حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
سرانجام سرسپردگی بانک مرکزی

October 18, 2012

پنچ شنبه 27 مهر 2571 = October 18, 2012

 

سرانجام، همانگونه که انتظار می‏رفت، فساد و لجام گسیختگی اقتصادی همانند تیری چشم اسفندیار جمهوری‏اسلامی را نشانه گرفت تا بزرگترین ضربه را براندامش فرونشاند. بحران کنونی نمایانگر آن است که طی سه ده گذشته سیاست‏های اقتصادی دوران حکومت احمدی‏نژاد از مهلک‏ترین عوامل بوده است.
غربیها باید شکرگزار احمدی‏نژاد باشند زیرا اگر او زمینه را آماده نکرده بود تحریم‏های به اصطلاح" فلج کننده" کم و بیش نقش بر آب می‏شد. هفت سال دهن کجی به عقل و معرفت، بی‏اعتنائی به راهنمائی‏های کارشناسان، تار و مار کردن سازمان برنامه و بودجه و اشاعه فساد و بی‏نظمی، سرانجام ملت و دولت را به چنین روزی نشانده که جز تسلیم و رضا گزینه‏ای نمانده است.
ماجرای ارز و سقوط شرم‏آور ارزش پول ملی یکی از عواقب اجتناب ناپذیر دولتی کردن اقتصاد کشور، فساد و بی‏لیاقتی نظام اسلامی و ندانمکاری‏های دولت نهم است. سال‏ها عدم توازن بودجه و ولخرجی‏های حکومت بدون دستبرد به خزانه بانک مرکزی امکان پذیر نبود. استقراض بی‏حساب و کتاب از بانک مرکزی به افزایش بیسابقه نقدینگی و افزایش حجم پول در گردش انجامید و همانگونه که انتظار می‏رفت، با بادکردن مداوم حجم بی‏رویه نقدینگی، پول و اعتبار،هرماه بر شدت افزایش تورم افزوده‏اند.
این تورم مزمن است که موجب دیگر مشکلات اقتصادی کشور می‏شود. این تورم است که ازارزش پول کشور نسبت به پول سایرکشورها می‏کاهد . چرا ارزش پول ایران در برابر دلار بیش از چهار صد برابر تنزل کرده است؟ پاسخ این سؤال را باید در تفاوت نرخ تورم با دیگر کشورهای طرف معامله با ایران جستجو کرد. اشکال کار در عدم استقلال بانک مرکزی در برابرحکومت و کسری متداوم بودجه دولت‏ها و به ویژه دولت احمدی‏نژاد بوده است که با استقراض غیرقانونی از بانک مرکزی خود را از رعایت انضباط مالی بی‏نیاز احساس کرده است.

ضرورت استقلال بانک مرکزی

بانک مرکزی از دیگر بانک‏ها متفاوت است. بانک‏های دیگر کم و بیش مؤسسات تجاری و اغلب شرکت‏های سهامی هستند که طبق قانون و زیرنظر بانک مرکزی از سویی و به خاطر جلب سرمایه با پرداخت بهره از مردم سپرده می‏پذیرند و یا اوراق قرضه می‏فروشند و به متقاضیان خصوصی و تجاری وام می‏دهند. سود آنها از تفاوت میان پرداخت بهره به صاحبان سپرده‏ها و دریافت بهره از گیرندگان وام تامین می‏شود و برمبنای سود این فعالیت بانکی به سهامداران خود سود می‏پردازند.
وظائف و دلیل وجود بانک مرکزی، آن را از دیگر بانک‏ها متمایز می‏کند. صرفنظر از تفاوت‏های ناچیز میان بانک مرکزی اروپا (European Central Bank) با بانک مرکزی آمریکا (Federal Reserve System)، بانک‏های مرکزی در سراسر جهان وظیفه حفاظت از ارزش پول ملی کشور خود را بر عهده دارند. از سوی دیگر، مهمترین و شاید یگانه خطری که پول ملی کشورها را تهدید می‏کند تورم است و مهمترین وسیله مبارزه با تورم کنترل حجم پول در گردش و تنظیم نرخ بهره است. هر دو این وظائف و تکالیف بر عهده بانک مرکزی است. آنچه ما حجم پول در گردش می‏نامیم عبارت است از پول نقد، اسکناس و سکه، (در حدود بیست در صد از مجموع) و انواع سپرده‏های گوناگون از نوع حساب جاری، حساب پس انداز و غیره (هشتاد در صد بقیه).
این تنها بانک مرکزی است که می‏تواند اسکناس چاپ کند و یا گسترش اعتبار کند. بانک‏های مرکزی برای کنترل حجم پول در گردش مقررات و ابزارهای گوناگون در اختیار دارند که توضیح آن تا حدودی فنی است و احتمالاً خواندن آن ازحوصله خوانندگان این ستون خارج.

حجم نقدینگی و کسری بودجه

آهنگ رشد نقدینگی باید بسیار محدود و منظم باشد. بیشتر اقتصاددانان معتقدند که رشد نقدینگی نباید از نرخ رشد اقتصادی کشور بالا‏تر باشد. مثلاً اگر رشد اقتصاد کشور سه درصد در سال است نقدینگی هم نباید بیشتر از سه درصد در سال باشد. زمانی که آهنگ رشد افزایش حجم پول بیشتر از رشد اقتصادی باشد پول بیشتری در گردش و در دست مردم هست، اما متقابلاً اجناس و خدمات بیشتری عرضه نشده است که با آن پول اضافی مبادله شود و در نتیجه بربهای کالا‏ها و خدمات افزوده خواهد شد. این پدیده منطبق با قانون ابتدائی عرضه و تقاضا در اقتصاد است. هرگاه عرضه بیشتر از تقاضا باشد قیمت سقوط می‏کند و هرگاه تقاضا بیشتر از عرضه باشد بر بها افزوده خواهد شد. بنا براین تورم همیشه ناشی از زیاد شدن حجم پولدر گردش است. زمانی که بانک مرکزی نتواند و یا نخواهد میزان رشد و حجم پول در گردش را کنترل کند تورم نتیجه مسلم آن است.
دولت‏ها در شرایط عادی باید بتوانند بودجه کشور را آنچنان تنظیم کنند که در بلندمدت درآمد و مخارجشان متوازن باشد. انجام این کار ساده نیست چون از سویی وضع کردن و جمع‏آوری مالیات نیازمند یک سازمان اداری سالم و لایق است و از سوی دیگراعمال سیاست صرفه‏جویی و کاستن از مخارج دولت نیز امر آسان و ساده‏ای نیست. از این رو، آسان‏ترین راه گریز از این مشکلات برای دولت‏ها، در صورت امکان، برداشت از بانک مرکزی و یا به اصطلاح رایج آن، چاپ اسکناس است. از این رو در گذشته در پاره‏ای از کشورها برای اجتناب از امکان سوءاستفاده دولت‏ها، پول ملی به "پشتوانه" وابسته بود. مثلاً برای چاپ و انتشار مقدار اسکناس اضافی وجود پشتوانه متناسب طلا الزام آور بود. در سال‏های بعد از جنگ دوم بین‏الملل و به ویژه پس از پایان سیستم معروف "برتون وودز" (Bretton Woods) در سال‏های هفتاد میلادی طلا به تدریج از گردونه سیستم پولی بین‏المللی خارج شد و امروزه یگانه پشتوانه پول در اکثر کشورهای معتبر درایت و اعتبار بانک مرکزی است. دلار و یورو که از اعتبار بین‏المللی برخوردارند ثبات ارزش و اعتبار خود را مدیون بانک فدرال رزرو در واشنگتن و بانک مرکزی اروپا در فرانکفورت می‏باشند.

نقش بانک مرکزی

دراقتصادهای امروزی ضمانت حفظ ارزش پول کشورها بر عهده بانک مرکزی است و به این دلیل کنترل این بانک‏ها نباید در دست دولت باشد چون دولت‏ها مثل همه آدم‏های ولخرج همیشه پول کم می‏آورند. از سوی دیگر این بانک مرکزی است که می‏تواند پول تولید کند. بنابر این اگر بانک مرکزی زیر کنترل نخست وزیر یا رئیس جمهور باشد، این امکان وجود دارد که هر وقت به دولت پول احتیاج داشت اسکناس چاپ کند و یا از بانک مرکزی بدون هیچگونه حساب و کتاب پول قرض کند. همه مطالعا ت مستند اقتصادی نشان داده است که نرخ تورم در کشورهائی که دارای بانک مرکزی مستقل از حکومت هستند بلا استثناء کمتر است. این واقعیت آنقدر مسلم است که امروز در سراسر کشورهای اروپائی، آمریکا، ژاپن و دیگر کشور‏های دمکراتیک جهان بانکهای مرکزی مستقل هستند و یگانه وظیفه آنها حفاظت از ارزش پول ملی است. در ایران، احمدی‏نژاد برای تسلط بر بانک مرکزی شورای مستقل پول و اعتبار و دفتر برنامه بودجه را منحل کرد. سپس سه بار رئیس بانک مرکزی را تغییر داد تا سرانجام توانست با انتصاب محمود بهمنی بانک مرکزی را کاملاً در اختیار گیرد و با این اقدام بر خلاف همه اصول و باورهای اقتصادی متداول، بانک مرکزی ایران سرسپرده و فرمانبردار رئیس جمهور شد.

احمدی‏نژاد در سقوط آزاد!

اگراحمدی‏نژاد به اصول، قوانین و تئوری‏های اقتصادی اعتقاد ندارد و منکر این قوانین میشود، در ماهیت امر تفاوتی رخ نخواهد داد. درست همانند آنکه احمدی‏نژاد در حین سفر به نیویورک مدعی شود که او به قوانین فیزیک غربی و اکتشافات "ایزاک نیوتن" (Issac Newton) بی‏اعتناست و چون این اصول در قرآن نیست وی به آن‏ها اعتقاد چندانی نداشته و این قوانین را بی‏اساس می‏داند، بنا‏بر این درب هواپیما را باز کرده و بدون چتر نجات از هواپیما به بیرون می‏جهد. آیا صرفاً چون او به قوانین فیزیک اعتقاد ندارد باعث آن خواهد شد که ایشان با سرعت از پیش محاسبه شده‏ای، در حال سقوط آزاد، از آسمان به زمین فرود نیاید؟ بی‏اعتنائی به قوانین اقتصادی هم به سرانجامی مشابه منجر خواهد شد. احمدی‏نژاد می‏گوید قوانین اقتصاد را چون غربی است قبول ندارد. غافل از اینکه اقتصاد هم همانند فیزیک شرقی و غربی و مسیحی و مسلمان ندارد. این یاسین متاسفانه هرگز در گوش رئیس جمهوری‏اسلامی نفوذ نکرده است. او هنوز هم گمان می‏کند آن‏هایی که این صحبت‏ها را می کنند عقل‏شان از وی کمتر است و یا او از آنها هوشمند‏تر.

چه باید کرد؟ بانک مرکزی را دریابید!

متأسفانه خرابی‏های روز افزون مملکت ناشی از بی‏لیاقتی و فساد این حکومت آنقدر زیاد است که نسل‏ها طول خواهد کشید تا بتوان از عهده جبران این دوران تباهی و سیاهی بدرآییم. اما همانقدرکه بازسازی همه جوانب کشور از ضرورت مبرم برخورداراست، تعیین اولویت‏ها نیز اجتناب ناپذیرند. در حیطه مسائل اقتصادی کشور کمتر اولویتی را می‏توان نام برد که اهمیت آن از تأمین استقلال بانک مرکزی کشور بیشتر باشد. بدون استقلال کامل بانک مرکزی هرگونه تلاش و اقدامی برای بهبود اقتصاد کشور بی اثر خواهد بود.
امکان سرمایه‏گذاری ملی و خارجی هر دو زمانی جدی تلقی خواهد شد که پول ملی معتبر باشد و نرخ منطقی و معقول بهره سرمایه‏گذاری در پروژه‏های تولیدی را مقرون به صرفه کند. بدون ایجاد اطمینان در مورد ثبات نرخ بهره و نرخ تورم کمتر کسی حاضر به تقبل ریسک سرمایه‏گذاری خواهد شد. تجربه کشورهائی نظیر برزیل و کره‏جنوبی نشان می‏دهد که چگونه می‏توان با انجام اصلاحات بنیادی در ساختار اقتصادی و بانکی، کشور را از مذلت فقر و عقب ماندگی نجات داد. تنظیم معقول و منطقی نرخ بهره، حفاظت از ارزش پول ملی و تثبیت نرخ ارز همه از ضروریات اجتناب‏ناپذیر باز سازی اقتصاد کشور هستند. زمانی بانک مرکزی خواهد توانست در انجام این وظائف خطیر موفق شود که ریشش در دست آقای رئیس جمهور گرفتار نباشد.


شاهین فاطمی

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------



 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites