حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران
انتخابات ریاست جمهوری

June 21, 2009

یک شنبه 31 خرداد 2568 = June 21, 2009

 

بخش خبرها و سامانه ها
* ارگان رسمی دولت تلویحا" خواستار تداوم ریاست جمهوری احمدی نژاد به مدت بیست سال شد
* پنجاه در صد کاهش تولید پنبه و 2500 در صد افزایش واردات در مقایسه با ریاست جمهوری هشتم
* آزاد راه تهران پردیس سه روز بعد از افتتاح به علت غیر ایمنی بودن بسته شد
* کاهش 4 درصدی ارزش صادرات غیرنفتی ایران
* کودک آزاری در صد بالاتری نسبت به همسرآزاری، و سالمند و معلول آزاری قرار دارد. در سال جاری تماس با شماره 123 در این موارد رشد 195 درصدی نسبت به سال 86 یافته است
* وزیر بازرگانی : افزایش واردات به کشور ننگ نیست
در سیستان و بلوچستان جنگ مذهبی بالا می گیرد
* محمد هاشمی: دولت هفت میلیون دلار را در یک چمدانی به یک کشور بسیار کوچک اهدا کرده است

سخنرانی : انتخابات در ایران
دیوانی فرد : انتخابات صحیح، با دموکراسی یا مردم سالاری دو مقوله مرتبط با یکدیگرند. منظورم انتخابات سالم است که همه بازیگرانش قواعد بازی را بدانند و به آن عمل کنند و نهادهای بی طرف برای جلوگیری از تخلفات احتمالی در آن نظارت کامل داشته باشند
مقوله انتخابات را میتوان به دو قسمت اصلی تقسیم کرد. 1- انتخابات در جامعه ای که دموکراسی در آن نهادینه شده باشد. 2- انتخابات در جامعه‌ای که بدون دموکراسی یا مردم سالاری مثلا" دیکتاتوری یا در حال توسعه باشد. با نوع اول کاری ندارم . با نوع دوم است که در ایران روبرو هستیم. این پرسش مطرح بوده آیا بدون دموکراسی به صرف طرح قوانین و دادن شعار و درج قانون اساسی مشکل ما و انتخابات را حل میکند؟ پاسخ منفی بوده است. انتخابات و گردن نهادن به رای کار آسانی نیست و در جائی که نهادینه نشده باشد خیلی کار سختی است. در این گونه موارد باید به آموزش و روشنگری مستمر روی بیاوریم . دموکراسی یعنی تقسیم و افزایش نهادهای قدرت اجتماعی و سیاسی در جامعه.. از درون تکثر‌گرایی است که انتخابات سالم و آزاد و توزیع عادلانه قدرت، صورت می‌گیرد و جامعه مدنی و سیاسی کارآمد بوجود می‌آید. پیدایش این وضع تنها با آموختن و تمرین مداوم فرهنگ مردم سالارانه یک ملت می‌تواند صورت گیرد. باید باور کنیم که همه شهروندان بی تبعیض قومی و دینی و سیاسی، از حق رای، آزادی بیان و حق حضور در احزاب برخوردارند.. یکی از راهها برای امنیت جامعه گسترش آزادی مطبوعات است تا بتوانند عمق رویدادها را بررسی و تبادل نظر کنند.
در ایران همه چیز در اختیار ولی فقیه است و رئیس جمهور کاره‌ای نیست و انتخابات یک بازی است که هر چهار سال یکبار در می‌آورند. موادی که به عنوان قانون اساسی و متمم آن به نام الله و نیابت آن به ولایت فقیه تفویض شده انتخابات را چرخ پنجم درشکه کرده است و رئیس جمهور در حد یک کارپرداز و تدارکاتچی است. در ایران 1 ــ اول ولی فقیه است 2- مجلس خبرگان که توسط رهبر انتخاب میشود. 3- مجمع تشخیص مصلحت نظام است و نه مصلحت مردم یا کشور که آن را هم ولی فقیه انتخاب میکند-4 شورای نگهبان است که ولی فقیه به نوعی در انتخاب آنها سهم دارد. 5- تعیین فرماندهان نظامی ارتش و ستاد و پلیس که دست رهبری است. 6- رسانه ملی که رئیس‌ش را رهبر انتخاب می‌کند. 7- بنیادهای مختلف مستضعفان ،شهدا و ده ها بنیاد دیگر که مردم و رئیس جمهور در آن کاره‌ای نیستند. 8- نماینده ویژه رهبری که در همه جا حضور دارد. 9- امامان جمعه ، که رهبر انتخاب می‌کند و دارای قدرت بسیج و اثرگذاری زیاد است 10. - قوه قضاییه که به انتخاب مستقیم رهبر است. 11- مجلس شورای اسلامی که قوانین‌ش به تصویب شورای نگهبان است. 12- رئیس جمهوری که هیچ وظیفه خاصی برایش تعریف نشده و تنها رئیس شورای عالی امنیت کشور است .
حزب ما اعلامیه ای در مورد انتخابات داده که محترم است ولی در ضمن مردم را می‌شد به دادن رای سفید یا مخدوش هم تشویق کرد که آن هم تاثیر چندانی ندارد.

اظهار نظر ها

پیرایش: مردم در وضع‌اسف باری هستند و در مورد انتخابات یا مسایل سیاسی مجال بررسی ندارند و باید خودشان را به نیرویی حزبی وصل کنند تا به دموکراسی برسند. انتشارات در ج.ا دارای محدودیت‌های بسیاری است. ریاست جمهوری در ایران معنی ندارد و تا وقتی دفتر بیت رهبری از بین نرود ج.ا پابرجاست. خاتمی را گورباچف ایران خواندند و حالا فکر می‌کنند موسوی همه کاره است. می‌گویند موسوی در کنار خامنه‌ای باز غنیمت است. چه تحریم و چه شرکت در انتخابات هیچ فرقی به حال انتخابات نمی‌کند. این نظام نه جمهوری است و نه اسلامی

فرحی : از نظر ما نام انتخابات نمی‌توان بر این جریانات گذاشت. با تقلبات وسیع و شورای نگهبان موجود، این بازی ما نیست ولی اتفاقاتی که افتاده و همدیگر را افشا کرده‌اند به فال نیک می‌گیریم. صحبت‌هایی این کاندیداها میکنند که دیگران به خاطر این گفته‌ها در زندان هستند. تفاوتی که پیدا شده ترکی است که نظام خورده است و باید از آن استقبال کرد و در مبارزه بکار برد.

رحیمی: صحبت‌های سخنران در مورد انتخابات آزاد درست است. امروزه جامعه ما به گونه 30 سال گذشته نیست اختلافات شیعه و سنی و مقایسه خطرات در مورد تمامیت ارضی با سی سال پیش و 4 سال اخیر خیلی متفاوت است. از نظر سیاست خارجی به جایی کشیده شده که امکان پاشیده شدن این کشور وجود دارد و روی این اصل نمی‌توانیم روی شعارهای قدیمی بگوئیم رئیس جمهور هیچ کاره است و رها کنیم هرچه خواست بشود و همه سر و ته یک کرباسند. یک رئیس جمهوری خیلی کارها می‌تواند بکند. اگر خاتمی به مردم پشت نکرده بود از 22 میلیون رای خیلی استفاده‌ها می‌شد و می‌توانست در برابر رهبری قرار گیرد. مناظره‌ها را دقت کنید اینها یکدیگر را محاکمه می‌کنند. در مورد کشتارها از همدیگر سئوال نمی‌کنند ولی در مورد اقتصاد و خلاف‌ها بسیار گفته‌اند. خود نظام علاقه‌مند است که بگوئیم رئیس جمهور هیچ کاره است ما نباید تائید کنیم. امروز مردم مطالبات‌شان را دارند مطرح میکنند و گفتمان مطالبه محور به میان آمده است. خود ما رای نخواهیم داد ولی از همین مبارزات انتخاباتی باید بهترین استفاده را بکنیم. مهم است که بانوان در تظاهرات کروبی، بر علیه حجاب اجباری بوده‌اند. اینها خواست اپوزیسیون بوده و درباره‌شان الان دارند صحبت می‌کنند. ایا اینها مثبت نیست؟ با دید مثبت نگاه کنیم و به این تحولات اهمیت دهیم و دامن بزنیم. تا حالا به این صورت نبوده که مردم بتوانند کاندیداها را سئوال و جواب کنند. کروبی از برابری اقوام و مذاهب صحبت می‌کند و کاندیداها به مردم پناه برده‌اند که رای بگیرند و این پایه دموکراسی است و اینها نکات مثبت انتخابات اخیر است و نباید چشم پوشی کرد.

بهمن زاهدی: جو سیاسی کشور تغییر کرده و بهترین برخورد را می‌طلبد. مردم الان صحبت‌های خودشان را انجام می‌کنند و باید بهترین حمایت‌ها را از مردم بکنیم. آزادی مطبوعات یکی از ارکان دموکراسی است که نداریم. متاسفانه در خارج کشور مطبوعات بهصورت بنگاههای تبلیغاتی درآمده‌اند و هر گروهی برای خودش تبلیغ می‌کند. حتی سامانه حزب مشروطه هم زیر سئوال می‌آید که چرا از دیگران که مخالف حزب هستند مقاله درج می‌شود. این طور که مشخص است هنوز جامعه ایران آماده نیست آزادی کامل مطبوعات داشته باشد.

قطبی: با تائید گفته‌های آقای دیوانی فرد می‌بینیم در مورد مناظره‌ها، تقلیدی به سبک آمریکائی‌ها در آورده‌اند که شرایط ج.ا را وارونه نشان دهند. این کاندیدا‌ها یک مجموعه 30 سال گذشته ج.ا هستند که از روز اول وجود داشته‌اند و سعی می‌کنند جوان‌ها را به میدان بکشانند و هر چهار سال یکبار زنگ تفریحی زده می‌‌شود و پول پخش می‌شود و آزادیهای نسبی به نسل جوان داده می‌شود. در هیچ کدام از این مناظره‌ها اسمی از مردم نیست و مردم عادی اجازه ندارند چنین سئوال‌هایی کنند. اینها از تیم خودشان هستند و سئوالات عامه پسند می کنند مردم در این زنگ تفریح شنونده هستند و بعد زنگ تفریح تمام می‌شود. زمانی شخصی مثل خاتمی دل غربی‌ها را بدست می‌آورد و زمانی هم احمدی نژادی پیدا می‌شود که می‌خواهد اسرائیل را از بین ببرد و دل غربی‌ها را می‌شکند. در حقیقت آن 11 مورد قبلی است که مملکت را اداره می‌کند و حقیقتا" رئیس جمهور یک تدارکاتچی است. این نظامی است که برای رای مردم هیچ گونه ارزشی قائل نیست.

بهمن زاهدی: این درست است که بعد از هفته آینده یک مقدار روزنه‌ها بسته خواهد شد. مسئله این است که ما چگونه در همین زمان کوتاه بیشترین استفاده را ببریم همانطور که مردم دارند این کار را می‌کنند. کاندیداها هیچکدام در مورد برنامه‌های آینده صحبت نکردند و برای آینده کشور برنامه ندارند و بیشتر به هم پرخاش و افشاگری می‌کنند.

رحیمی: اینکه بگوئیم اینها با هم فرقی ندارند کار به جایی نمی‌برد این بزرگترین اشتباه است که بگوئیم اینها هیچکدام با هم فرقی ندارند و اپوزیسیون نباید این اشتباه را کند. مردم ایران نمی‌خواهند انقلاب کلاسیک کنند باید به این نکات توجه کنیم

دیوانی فرد: این حرف‌هایی که آقایان الان می‌زنند مگر ما 8 سال پیش نمی‌دانستیم که مثلا" پسرهای آقای رفسنجانی دزدی کرده‌اند و قضیه استارت اویل را هیچ کس خبر نداشت که حالا آقای احمدی نژاد دارد می‌گوید؟ این خوب است که از زبان چنین کسی این حرف‌ها گفته می‌شود و موافقم که از آن باید استفاده کرد. گفتمان مطالبه محور را فراموش نکنیم که از حکومت بیرون نیامده و تغییرات در مردم آنرا به وجود آورده است و صحبت ما الان درباره حکومت است و گروهی که دارد حکومت می‌کند. تمامیت ارضی ایران همیشه در خطر بوده ولی من خوشبینم. با کارهائی که رضا شاه و محمد رضا شاه در مورد ناسیونالیسم ایرانی کرده‌اند به این راحتی کسی نمی‌تواند تمامیت ارضی ایران را به این راحتی با خرج کردن پول برای تحریک اقوام و یا با کارهای دیگر به خطر بیندازد.
یکی از دوستان گفتند بی بی سی کاری کرده است و اهمیت خاصی دارد. ما این نگاه‌ها را بهتر است فراموش کنیم. همه رسانه‌های دنیا دنبال خبر هستند و رسانه‌هایی که متوجه ایران هستند در باره مسائل انتخاباتی می‌نویسند و بهتر است آن تئوری توطئه را اصلا" در نظر نگیریم. مسائل بالاتر از اینها است.

صحبت‌های آقای دیوانی فرد از نظر توصیف فرایند دموکراتیک و انتخابات درست است و لازم هم بود که مطرح شود چون در این مسائل تازه کار هستیم. در صحبت ایشان اشاره‌ای بود که باید روشنگری کرد و بحث کرد که درست است و بدون روشنگری مردم آشنا نمی‌شوند و روشنگری هم از آسمان نمی‌آید و با همین چیزها پیدا می‌شود. یکی از همان مراحل فرایند آموزشی که مورد نظر ایشان است ورزیدن دموکراسی است. دموکراسی را روی کتاب نمی‌شود فرا گرفت و باید عمل کرد و یکی از مهم‌ترین موارد برای ورزیدن و عمل کردن دموکراسی، انتخابات است. به همان ترتیب که در کار آموزشی ما از جاهای پائین شروع می‌کنیم و دسترسی کمی به منابع داریم و به طور ناقص انجام می‌گیرد تا بعدا" کامل‌تر شود، ورزیدن دموکراسی هم محدودیت‌های خودش را دارد. از جاهایی خیلی پائین زیر فشار‌های زیاد با محدودیت‌های فراوان اندک اندک این ورزیدن انجام می‌گیرد و عده بیشتری می‌پیوندند و فضای فعالیتشان بیشتر می‌شود. بیشتر دمکراسی را می‌ورزند تا برسد به جائی که لازم است. یک باره هیچ جامعه‌ای دموکراتیک نشده است. در بزرگ‌ترین دمکراسی‌های امروز دنیا یعنی کامل‌ترین آنها صد و پنجاه سال پیش فقط ده درصد مردم حق رای داشتند و آن هم مردان صاحبان املاک و درآمدهای معین. آن وقت می‌شد بگوئیم این چه دموکراسی است که 10 درصد مردم می‌توانند رای بدهند و مسخره است و بازی است. ولی از 10 درصد شروع شد و بیشتر و بیشتر شد تا حالا به 100 در صد رسیده است و از جمله خانم‌ها را شامل شده است. همه جا اینطور بوده، جاهایی اصلا" دموکراتیک نبوده و اندک اندک این کارها انجام گرفته است.
گذار از دیکتاتوری یا جامعه بسته به دموکراسی یعنی جامعه باز یا تدریجی است یا ناگهانی. اگر تدریجی باشد از دیکتاتوری شروع می‌شود و در شرایط بسیار نامناسب و حتی بدتر از آنچه در جمهوری اسلامی هست - چون بهر حال اسباب و ظواهر دموکراتیک و انتخابات و مجلس را قبول کرده‌اند که البته باطن‌ش همان است که فرمودند - ولی یک جاهایی هیچ کدام از اینها نیست ولی سیر دموکراسی در آنجاها شروع می‌شود و تدریجی است و اگر افراد بنشینند و باز بگویند که اینها حقه بازی است و فایده‌اش چیست و ولایت فقیه است و ببینید چه اختیاراتی دارد و چه کارها می‌تواند بکند، یا سلطان قدر قدرت است چه سودی دارد. حالا اختیارات ولایت فقیه به اصطلاح در قانون آمده است. در سلطنت‌های مطلقه‌ای که دمکراتیک شدند اصلا" قانون هم نداشتند. ولی از پائین‌ها شروع کردند وبه تدریج به دموکراسی‌های امروزی رسیدند.
یا گذار به دمکراسی ناگهانی است یعنی کودتا می‌شود، انقلاب می‌شود، یک ارتش خارجی می‌آید. آمریکا می‌گوید دیکتاتوری را برداشتیم و دموکراسی را گذاشتیم. ایران باید یکی از این دو را انتخاب کند. آیا دنبال کودتا یا انقلاب هستیم؟ با انقلاب ممکن است دموکراسی نشود و همیشه هم دموکراسی‌هایی که بعد از انقلاب برقرار شده اند غیر از آمریکا بسیار ناقص و ناپایدار بوده اند. امریکا هم واقعا" انقلاب نبود و جنگ آزادیبخش بود و استثنایی است. اگر ما دنبال راه حل ناگهانی نیستیم که اصلا" در اختیار ما هم نیست ولی به فرایند تدریجی میشود از همه جای دنیا کمک کرد. اگر آن راه حل ناگهانی را بگذاریم کنار ناگزیریم به راه حل تدریجی قناعت کنیم و خرسند باشیم. راه حل تدریجی هم یعنی همین‌هایی که شمردند. همان حقه بازیها و فشارها، همه اینها وجود خواهد داشت ولی چاره نیست یعنی کم کماین شرایط تغییر می کند.
برسیم به همین انتخابات. می‌گویند این مناظره‌ها اهمیت ندارد و این حرف‌ها را همه می‌دانستند. نه، همه نمی‌دانستند. بعد هم مطلبی که 5 یا 10سال پیش اتفاق افتاده امروز کسی یادش نیست. اگر الان این مسایل از طرف خود نظام – و لطفش هم همین است – در تلویزیون پخش میشود و همه مردم می‌بینند معنی‌اش این است که سخن مردم گفته می‌شود. حالا خود حکومت، خود رژیم میگوید وقتی که مردم بتوانند کاندیدا‌ها را مجبور کنند سخنانی بگویند که نزدیک به نظر آن مردم باشد این یک مرحله در پیشرفت دموکراسی است و ما هم دنبال همین هستیم. بلی به مردم اجازه اینکه بروند پای تلویزیون نمی‌دهند ولی حرفهای بخش‌های مختلف مردم را از زبان مقامات رژیم در تلویزیون گفته می‌شود. یا فرض کنید که تظاهرات می‌شود در خیابان‌ها، اینها را نمی‌شود گفت که ما از آمریکا تقلید کردیم و در آمریکا تظاهرات می‌کنند پس جمهوری اسلامی هم خواست تقلید کند و بگوید ما خوب هستیم و مثل شما هستیم. نه این تحمیل شده است. یکی از دوستان گفتند این زنگ تفریح رژیم است؛ نه مکافات رژیم است. کدام رژیم دیکتاتوری در دنیا می‌خواهد کار به اینجا ها بکشد که هر روز در خیابان‌ها بین طرفداران کاندیداهای مختلف کتک کاری شود. هر روز پته رژیم روی آب بیفتد. چون در واقع رژیم است که آبروی‌ش می‌رود. کدام رژیم دیکتاتوری می‌خواهد این مطالب از زبان خود کارگزاران رژیم گفته شود؟ این‌ها بازی نیست، زنگ تفریح نیست و ما باید این اتفاقات را استقبال کنیم. اگر مثلا" دو سال پیش که موضوع انتخابات نبود یکی از این مناظرات در تلویزیون می‌شد آیا الان در این بحث می‌گفتیم بازی است؟ همه خوشحال بودیم و می‌گفتیم ببینید کار به کجا کشیده . حالا در انتخابات شده، اشکال‌ش چیست؟ بگذارید در انتخابات بشود. آنچه در ایران میگذرد تقلید از آمریکا و غیره نیست در طبیعت جامعه‌ای است که جامعه متحرکی است و به این وضع تن نداده است. در این سی سال عوض شده است و می‌خواهد شرایط را تغییر دهد و نمی‌خواهد انقلاب کلاسیک کند. به ده زبان گفته است من نمی‌دانم بعد از انقلاب چه می‌شود و نمی‌خواهم خود را در چاله و چاه بیندازم میخواهم. همین طور می‌کوشم به تدریج وزن خود را زیاد کنم و اینها را مجبور به امتیاز دادن کنم و مواضع را بگیرم. خوب ما چکار می‌توانیم بکنیم در این شرایط بکنیم؟ هی به مردم بگوئیم بروید در خانه بمانید و تحریم کنید و کاری نداشته باشید و این زنگ تفریح و بازی است و به شما مربوط نیست؟ شما خیال می‌کنید اگر وزن مردم زیاد نشده بود در این انتخابات، اگر کاندیداهایی حرف مردم را نمی‌زدند که آنها را به سمت خودشان جلب کنند اصلا" مناظره لازم می‌بود؟ مگر قبلا" مناظره می‌شد؟ کی در انتخابات ج.ا از این صحبت‌ها شده و مناظره کرده‌اند و یقه همدیگر را گرفته‌اند؟ مجبور شده‌اند این کار را بکنند، کی مجبورشان کرده؟ من و شما که مجبورشان نکرده‌ایم. هر اعلامیه‌ای که داده باشیم، چه تحریم کرده باشیم چه شرکت کرده باشیم ، یا رای مخدوش و رای سفید بریزیم و همه اینها پیشنهاد شده است و مردم گوش نداده‌اند و رفتند یقه اینها را گرفتند که این حرف‌ها را بزنید و این‌ها مجبور شدند این حرف‌ها را بزنند و ممکن است در این 5-6 روز باقی مانده کار به جاهای بدتری بکشد و ما در آن تاثیری نداریم.
اینجا می‌رسیم به به موضوع محاصره مدنی که سوء تفاهم شده بود. منظور از محاصره مدنی همین کارهایی است که شده یعنی مردم خواست‌هایشان را بیشتر و بیشتر به میان بکشند و افراد بیشتری را در رژیم متعهد کنند – حالا زبانی هم که شده- چون بعد از انتخابات ممکن است هیچ کدام از این حرفها راعمل نکنند. این یعنی محاصره مدنی. محاصره مدنی معنای‌ش این نیست که مردم بروند به این رای بدهند و به آن رای ندهند. این است که درخواست‌ها مطرح بشود.
موضوع دیگر اختیارات رئیس جمهوری است در برابر خامنه‌ای. درست است خامنه‌ای تمام اختیاراتی که شمردند دارد ولی خامنه‌ای هر چه بخواهد در ایران نمی‌شود. آیا در دوره پادشاهی مخصوصا" در اواخر هر چه پادشاه می‌خواست می‌شد؟ ابدا". برای اینکه دستگاه حکومتی مکانیسم و طبیعت خودش را داشت و فرمان‌های پادشاه شنیده می‌شد اما به صورت‌های گوناگون عمل می‌شد یا اصلا" عمل نمی‌شد. آن یک نفر هم فرصت و توانایی فیزیکی و فکری آن را نداشت که تمام موارد را پیگیری کند. گزارشی می‌دادند و گزارش‌ها هم طوری بود که او شاد شود. می‌خواستند خود را عزیز کنند. خامنه‌ای هم آدمی نیست که آن توانایی ذهنی را داشته باشد یا در مسایل اشراف داشته باشد. خیال نکنید هرچه خامنه‌ای می‌خواهد می‌شود. در مسایل عمومی البته می‌روند ازو می‌پرسند. ولی او اعتباری ندارد و فقیه هم نیست. مجبور است بین جناح‌های مختلف بازی کند و الا مگر میشود به آدم قدر قدرتی مثل خامنه‌ای این جور در انتخابات توهین کنند و این جور اختیاراتش را زیر سوال ببرند، خواستار تغییر قانون اساسی بشوند که ولایت فقیه از بین برود. آن مقدار اختیاری که شمردند روی کاغذ ممکن است باشد ولی در عمل ندارد. رئیس جمهوری هم مترسک نیست. درست است اختیاراتش محدود است ولی شخصیت آدمها و موقعیت‌شان در جامعه فرق دارد. مسلما" احمدی نژاد را با هیچ کدام از روسای جمهوری قبلی حتی رجایی نمی‌شود مقایسه کرد. ولی از این جزئیات فعلا" می‌گذریم برای ما الان مهم نیست که کی انتخاب می‌شود. چنانکه در اعلامیه حزب گفتیم موضوع اصلی این است که این انتخابات یک فرصت درجه یک دست مردم داده دست و مردم هم به صورت درجه یک دارند از آن استفاده می‌کنند و این را ما باید دنبالش برویم. در صحبت‌های بعضی دوستان به نظر می‌رسد اصلا" مردمی در کار نیستند.
باید ببینیم منابع آگاهی و قضاوت مان در بیرون چیست. اگر در فضای بیرون نشسته‌ایم و در جلسات خودمان و یا با چند همفکر صحبت می‌کنیم بله همین حرف‌هاست، من هم الان در لوس آنجلس هستم. حتی کسانی می‌دانند اشتباه می‌کنند که به مردم می‌گویند تحریم کنید ولی در مجلس خصوصی به امثال من میگویند ما مجبوریم و فضای شهر طوری است که نمی‌توانیم طور دیگر حرف بزنیم. من حقیقتا" به این نتیجه رسیده‌ام که ما بکلی از این فضای ایرانی خارج بیرون بیائیم. الان وقتی است که دقیقا" گوش‌هایمان را بچسبانیم به آنچه در ایران می‌گذرد. این حرف‌هایی که در بیرون زده می‌شود از روی تعصبات و پیش داوری‌ها و نا آگاهی ما است. وضع ایران تفاوت دارد با انچه که ما فکر می‌کنیم. ما ده درصد وقت مان حداکثر در امور ایران می‌گذرد و از آنها صد در صد می‌گذرد. بسیاری از مسایلی که برای آنها مهم است ما اصلا" حس نمی‌کنیم. بعد هم این آگاهی تازه‌ای که در جامعه پیدا شده است و این تغییر نسلی که پیدا شده است. ما با این نسل تماسی نداریم و اینها آدم‌های دیگری هستند و این حرف‌های ما را نمی‌فهمند. اینها را همه باید در نظر بگیریم. هیچ اشکالی ندارد که ما مدتی از ایرانی‌ها در ایران یاد بگیریم و در صدد این نباشیم که به آنها رهنمود بدهیم. آنها الان مسایل را بهتر از ما می‌دانند و بهتر می‌فهمند و هیچ اشکالی ندارد که ما خود را به نقطه نظرهای آنها نزدیک کنیم
نکته اخر این است که ما می‌خواهیم با شمردن مشکلات رژیم و محدودیت‌ها و اشاره به قانون اساسی بگوئیم که اوضاع طوری است که هیچ کاری‌ش نمی‌شود کرد یا ایکه در صدد یافتن راه حل باشیم؟ وظیفه حزب سیاسی آنست که اولی را بشناسد و به دومی بپردازد. اگر ما فقط به اولی بپردازیم و از دومی غافل شویم دیگر حزب سیاسی نیستیم. حداکثر یک مفسر تکراری هستیم. ما این مشکلاتی را که ج.ا دارد تا حدودی که ممکن بوده فهمیده‌ایم و در جریانش هستیم. قانون اساسی مشروطیت در یک دوره‌هایی فقط یک کاغذ بود. خیلی‌ها هم آنرا نخوانده بودند. برای اولین بار مثلا" در پائیز سال 57 مقامات درجه یک دولتی رفتند قانون اساسی را خواندند. ج.ا هم همینطور است. قانون اساسی کاغذ است. این شرایط اجتماعی است که موقعیت قانون اساسی را تعیین می کند. نیروهای موثر در جامعه ایرانی الان طوری رفتار کرده‌اند که قانون اساسی زیر سایه آن هاست. زمان‌هائی جامعه ایرانی ساکت بود و صداش در نمی‌آمد. آن نقدر آدم کشته بودند چه در بیرون و چه در درون که هیچکس جرئت صحبت نداشت. امروز این طور نیست. امروز همه دارند سرو صدا می‌کنند و بحرکت افتاده‌اند و شما این حرکت و س و صدا‌ها را بی اثر ندانید. این حرکت‌ها و سرو صدا‌ها در استفاده‌ای که خامنه‌ای میتواند از اختیارات خود در قانون اساسی بکند موثر است. اگر ما فقط روی این تاکید کنیم که این مشکلات در این قانون اساسی هست پس فایده ندارد و زنگ تفریح است و برویم خانه‌های‌مان و تحریم کنیم، خوب همین اوضاع ادامه پیدا می‌کند. نگاه کنید ببینید مردم چه می‌خواهند و خامنه‌ای چه میخواهد. خامنه‌ای همین‌ها را که ما می‌شنویم می‌خواهد. مردم سخنانی بکلی مخالف آن را می‌خواهند. برویم سراغ مردم.

سخنرانی نشست آینده : بررسی نتایج انتخابات

سخنران : آقای همایون


درباره دفتر پژوهش
دفتر پژوهش، گرد همائی داوطلبانه گروهی از هموندان حزب مشروطه ایران از اروپا و امریکا و کاناداست که به منظور گفتگو در مسائل حزبی و سیاسی و نظری بطور منظم نشست هائی در تالار های گفتگوی حزب مشروطه ایران دارند. نظراتی که در این نشست ها ابراز می شود متفاوت و گاه منتاقض است ولی قصد آن است که برخورد آزادانه آراء به پرورش روحیه دمکراتیک و بالا بردن سطح عمومی بحث سیاسی کمک کند.

گزارش نشست های دفتر پژوهش، بیانیه های حزبی نیست که در صلاحیت شورای مرکزی قرار دارد؛ ولی دفتر پژوهش از سوی شورای مرکزی تشکیل و تقویت شده است.

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites