بخش خبرها
* از 147 بیمارستان تهران 34 بیمارستان فاقد سیستم فاضلاب است که 29 بیمارستان از میان آن دولتی است.
* اگر تخصیص اعتبار نو سازی صنایع به روال فعلی باشد بیش از یک صد سال طول میکشد که خدمات مربوطه به صنایع ارائه شود.
* فرمانده سپاه اعلام کرد بخشی از بسیج که فعالیت نظامی ندارد مجاز است در فعالیت انتخاباتی وارد شود.
بخش سامانهها
* خبرنت ــ مقاله آقای احسان رمضانیان، اندیشه لیبرالیسم: امروزه دیگر انسان فرهیخته لیبرالیسم را رد نمیکند. ولی در بحران اقتصادی فعلی در ابتدا عدهای مرگ بر لیبرالیسم را در صحبتهایشان آوردند و گفتند لیبرالیسم مرد. ولی برعکس نظر آنها انسان مدرن، انسان تودهای و طبقاتی نیست و به دموکراسی و حقوق بشر اعتقاد دارد. نویسنده بحران اقتصادی را پایان لیبرالیسم نمیداند.
سخنرانی : ادامه بحث سنت و مدرنیته (2)
موبدی : سخن امروز گستردهی بعضی مباحث جلسه گذشته است که آن روز به اختصار بیان شد.
مورد اول - مفهوم ملت ایران است. در روزنامههای قدیم تصویر زنی ناتوان و افتاده در بستر بیماری، دیده میشود که سمبل ایران در آن زمان است. او، مادر وطن ، مام میهن ، مادر میهن. در کنار بستر وی پسران با آسودگی در خوابند ولی دختران وی با نگرانی بالای سر او ایستاده و نگران حال وی هستند. پدری در میان نیست و مادر است که اصل است. بدین نحو مفهوم ملت بالاتر از همه چیز قرار میگیرد. یک دگرگشت مهم که شاه و وزیر و رعیت و خان و آخوند همه در مقابل او به زیر میآیند و همه در پائین بودن از وی، برابری مییابند. نکته بعدی نشان دادن بی "غیرتی" پسران است در مقابل دلسوزی دختران که احتمالا" برانگیزنده مردم به فعالیت اجتماعی و سیاسی است برای مادر وطن. این دگرگشت ارزشها در راستای دولت – ملت و آن برابری، هر دو گام بلندی در راستای حقوق شهروندی و مسلما" یک پیروزی مهم مدرنیته ایرانی بر سنت است. مترادفش را در اروپا میبینیم که کاهش قدرت کلیسا در برابر بقیه است .
مورد دوم - بحث بیشتر در عبور از سنت در اروپاست . انسان محوری - پایههای مهم مدرنیته - با نظریات، کشفیات و اختراعات جدید مثل تئوری کپرنیک و دوربین گالیله و اینکه زمین دیگر مرکز عالم نیست و انسان هم اشرف مخلوقات نیست به پائین کشیده شده و زمینی میشود. بدین طریق تناقض اشرف مخلوقات بودن انسان و بی حقوقی وی شکسته میشود. این تحولات، نگاه هزار ساله را دگرگون میکند؛ شک به قدسیات را دامن زده و سوژه آفریده میشود که شناخت ابژه در دستور کار اوست. با شک دکارت و اعلام "من میاندیشم، پس من هستم" پایه خردگرایی گذاشته میشود. این دورهی گذر از عصر ایمان به عصر خردگرایی است که در ارتباط و همراه عرفیگرایی صورت میگیرد.
تئوری داروین ضربه محکمی به جایگاه انسان از منظر مذهب میزند، انسان دیگر در جهان تنها شده است و باید بیندیشد و قوانین را کشف کرده به کار برد. در هر قدمی که پیش میرود تاویلات مذهبی عقبتر میروند. او به مسائلی از قبیل روح چیست و دنیا چگونه به وجود آمده و بسیاری مسایل دیگر دست مییازد.
مورد سوم - پست مدرنیته با اشاره به مسایلی که در دوران مدرنیته روی داد از قبیل روی کار آمدن فاشیسم و کمونیسم، مدعی شد که اینها محصول مدرنیته هستند. قبلا" در تعریف مدرنیته گفته شد که مدرنیته گسست از کهنه است و جریان دائمی دگرشونده. بدین معنا مدرنیته خود را نقد میکند و در غیر این صورت از خصلت نقادی خود تهی میگردد. با این تعبیر و این نگاه که آن فجایع خود ناشی از نگاه غیر مدرنیته به رویدادها بوده است راه بر تعبیرهای انحرافی بسته خواهد شد. اروپائیان با بهرهگیری از نگاه پست مدرنیته، رابطه مطلوب خود را با کشورهای واپسمانده تنظیم کرده و سودها بردهاند. آنها به دقیقترین نظریات در مورد علمی کردن تولید و بهرهوری بالا در کشورهای خود وفا دارند و بهیچ وجه تولید خود را تحت تاثیر استنتاجات پست مدرنیستی قرار نمیدهند ولی در مورد کشورهای عقب مانده میدان نظریات ضد تولیدی بودن البته برایشان سودهایی دارد. نسبیت فرهنگی و فریاد عرفان نجات بخش در مورد این کشورها است که به مذاق شان خوش آیند است. نه در کشورهای خودشان.
مورد چهارم - مفهوم خلق و خلقها در کاربرد سیاسی آنست که هر دو در مقابل مفهوم مدرن ملت شکل گرفت. و ریشه در ادبیات کمونیسم لنینی - استالینی وارداتی داشت. خلق بیشتر در ضدیت با امپریالیسم شکل گرفت و طیف تعریف نشدهای داشت که بسته به موقعیت یک کشور و یا سیاست حزب پرولتاریا میتوانست تغییر کند. مفهوم خلقها علاوه بر داشتن ضمنی بار خلق، حاوی مفهوم حق تعیین سرنوشت و کند کردن و نابودی فرایند شکل گیری ملت مدرن است و باز بسته به اینکه در کجای اردوگاه قرار دارد تکلیفش فرق میکند. مفهوم خلق با فروکش کردن گفتمان ضد امپریالیستی فرو نشست ولی "خلقها" و "حق تعیین سرنوشت" همچون خنجری تیز هنوز بر کمر ایران زمین فرو رفته است. به طور خلاصه میتوان گفت مفهوم مدرن دولت – ملت از بعد از شهریور بیست بطور روزافزونی در رویارویی با دو مفهوم امت اسلامی اسلامیان و " خلق و خلقها" ی خلقیون بود و به چالش کشیده شد. هر سه مفهوم نامبرده ضد تجدد و پیشرفت بود. برنده این رویارویی، اسلامیان بودند.
اظهار نظر ها
مختاری : آیا بکار بردن عرفیگرایی بجای سکولاریسم درست است؟ چون عرف به معنای رسم و سنت است و قانون عرفی از زمانهای گذشته وجود داشته در حالیکه مثلا" حکومت سکولار قانون وضع می کند. اگر این معادل گذاری درست نباشد سرشت سکولار را از میان بردهایم.
موبدی : عرفیگرایی در مقابل شریعتگرایی و تقدسگرایی است و قانون عرف در مقابل قانون شرع به کار رفته. کاربرد این مفهوم الزاما" به معنی کاربرد معنی لغوی آن نیست
بهمن زاهدی : یک مورد دیگر بحث سنت و مدرنیته، سکولار شدن دانش در اروپا است. زمانیکه گالیله با دانش ریاضی و نجومی آن زمان اثبات کرد "زمین مرکز جهان نیست" کمکم تمام علوم و دانشهای اجتماعی از دادههای دینی فاصله گرفتند. ضمینههای انقلاب صنعتی و پیشرفت تکنولوژی در اروپای بعد از قرون وسطا را میتوان همین جدائی دانش از دین بیان کرد.
رحیمی : احزاب ایرانی از جمله خودمان را باید از زاویه همین بحثهای سنت و مدرنیته بررسی کرد. آیا ما این مراحل را طی میکنیم یا فقط شعار میدهیم؟ باید بررسی کرد چپها و ما چقدر مدرن شدهایم؟
موبدی : تغییرات فکری در راست و چپ ایران بی تردید صورت گرفته است هر چند نسبت به گذشت سی سال بسیار کند انجام شده. برای همین حد از همرایی که در گفتمان مطالبه محور دیده میشود صرف زمان سی ساله البته کُند است ولی بهر حال امیدوار کننده است. مدرنیته در گرایش پادشاهی به معنای درک مشروطه پادشاهی یا پارلمانی است. توجه به معنا و مفهوم شکل نظام است . البته عدهای در گذشته ماندهاند. مدرنیته ایستگاه سعادت نیست بلکه روش و نقد و نفی است.
بهمن زاهدی : در مدرنیته پایانی وجود ندارد آنچه امروز نقد میکنیم و نتیجه میگیریم ممکن است در ده سال آینده تغییر کند. آقای همایون در جمله زیبایی گفته است «مدرنیته همان تجدد طلبی ماست». بنظر من کاربرد تجدد مناسبتر از مدرنیته است زیرا تجددطلبی امتداد نقد سنت را بهتر میشناساند.
مختاری: به سبب دوری از ایران، احساس بعضی مسایل، سخت یا ناممکن است. فشار این مطلب که عدهای بخواهند نشان دهند اپوزیسیون هستند نباید به موضع گیریهای غیر مدرن بیانجامد. در اعلامیه گفتمان مطالبه محور در داخل این احساس روشن است که به سبب درگیری نزدیک با مسایل ایران، چقدر با مسئولیت برخورد شده است و در مسئلهای که به سرنوشت ایران بستگی دارد بیانیه کسی را از دیگری جدا نمیکند. در فراخوان رفراندوم هم همین طور بود ولی وقتی به بیانیه پشتیبانی خارج از کشور نگاه کنیم میبینیم شرط و شروط ملیت و چپ و جمهوری را داخل کردهاند که غیر مسئولانه است و یکی از علتها این است که اتفاقاتی که در ایران میافتد در زندگی اینجایی تاثیری ندارد.
رحیمی: برخورد متمدنانه، خردمندانه و برخورد سنتی احساسی است. یک سلسله احزاب از طریق زبان و مذهب مردم را از هم جدا کردهاند و احزاب "ملی" داریم که 60 سال است از امامزاده سازی دست برنمیدارند . فرد پرستی با دین داری از نظر ضد مدرنتیه بودن یکی هستند. سازمان فدائیان کلمه چریک را برداشته ولی هنوز فدایی را برنداشته است یا احزاب راست هنوز از دستبوسی پادشاه و نامیدن ارتش به عنوان شاهنشاهی و عنوان خدایگان دست برنداشتهاند. در اندیشیدن خیلی عقب هستیم. خوب علت عقب افتادگی چیست؟ نقطه اساسی این است که ما احزاب ایرانی – داخل و خارج – هنوز نتوانستهایم با فکر عمل کنیم. باید در یک شرایط خاص همکاریهایی بوجود آید. مسایل حقوق بشری را نمیشود گفت برای ما خوب است و برای دیگران بد. همه احزابی که به ایران میاندیشند میدانند انتخاب احمدی نژاد بسیار خطرناک است و اینجا موضوع بد و بدتر اهمیت پیدا میکند. در مورد انتخابات مسلم است که همیشه راه سیاست هموار و آسان نیست. پر واضح است که در این شرایط حساس نباید تحریم صورت گیرد و رویکرد حزب به انتخابات، روشی مدرن است.
یوسف نژاد: نادرست است که فکر کنیم مدرنیته میتواند سنتی شود. برای درک بهتر باید به تعاریف این دو دقت داشته باشیم. سنت 180 درجه مخالف تجدد و مدرنیته قرار میگیرد و به متافیزیک و ریشه خدایی باور دارد. مدرنیته میتواند دگرگون شود ولی خدایی نمیشود. در ذهن بعضی ایرانیها مدرن با طنین جذابی همراه شده است و به معنی امروزی تلقی میشود در حالی که امروزی بودن معنا ندارد. اگر شما آزادی را معامله کردید دیگر مدرن نیستید حتی در یک ازدواج. در ازدواج هم مورد قراردادی آن میتواند محک شناخت مدرن بودن طرفین قرارداد باشد. تا وقتی که درک از مدرن بودن منوط به ظواهر باشد بین سنت و مدرن سرگردان خواهیم ماند و فقط مصرف مدرن خواهیم داشت چرا که ذهن و زبان ما مدرن نشده است و مدرن شدن شهامت و مسئولیت میخواهد.
موضوع سخنرانی جلسه آینده : مشکل ایران چیست؟ جمهوری اسلامی ؟ دین ؟ یا...
سخنران : آقای آجرلو
درباره دفتر پژوهش
دفتر پژوهش، گرد همائی داوطلبانه گروهی از هموندان حزب مشروطه ایران از اروپا و امریکا و کاناداست که به منظور گفتگو در مسائل حزبی و سیاسی و نظری بطور منظم نشست هائی در تالار های گفتگوی حزب مشروطه ایران دارند. نظراتی که در این نشست ها ابراز می شود متفاوت و گاه منتاقض است ولی قصد آن است که برخورد آزادانه آراء به پرورش روحیه دمکراتیک و بالا بردن سطح عمومی بحث سیاسی کمک کند.
گزارش نشست های دفتر پژوهش، بیانیه های حزبی نیست که در صلاحیت شورای مرکزی قرار دارد؛ ولی دفتر پژوهش از سوی شورای مرکزی تشکیل و تقویت شده است.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|