حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
کدامین ثمره انقلاب را باید جشن گرفت؟

January 24, 2013

پنچ شنبه 5 بهمن 2571 = January 24, 2013

 

از مردم می‏خواهند انقلابی را جشن بگیرند که وطنشان را ویران کرد، میهن‏شان را به جنگ خانمانسوز کشاند، حیثیت معنوی و اقتصاد کشورشان را به باد فنا سپرد، مشتی اراذل و اوباش را بر سرشان سوارکرد، صدها هزار جوان را در جنگ و انتقام‏جویی به خاک و خون کشاند و میلیون‏ها ایرانی را وادار به جلای وطن کرد. نخستین رئیس جمهورش از ترس جان ناچار به فرار شد و سه رئیس جمهور دیگرش که بیست و چهار سال بر این خراب شده حکومت کردند امروز مطرودند و " فتنه‏گر" و "انحرافی" نام گرفته‏اند. رژیم منبعث از این انقلاب شوم بیش از آنکه اسلامی خوانده شود از خصائص استالینی برخوردار است و رهبر آن برای انحصار و حفظ قدرت، استالین‏وار حکومت می‏کند.
این است انقلابی که می‏خواهید مردم سی و چهارمین سالگرد آن را جشن بگیرند؟ مردم می‏پرسند چرا با هر سالگرد انقلاب شرایط زندگی مشکل‏تر شده است؟ چرا هر سال که می‏گذرد زندگانی تلختر و وضع معیشت بحرانی‏تر می‏شود؟ چرا از صبح انقلاب تا امروز مردم حتی یک‏ساعت احساس فراغت و آزادی نکرده‏اند؟ در هیچیک از انقلاب‏های جهانی شادمانی و رفاه دستگیر مردم نشده است اما سرانجام این درس را همه مردمان جهان آموخته‏اند که نفس انقلاب توحش است و اگر شکی برای کسی باقی مانده بود انقلاب‏اسلامی در ایران برای همیشه به مردم جهان آموخت که هرگز صلح و صفا و رستگاری ثمره هیچ انقلابی نبوده و نخواهد بود.

شیادی سیاسی و بیلان انقلاب

با تحمیل یک نظام توتالیتر مذهبی به نام انقلاب مردم را از همه مواهب زندگی محروم کرده‏اید. مردم می‏پرسند این هزینه سنگین تحریم و انزوا را برای چه باید بپردازند؟ چرا باید در مملکتی که می‏توانست در زمره پیشرفته‏ترین کشورهای منطقه و حتی جهان قرار گیرد امروز فقر، فساد، شکنجه و مرگ حکومت کند؟ این انقلاب که یک رژیم مذهبی را در ایران مستقر کرد در تاریخ قرن بیستم به عنوان یکی از بزرگترین شیادی‏های سیاسی به ثبت خواهد رسید. در تاریخ خواهند نوشت که به نام آزادی و مساوات جمعی از پسمانده‏ترین لایه‏های اجتماعی در ایران به حکومت رسیدند. هدف آن‏ها تحمیل تعصبات مذهبی عقب‏مانده به کلیت جامعه ایران بود. نتیجه یک قرن تلاش ایرانیان و هرچه را که از فهم آن عاجز بودند نابود کردند با این تصور که می‏توانند در جهان امروز عقربه‏های تاریخ را هزار و چهار صد سال به عقب برگردانند و اصول و موازین جوامع آن روزی را در دنیای مدرن امروز و بر یک جامعه متحول تحمیل کنند.
هر سال با گذشت سالی دیگر از این انقلاب شوم فرصتی پیش می‏آید که به بیلان حکومت ناشی از آن اجمالاً نظری بیفکنیم. مشکل این است که از کجا می‏توان شروع کرد. شاید مهمترین ثروت هر ملت یعنی آبروی بین‏المللی آن بهترین نقطه آغازین این بررسی باشد. کشوری را که مورد احترام بخش عظیمی از جهان آن روز بود و مردم آن می‏توانستند با گذرنامه شیر و خورشید نشان خود به اکثر قریب به اتفاق کشورهای جهان بدون ویزا و در کمال عزت و احترام سفر کنند امروز به عنوان یک کشور منزوی، فناتیک، خشن و تروریست‏پرور مبدل کرده‏اند. کشوری را که با احیای عظمت تمدن و فرهنگش می‏رفت تا یکبار دیگر جایگاه تاریخی خود را بازیابد به یکی از عقب‏مانده‏ترین کشورهای جهان مبدل کرده‏اند. کشوری که به آن میلیون‏ها نفر کارگر بیگانه برای اشتغال سفر می‏کردند کارش به جایی رسیده است که امروز به هر اردوگاه پناهندگی که سر می‏زنید پناهندگان ایرانی در کنار پناهندگان سوری، افغانی، آفریقائی و دیگر آوارگان جهان صف کشیده‏اند.
اقتصاد مملکتی را که می‏رفت تا همانند ترکیه و کُره‏جنوبی و پیش از اندونزی در زمره بیست کشور معتبر جهان قرار گیرد و پولش یکی از پنج پول معتبر جهان در سبد صندوق بین‏المللی پول قرار گرفته بود امروز به یکی از بی‏اعتبار‏ترین اقتصاد‏های جهان تبدیل کرده‏اند. پول ملی کشوری که در سراسر اروپا همانند دلار آمریکا و پوند انگلیس در هر بانکی قابل تبدیل بود امروز به آنچنان موقعیت ضعف و بی‏اعتباری گرفتار شده است که هر روز بیش از روز پیش از ارزش و اعتبارش کاسته می‏شود. کشوری که نماینده آن روزی به ریاست مجمع عمومی سازمان ملل انتخاب می‏شد دیپلمات‏هایش را به عنوان تروریست و سفارتخانه‏هایش را همانند مراکز تروریستی در سراسر جهان با دیده شک و تردید نظاره می‏کنند. در زمینه سیاست خارجی هر سال که گذشته است در پناه بلندپروازی‏ها و ماجراجویی‏ها که همه ناشی از بی‏سوادی، عدم‏لیاقت و ماجراجوئی سران حکومت است، بیشتر و گسترده‏تر مورد تحریم و تهدید قرار گرفته‏ایم. حاکمان موجود حتی یکبار این زحمت را به خود نداده‏اند که به مردم بگویند مسبب این هزینه سنگین محرومیت، فقر و انزوا که تحریم‏ها به ملت ایران تحمیل کرده است کیست. از مردم می‏خواهید که در برابر سختی‏ها متحمل باشند اما حتی یکبار نگفته‏اید سرانجام این همه عناد و دشمنی با دنیا و سرکشی و لجبازی با سازمان‏های بین‏المللی چه خواهد بود و چه سودی عاید ملت ایران خواهند کرد؟
امروز بعد از سی و چهار سال وقتی به گذشته نگاه می‏کنیم این احساس به انسان دست می‏دهد که لااقل یک قرن فرصت و زمان را از دست داده‏ایم. سی و چند سالی که ملت ایران گرفتار این مصیبت عظیم بوده است در تاریخ اقتصاد و پیشرفت جهان سال‏هایی استثنایی به شمار آمده‏اند. این درست همان سی سالی است که هندوستان، چین، برزیل و ده‏ها کشور دیگر توانستند نه تنها خود را از زنجیر قفر و بدبختی برهانند بلکه به سرعتی سرسام‏آور و با رشدی همانند رشد اقتصادی که ما در ایران پیش از انقلاب از آن برخوردار بودیم (بین هشت تا ده درصد در سال) خود را به قافله جهان پیشرفته نزدیکتر کنند. زمانیکه در ایران انقلاب شد چین یک کشور روستایی عقب‏مانده با رهبری مستبد و متعصب شبیه "رهبر معظم" به نام مائو در گیر و دار به اصطلاح انقلاب فرهنگی بود. در طی همین مدت چین توانسته است با گریز از آن افسانه‏های کسالت‏بار و انتخاب مسیر اقتصاد آزاد، خود را به دومین قدرت اقتصادی جهان ارتقا دهد و چه بسا که در طی چند سال آینده تولید ناخالص ملی‏اش از آمریکا نیز فزونی گیرد. آری همین سی و چند سالی که ما بیشتر سینه و قمه زدیم و روضه‏خوانی کردیم، امام‏زاده ساختیم و عزاداری آموختیم هندوستان عقب افتاده، اندونزی فراموش شده و برزیل ورشکسته و ترکیه‏ای که امیدش به کمک‏های اقتصادی ایران پیش از انقلاب بود، همه این کشورها به آن درجه از مدارج قدرت اقتصادی رسیده‏اند که در کنار کشورهای اروپایی و آمریکا در "گروه بیست قدرت اقتصادی جهان" برای فردای دیگر کشورها برنامه‏ریزی و تعیین سرنوشت کنند. کُره‏جنوبی که به مراتب اقتصادش از اقتصاد ایران پیش از انقلاب ضعیف‏تر بود امروز به یک غول اقتصادی تبدیل شده است. چین و روسیه سرانجام به عضویت سازمان تجارت جهانی( WTO) در آمدند و ایران که در آستانه پذیرش بود امروز در کنار کُره‏شمالی و زیمبابوه به یک کشور حاشیه‏ای مبدل شده است. همه این تغییر و تحولات در طی همین سی و اندی سال که ملت ایران را با سخنرانی‏های پیش از نماز جمعه امثال جنتی، مصباح یزدی و سید علی خامنه‏ای در مورد فواید گریه، عزاداری و مرثیه‏خوانی سرگرم کرده بودند به وقوع پیوسته است.

آینده رابه خاطر بسپار، رژیم مُردنیست ...

آنچه در گذشته بر سر ملت ما آمده است تغییر ناپذیر است. جوانانی که در جنگ و یا بر سر چوبه‏های دار جان باخته‏اند دیگر زنده نخواهند شد، فرصت‏های از دست رفته بر نخواهند گشت. نظام جمهوری‏اسلامی با بر پا کردن چوبه‏دار بر سر هر کوچه و بازار، با شکنجه و شلاق به گمان خود از ایران زندانی ساخته است به وسعت یک گورستان تا ملایان بر روی اجساد مردم به رقص مرگ بپردازند. اما آنچه جمهوری‏اسلامی قادر به انجام آن نیست شکستن سد امید و اراده مردم است.
با آنکه سی و چهار سال گذشته لطمه‏های سهمگینی بر پیکر ایران فرود آورده‏اند، با آنکه میلیون‏ها ایرانی قربانی فاجعه انقلاب‏اسلامی و عواقب آن شده است، مقاومت زنان، جوانان و مردان ایران رژیم را در حساسترین صحنه‏های کارزار شکست داده است. جمهوری‏اسلامی هرگز نتوانسته است امید را هم از مردم ایران بدزدد. هرگز موفق به شکستن پیمان ملت ایران با آینده نشده است. ملت ایران با تاریخ و آینده خود قرار ملاقات بسته است. جمهوری‏اسلامی نتوانسته است و نخواهد توانست در دژ مقاومت و امید مردم رخنه کند. به هر گوشه مملکت که بنگرید و در هر فرصتی که جلادان رژیم برای لحظه‏ای حضور پیدا نکنند مردم فریاد اعتراض می‏کشند، شعار می‏نویسند، شعر می‏گویند و به دنیایی که در برابر این مقاومت و استقامت حیران مانده است پیام می‏فرستند که ایران هرگز نخواهد مُرد. ملت ایران با تاریخ قراری دارد که یکبار دیگر با اراده‏ای راسخ و تصمیمی خلل‏ناپذیر مقام و جایگاه تاریخی و والای خود را در میان ملل جهان بازیابد.

شاهین فاطمی

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

فرنود

سخنان دکتر شاهین فاطمی بی اختیار من را به یاد شعر زیبای "جانا سخن از زبان ما میگویی" انداخت. خصوصا به این دلیل که احساسات میهن دوستانه را میتوان در لابلای خطوط این نوشتار دید و حس کرد.
فکر میکنم روزگار روشنی در انتظار است تنها و تنها به این شرط که با چشم های باز انتخاب کنیم. ایران آبستن حوادث سخت و عمیق ایست و در این تندباد حوادث پیش رو، ممکن است اوضاع به گونه ای وخیم پیش رود و تمامیت ارضی و تمامیت اقتصادی کشورمان مورد تهدید قرار گیرد.
امیدوارم امثال شاهین فاطمی عزیز در ایران آینده کماکان منشا اثر باشند.

پاینده و پیروز باشید
فرنود - پرتلند، امریکا.

January 28, 2013 11:52:52 AM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

***** پایان - سرنگونی رژیم ضحاکان یک حتم است. *****

در این سه دهه جهان از ما ایرانیان یک درس سختی فرا گرفت، و آن این است که ما ایرانیان قبل از اینکه وارد مبارزه با دشمن شویم، قبل از هر چیزی فکر اینکه در نبود خود، پرچم را بدست کدام پرچمدار ایرانی‌ بسپاریم خواهیم بود... در این سی‌ و اندی سال از ما ایرانیان به هزار بهانه بسیار کشتند... اما مشعل مبارزه و مقاومت هرگز خاموش نشد...

جشن "انقلاب شکوهمند" جشنی است که در آن فقط میزبان "انقلابی‌" وجود دارد و از میهمان و ملت خبری نیست... به قول خودشان "آمدند که ایرانیان را آدم کنند..."، اما ایرانیان با مقاومت تاریخی‌ خود، آنها را "اجباری آدم" کردند... ولو اینکه آنها "انقلابیون" از نسل آدم بشو ها نبودند...

"انقلاب شکوهمند" آنها، در همان روز‌های نخست شکست خورد... و این مقاومت تاریخی‌ ایرانیان که امان این رژیم ضد ایرانی‌ را بریده است، برای اثبات همین یک ادعای ما ایرانیان است... انقلاب شکوهمند آنها یک دروغ بزرگ تو خالی‌ از آب در آمد... که امروزه برای همگان آشکار شده است.

انقلاب شکوهمند کردند اما نمیدانستند که "روحیه و فرهنگ اصیل ایرانی‌ تسخیر ناپذیر است...".

پاینده ایران و ایرانی‌،

سامان، شیر و خورشید و تاج، پرچمداران

January 25, 2013 10:38:55 AM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

***** بخش سه - سرنگونی رژیم ضحاکان یک حتم است. *****

اما ایرانیان با وجدان و دل در راه و در گرو میهن سپرده، سی‌ و اندی سال، روز و شب در هر فرصتی که بود و توانستند و از دستشان بر آمد، با این رژیم و با هزارو یک دسیسه حامیان داخلی‌ و خارجی‌ که این رژیم را بر سر پا نگاه داشتند مبارزه کردند و حال در این دقایق آخر که به پیروزی نزدیک می‌شویم امکان ندارد، پرچم این مبارزه سخت و طولانی را بر زمین بگذارند. بیشمار هستند در میان ما که با میهنپرستان دلیر ایرانزمین که در راه این ملت بر خاک افتادند پیمان جان و خون و شرف و غیرت بسته‌ایم و بسته‌اند تا ایرانیان این میهن را دوباره آزاد ببینند و دوباره در این میهن با آزادی، غرور، سر بلندی، و در رفاه زندگانی‌ کنند... و این پیمان را یک صدا خواهانیم و عملی‌ خواهیم کرد.

خوشا‌بحال آنان که زودتر این را درک کرده‌اند و به ملت پیوسته‌اند. آنها خوب درک کرده‌اند که سرنگونی این رژیم همیشه یک حتم بوده است که حال میرود تا به حقیقت بپیوندد.

مهندسین آن چیزی که "انقلاب شکوهمند" می‌نامند، فکر همه چیز را کرده بودند بجز اینکه در این خاک هنوز هستند ایرانیانی که حاضرند در راه "ایران و ایرانی‌" هرگز کوتاهی نکنند، و هرگز تحت هیچ شرایطی به آن خاک و ملت پشت نکنند.

برخی‌ زندگی‌ میکنند که فقط خود را نجات دهند، برخی‌ زندگی‌ میکنند تا دیگران هم بتوانند خود را نجات دهند و آرامش و آسایش را بدست آورند. فکر آن دسته از ما ایرانیان را که برای دیگران و این آب و خاک زندگی‌ می‌کنیم را نکرده بودند. ما این میهن را در دهان کفتار‌های زشت سیرت زمانه رها نخواهیم کرد. ایران یک کشور استثنایی در جهان با تاریخ و فرهنگی‌ استثنایی است، و نسل ما با مقاومت تا آزادی ایران، این درس را برای نسل فردا به ارمغان خواهد گذاشت، تا بدانند اگر دشمن این سرزمین هستند شکست خواهند خورد و اگر یار این ملت هستند، صبور و مقاوم و بیدار و ایستاده و هشیار باشند و هرگز ایران را تسلیم دشمن نکنند تا پیروزی نهایی و چیره شدن بر دشمنان این آب و خاک.

January 25, 2013 10:36:59 AM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

***** بخش دو - سرنگونی رژیم ضحاکان یک حتم است. *****

به هم تبریک می‌گویند که فرزندان ایرانزمین در پس کوچه‌ها سر گردان هستند، بدون آینده، بدون سرپرست، بدون یک الگو، بدون هیچ امیدی... به هم تبریک می‌گویند که از دل و جان این میهن خون می‌چکد و فریاد ناله مادران داغدار قلب هر انسان با وجدانی را بدرد میاورد... به هم تبریک می‌گویند که فرزندان این آب و خاک خود میفروشند اما دو قدم انور تر هم سنّ و سال‌های آنها در آن گوشه جهان دارند یک جهان را میخرند و میفروشند... به هم تبریک می‌گویند که چشمان یک ملت پر امید و آینده ساز را به چشمان یک ملت غم زده، ناامید، و ملتی که فقط امروز را بفردا می‌رساند تبدیل کرده‌اند. اگر معنی‌ انقلاب این است، خاک بر سر آن انقلابی‌ و این ننگ و این جشن ها...

آن چیزی که برخی‌ هنوز "انقلاب شکوهمند" می‌نامند جای تبریک ندارد، جای شرمندگی برای نه تنها آن انقلابی‌ بلکه جامعه بشری دارد.

رقصیدن بر سرّ قبر این ویرانه میهن، نمک پاشیدن بر زخم این ملت است. اما همانطور که شما هم در مقاله خود به آن اشاره کردید - دور نیست آن روزی که تلاش همه ما یک کاسه شود و تار و پود این عقب ماندگان زمانه را بر باد دهد. ما میهن خود را به هر نحوی که شده از دست این کفتار‌ها بیرون خواهیم آورد و نجات خواهیم داد. در واقع برای برخی‌ از ما ایرانیان، نه مال جهان، نه مقام جهان، نه آسایش جهان هدف نیست، بلکه تنها هدف و تنها علاج آرام بخش برای برخی‌ از ما ایرانیان - همین است که این میهن را پس گرفته و به دست افرادی بسپاریم که از انسانیت، از ایرانیت، از مسئولیت پذیری و از خدمت به میهن و هم میهن بو برده باشند. و این را به هر نحوی که شده عملی‌ خواهیم کرد. ما به هیچ وجه در برابر این رژیم سر تسلیم فرود نیاوردیم و نخواهیم آورد. خوشبختانه بسیاری در درون خود رژیم به این حقیقت پی‌ برده‌اند، که برخی‌ از ایرانیان را نمی‌‌شود خرید، نمی‌شود ترساند، و نمی‌شود آنها را از هدف نهایی که با هشیاری دنبال میکنند، مأیوس، ناامید، یا منصرف کرد.

January 25, 2013 10:35:33 AM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

***** بخش اول - سرنگونی رژیم ضحاکان یک حتم است. *****

شاهین فاطمی گرامی‌،

"کدامین ثمره انقلاب را باید جشن گرفت؟" را خواندیم، و گر چه میدانیم شما هم مانند هر ایرانی‌ که عشق به میهن دارد، از این همه بی‌ عدالتی و ناجوانمردی نسبت به میهن و ملت درد می‌کشید و با این نوشته فقط وظیفه ملی‌ خود را بجا آوردید - اما به عنوان ایرانیانی که از این همه زشتی و خیانت نسبت به این ملت و میهن دردمند هستیم، نمیتوانیم به این حقایق دردناکی که شما با صراحت به قلم آوردید - یک دستت درد نکند به شما نگوییم و از شما سپاسگزار نباشیم و به شما نگوییم که افتخاری است دانستن اینکه در میان ما ایرانیان هنوز هم هستند ایرانیانی که ارزش تحسین و احترام را دارند زیرا همواره از حقیقت دفاع میکنند.

لزومی ندارد که ما ایرانیان در همه جا و بر سر همه چیز با هم تفاهم سیاسی داشته باشیم - مهم این است که در دفاع از میهن و ملت هم درد، و در کنار یکدیگر باشیم. این نوشته شما از هزار مقاله با ارزش و تحلیلی اقتصادی سیاسی شما در گذشته بیشتر به دل نشست زیرا درد دل سی‌ و اندی سال ما را بر قلم کشید.

در این سی‌ و اندی سال، روزی نیست که ما از خود نپرسیده باشیم، اینها که امروز در ایران حکومت میکنند در دامان کدام پدر و مادر بزرگ شده‌اند که اینچنین تشنه خون ایرانیان و این خاک هستند؟

آنوقت، آن یکی‌ سر بلند می‌کند و می‌گوید جشن پیروزی انقلاب را گرفتیم و به یک دیگر تبریک گفتیم؟

به هم تبریک می‌گویند که این همه پدر و مادر ایرانی‌ را بی‌ فرزند کردند. به هم تبریک می‌گویند که این همه فرزند ایرانی‌ را بی‌ پدر و مادر کردند. به هم تبریک می‌گویند که نام ایران در جهان به این زشتی و با این حقارت بر سر زبان‌ها افتاده است و کارش به این تباهی کشیده است. به هم تبریک می‌گویند که هر روز که چشم باز می‌کنیم چندین و چند خبر دردناک دیگر از وطن به گوش می‌رسد. خبر‌هایی‌ که این ملت سزاوار آن نیست... بلکه به دروغ بر او تحمیل و به او تفهیم شد که سزاورش است...

January 25, 2013 10:33:30 AM
---------------------------

جمشاد پرچمشاهی

... اینها چه کسانی هستند که به خاطر یک قابلمه قیمه پلو یا آش رشته و حلوا و شله زرد خیراتی اینچنین در عزاداریها خود را "هلاک" می کنند؟ بدون شک افرادی هستند که حاکمان رژیم با تحمیل فشارهای مالی و اقتصادی بر زندگیشان، آنها را گرسنه و محتاج نگه داشته تا در چنین روزهایی از آنها با پخش چند فقره غذای مجانی و رایگان سوء استفاده کند. به این می گویند سیاست آخوندی و رژیم خلافتی قرون وسطایی که بقای خود را تنها و تنها در شیادی، تزویر و ریا، دروغ و دروغ و بازهم دروغ می بیند ... و نه در انسانیت و انساندوستی و رعایت حقوق انسانی!!!

January 24, 2013 06:12:19 PM
---------------------------

جمشاد پرچمشاهی


"..حاکمان موجود حتی یکبار این زحمت را به خود نداده‏اند که به مردم بگویند مسبب این هزینه سنگین محرومیت، فقر و انزوا که تحریم‏ها به ملت ایران تحمیل کرده است کیست."
اشتباه می کنید! حاکمان هزاران بار به مردم گفته و هنوزهم میگویند که مسببش کیست: دشمن، دشمن، دشمن .... لیکن نمی گویند کدام دشمن چون دشمن اصلی و واقعی ایران و ملت ایران خودشان هستند، یعنی سران و حاکمان رژیم!

در این نوشتار به تفصیل به ماهیت و نحوه حکومت و عملکرد سران و حاکمان بی کفایت و بی کیفیت این رژیم بدنام و ددمنش اشاره شده است. بنابراین چه انتظاری را می توان از یک حکومت خلافتی قرون وسطایی در عصر مدرن و پیشرفته قرن بیست و یکم داشت؟! همانگونه که در قرون وسطا و بیش از ١٤ قرن پیش هم مرسوم بوده است، حکومت های خلفایی بر پایه خشونت، قتل عام، انتقامجویی، برده داری و تجاوز به اموال و نوامیس مردمان بنیانگذاری شده و جز جنایات و خونریزی و کشتار و غارت، هنر دیگری نداشتند. در حکومت های مذهبی واپسگرای امروزی هم به همان شیوه رفتار می شود و از ویژه گیهای دیگر آن به خصوص در ایران شیعه مذهب، گریه و زاری و عزاداری و به سر و سینه کوبیدن با قمه و زنجیر برای هلاک شدگان ١٤ قرن پیش و استخوان های پوسیده آنهاست که رژیم با تلاشهای گسترده برای جذب و ترغیب امت اسلامی اش، سالیانه کارناوالهای عزاداری براه انداخته و انواع و اقسام غذاهای نذری در ایام "سوگواری" در تکایا و مساجد توزیع می کند. ادامه ....

January 24, 2013 06:11:19 PM
---------------------------

سفير سبز پوش

باسلام درود بر همه ازاديخواه ايران زمين وهمان انانيکه ندای ازادی سر دادند بله کشور عزيزمان الان در بدترين دوران تاريخ خود را ميگزراند اهريمنان وناپاکان سایه شوم شان را بر سر ایران گذاشتند وبیاییم ما مردمان ارایایی با هم متحد ویک صدا بشیم وبه همراه جوانانی از نسل کوروش بپاخیزیم وتاریکی ها را از بین برده وروشنایی وامید را به کشورمان هدیه کنیم که بزودی انجام خواهد گرفت

January 24, 2013 01:34:10 PM
---------------------------



 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites