عزل سردار حسین دقیقی، مدیر عامل "ساتا" (سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح!)،در این هفته و یکروز پس از افشای فساد چند هزارملیارد تومانی در صنعت پتروشیمی ایران یادآور تازهایست از گستردگی بیسابقه فساد مالی در سپاه پاسداران. قضیه آنقدر جدیست که حتی خبرگزاریهای وابسته به رژیم همانند خبرگزاری فارس، ایسنا و سایت "الف" عزل ناگهانی سردار پاسدار حسین دقیقی را اولین "پس زلزله" منتج از بازداشت "سلطان بازار پتروشیمی" ایران نامیدهاند.
این " سلطان تاکنون مجهولالهویه بازارپتروشیمی ایران" همان کسی است که نامش در ارتباط با بزرگترین و جدیدترین فساد چند هزار میلیارد تومانی با "هولدینگ غدیر" و "هولدیندگ پارسان" مطرح است. به احتمال زیاد بگیر و ببندهای خبرنگاران، تشدید فشارهای اجتماعی و اعدامهای روزافزون با پردهپوشی در مورد افشای نمونه دیگری از وجود گسترده فساد در رژیم اسلامی بیارتباط نیست.
فساد زنجیرهای در نظام جمهوریاسلامی تاریخچهای دارد به قدمت عمر رژیم. خوانندگان این ستون احتمالاً در مورد بحثهای پیشین ما در ارتباط با "مثلث وسف" که سه ضلع مستقر آن ولایت ، سپاه و فساد هستند آشنائی دارند. در این مورد، در نوشتههای پیشین به این نتیجه رسیدیم که یک رابطه مستقیم میان دیکتاتوری، فساد و حکومت آخوندی وجود دارد و یادآور شدیم که سپاه پاسداران کُنتراتهائی با ارقام نجومی، بدون مناقصه، دریافت میکند و بخشی از درآمد آنها را در اختیار خامنهای میگذارد و او از این طریق آخوندها و اجامر و اوباش را تغذیه میکند. تا زمانی که این مثلث ولایت – سپاه – فساد از هم گسیخته نشود امکان رهایی از این وادی خطرناک برای مُلک و ملت وجود ندارد. باید دشمن را شناخت، باید دقیقاً پی برد شیشه عمر این نظام در کجا قرار دارد. تا درآمد نفت در کشور به کیسه پاسداران سرازیر میشود سپاه و عوامل آن محال است دست از این گنج بادآورده بر دارند. فساد از ولایت سرچشمه میگیرد، با نفت و خون تغذیه میشود و تا زندان و اعدام ادامه دارد.
سال پیش احمدینژاد در همایش « راهبردهای نوین در پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و ارز» با صراحت از نهادهای امنیتی نام برد و گفت: "هر کجا کسانی برای خود حقوق فرا قانونی قائل شدهاند، این نقطه فساد است". این اولین بار بود که رئیس جمهور رژیم با این صراحت نشانی عوامل فساد را میداد، او گفت:" تمام مرزهای غیرقانونی باید بسته شود؛ فلان سازمان، فلان نهاد و فلان دستگاه هرکس یک جایی را سوراخ کرده و برای خودش میبرد، برای خودش میآورد، این غلط است، هیچ کس نباید مصونیت داشته باشد". جالب است که سعید مرتضویِ معروف که در آن زمان ریاستِ «ستاد مبارزه با قاچاق کالاو ارز» را برعهده داشت در کنار احمدینژاد ایستاده بود. وی همان شخصی است که یکسال پیش رسماً اعلام کرده بود: "دیگر هیچگونه اسکله غیر مجاز وجود ندارد و پروندههای آنها مختومه شده است". اما یکسال بعد، زمانی که سرانجام دعوی بر سر اموال ملت از همیشه داغتر شده بود، شخص محمود احمدینژاد، یعنی رئیس دولت گفت: "مرزهای غیرقانونی نیز باید بسته شود و هیچکس نباید مصونیت داشته باشد، اگر کالاهای دفاعی، امنیتی و اطلاعاتی است اشکال ندارد از مرز قانونی وارد شود، هیچ وزارت خانهای حق ندارد اسکله و مرزی خارج از کنترل گمرک داشته باشد. ممکن است کالایی از پرداخت گمرک معاف باشد ولی معنایش این نیست که نباید ثبت شود. هر کجا کسانی برای خود حقوق فراقانونی قائل شدند، این نقطه فساد است. مهم نیست نسبت به چه کسی باشد و چه نیتی داشته باشد. اختیارات غیرقانونی فساد میآفریند". روز بعد از سخنرانی احمدینژاد پاسدار محمد علی عزیز جعفری، فرمانده سپاه در مصاحبهای با «خبرگزاری مهر» مدعی شد که نهاد تحت فرماندهی او "همچون سایر نهادهای نظامی، اسکلههای ویژه در اختیار دارد اما هیچگونه مبادله تجاری در آنها انجام نمیشود و در اختیار گرفتن اسکلههای نظامی توسط نیروهای مسلح امری طبیعی است ولی در این اسکلهها تبادل کالا صورت نمیگیرد". او در عوض با اتهام متقابل به احمدینژاد و اطرافیان او افزود: "این اتهام بحثی انحرافی است که توسط افرادی که ذینفع هستند مطرح میشود. این افراد با مطرح کردن چنین بحثهایی قصد دارند توجه دولت و دستگاههای دیگر را از جایی که قاچاق اصلی کالا اتفاق میافتد، منحرف کنند". جالب است که به ادعای فرمانده سپاه، رئیس دولت میخواهد توجه دولت را منحرف کند! کار در این جا هم پایان نمیپذیرد و بلافاصله روز بعد، نوبت رأس "مثلث وسف" فرا میرسد و خامنهای در جمع شماری از اعضای سپاه پاسداران و فرمانده آن (یعنی همان عزیز جعفری) چنین میگوید: "مراقب باشیم دستگاههای انقلاب سرشان گرمِ کارهای غیر مفید و احیاناً مضر در این حرکت پیشرونده نشود، که یکی از اینها همین مسأله اختلافات است، اختلاف نظر، اختلاف سلیقه، اختلاف عقیده احیاناً هست. اینها را بایستی هرچه ممکن است فروکاست. اینجور چیزها را هرچه ممکن است باید کم کرد. مشتعل کردن این اختلاف نظرها مضر است".
و این چنین فرمانده کل قوا و رأس هرم "وسف" فرمان آتش بس میدهد ولی کو گوش شنوا؟ او نگران است، کارش به التماس کشیده است، میگوید بیش از این پردهدری نکنید. مردم نباید این سخنان را بشنوند. این امور ربطی به مردم ندارد. این مسائل را باید بین خودتان حل کنید!. اما نکته جالب اینجاست که اگر برای رهبر آبرو و جُربزهای باقیمانده بود و کسی هنوز برای حرفهای او ارزشی قائل بود، وی هرگز نیازمند نمیشد که چنین توصیههائی را به صورت علنی و در برابر دوربین تلویزیون اعلام کند. او طرفین را میخواست و یا به آنها تَشر میزد. همان روشی که سالها خمینی از آن پیروی میکرد. اما اکنون که خامنهای ناچار شده است به وسیله تلویزیون و رسانههای عمومی این چنین خواستار فروکش آتش جنگ میان اطرفیانش شود نمایانگر میزان ضعف و ناتوانی موقعیت او است. با این نوع سخنان او میخواست حداقل با حفظ ظاهر مدعی شود که به هیچ یک از این جناحها وابستگی ندارد و بالاتر از این اختلافات قرار دارد. در حالیکه همه کس میداند که او به خوبی از فساد مزمنی که سراسر نظام را فراگرفته آگاه است. از آن بیشتر او به خوبی آگاه است که اگر سپاه پاسداران مردم را به خاک و خون میکشد، حق را ناحق میکند و هر روز و هر ساعت جنایت تازهای علیه حقوق و جان و مال ملت ایران مرتکب میشود به خاطر کمان ابروی رهبر نیست بلکه به خاطر درآمد سرشاری است که از طریق همین منابع نا مشروع به جیب فراخ سپاهیان سرازیر میشود.
اسکلهها و"برادران قاچاقچی"
مطرح کردن مسأله اسکلههای غیرقانونی که تعداد آنها را حتی بیش از هشتاد مقر تخمین زدهاند به خاطر چیست؟ این احمدینژاد است که میگوید: "هزار و هشتصد تا دو هزار میلیارد تومان مصرف سیگار ایران است. همه قاچاقچیان درجه یک دنیا را (این مبلغ) به طمع میاندازد چه رسد به برادران قاچاقچی خودمان". در ایران هرگز اسکلههای آزاد تا زمان انقلاب وجود نداشته است. اما اسکلههای خصوصی و بیبند و بار چندین ده سال است که مورد استفاده پاسداران قاچاقچی قرار میگیرد. برای اولین بار در محافل رسمی وجود این اسکلههای غیرقانونی از سوی مهدی کروبی در مجلس ششم زمانی که رئیس مجلس بود مطرح شد. وی در آن زمان اعلام کرده بود 33 اسکله غیرقانونی در کشور وجود دارد که شماری از نهادها از طریق آنها واردات و صادرات انجام میدهند. در همان دوره مجلس نیز زمانی که نمایندگان تصمیم به استیضاح احمد خرم وزیر راه و ترابری محمد خاتمی گرفتند موضوع دستاندازی سپاه در واردات و صادرات از جمله مواردی بود که او در دفاعیات خود بر آن تأکید کرد . اما متأسفانه نمایندگانی که با سلب اعتماد از او کابینه را تغییر دادند در مورد اسکلههای غیرقانونی به دلایل خاص خود موضوع را مسکوت گذاشتند. اسکلههای خصوصی علاوه بر فسادی که ایجاد میکند، درآمد نامشروعی که با استفاده از این مجرا در اختیار عناصر جنایتکار قرار میگیرد، ضربه بزرگی نیز به اقتصاد کشور میزند. تا زمانی که ایران به عضویت سازمان تجارت بینالمللی در نیامده است مسأله گمرک از دو نظر برای اقتصاد ایران ضروری است. در مرحله اول یکی از دلایل ایجاد گمرک حفاظت از صنایع ملی است. در کشورهایی همانند چین، آمریکا و پارهای از کشورهای اروپایی به دلائل گوناگون،منجمله میزان بالای سطح تولید و گسترش صنایع، هزینه متوسط تولید بسیاری از کالاها از ایران و یا کشورهای مشابه به مراتب کمتر است و از این رو با افزودن عوارض گمرکی که در واقع نوعی مالیات بر واردات است پارهای از حکومتها سعی میکنند صنایع ملی را حفاظت و تقویت کنند و یا اجازه ندهند که این صنایع ملی در برابر هجوم ناگهانی و بیبند و بار واردات خارجی مضمحل و نابود شوند. از این رو تا زمانی که دولتهای دیگر یا در معاهدات دو جانبه و یا در چهارچوب یک توافق بینالمللی از امکانات مشابه برای صادرات ایران آمادگی نشان ندهند دلیلی ندارد که ایران دروازههای خود را به روی تولیدات خارجی باز کند. از نقطه نظر دوم هر چند که اخذ عوارض گمرکی برای کشوری مانند ایران به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی از آن درجه اهمیت و اعتبار به عنوان یکی از منابع درآمد برخوردار نیست ولی در هر صورت متعلق به صندوق اموال عمومی است. در واقع باید گفت سپاه پاسداران با سوء استفاده از اسکلههای غیر مجاز از دو راه به اقتصاد ایران لطمه میزند، یکی نابود کردن تولیدات ملی و دیگری محروم کردن خزانه عمومی از درآمدهای ناشی از وصول عوارض گمرکی.
متأسفانه کشور ما در شرایطی قرار دارد که منافع ملی و سرنوشت کشوردر دست جمعی متجاوزو راهزن بیانصاف به گروگان گرفته شده است. اگر برای اثبات مدعی ما در مورد ارتباط میان ولایت - پاسداران- فساد ، شَکی برای کسی باقیمانده بود خوشبختانه رئیس جمهور برگزیده آقای خامنهای، نه به خاطر دفاع از حق و حقیقت، بلکه به خاطر نزاع جناحی خود لااقل بخشی از اسرار نهان را از پرده خفا برون افکنده است. ماجرای فساد در "هولدینگ" های پتروشیمی سرفصل داستان تازهای از فساد در دستگاه پاسداران است. باید دید این بار چگونه خواهند توانست با بازداشت و شکنجه روزنامهنگاران، مانورهای هولناک نظامی در شهرها و سرانجام تشدید اعدامها، مردم بیپناه ایران را مرعوب و منفعل نگهدارند.
شاهین فاطمی
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|