری اسلامی به صورت کنونی است و آخوندها هم میدانند و با دستی پیش میکشند و با پا پس میزنند. نقش ما و نیروهای مخالف استفاده از تضادها و ضعفهاست و گرنه آسانترین راه این است که هر کاری جمهوری اسلامی کرد محکوم کنیم و هر کسی به او حمله کرد تائید کنیم. چارهای نیست و مشکل ایران مشکل سادهای نیست و برخورد پیچیده میخواهد.
موضوع سخنرانی نشست آینده : سنت و مدرنیته
سخنران : آقای موبدی
درباره دفتر پژوهش
دفتر پژوهش، گرد همائی داوطلبانه گروهی از هموندان حزب مشروطه ایران از اروپا و امریکا و کاناداست که به منظور گفتگو در مسائل حزبی و سیاسی و نظری بطور منظم نشست هائی در تالار های گفتگوی حزب مشروطه ایران دارند. نظراتی که در این نشست ها ابراز می شود متفاوت و گاه منتاقض است ولی قصد آن است که برخورد آزادانه آراء به پرورش روحیه دمکراتیک و بالا بردن سطح عمومی بحث سیاسی کمک کند.
گزارش نشست های دفتر پژوهش، بیانیه های حزبی نیست که در صلاحیت شورای مرکزی قرار دارد؛ ولی دفتر پژوهش از سوی شورای مرکزی تشکیل و تقویت شده است.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|