حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
شهروند لیبرال دمکراسی

March 15, 2012

پنچ شنبه 25 اسفند 2570 = March 15, 2012

سیاوش روزبه
 

شهروند فردی است در رابطه ای متقابل بادولت که دارای حقوق سیاسی و مدنی است و در پاسخ دارای وظایفی در قبال دولت است که در این بین رابطه به وجود امده را ، رابطه شهروندی می‌نامند . پس از آن شهروند ، همزمان جایگاهی برای فرد در رابطه با دولت است که به لحاظ حقوق بین الملل دارای ارزش است و از همین روی حقوق بین الملل ، دولت ها را به رعایت آن ملزم میدارد.

بررسی سیر تحول شهروند از ابتدا تا کنون همراه با تعاریف گسترده آن و همچنین پیوند ان با تاریخ و فرهنگ هر ملت می تواند بخشی از اشنایی با عملکرد یک شهروند فعال در جامعه باشد. پاسخگو بودن حکومت ها الزاما نیازمند شهروندانی پویا و فعال در جهت دست‌یابی به شخصیت فردی متعال است. تصور اینکه حکومت ها بدون حضور مردم در عرصه و بدون نظارت انها به درستی و سلامت به کارشان ادامه دهند تصوری پوچ است .

اغاز انقلاب های قرن هجدهم مفهوم شهروندی وارد دور تازه ای از تحولات خود شد. انقلاب هایی با خواست های مشحص برای برقراری حکومت هایی که با توافق میان حکومت شوندگان برپا شده و تامین کننده ازادی های فردی و حقوقی انها باشند. با رشد مفهوم دولت ملت در معنای بیشتری گسترش یافت.

مبنای لیبرال دمکراسی برای افراد یک جامعه در آن هنگام که به عنوان رای دهندگان عمل میکنند بدون توجه به جایگاه و شان افراد تنها در مفهوم تعهد جاری میشود و شهروندان منافع خود را تشخیص میدهند .لیبرال دمکراسی اموزش و تجربه را به عنوان پایه اصلی در رابطه میان شهروندان و رهبران میشناسد و بهبود این رابطه مستلزم پذیرش هر دو طرف از سوی یکدیگر و شناخت هرچه بیشتر از قواعد این رابطه است.

گسترش حق رای در قرن نوزدهم و بیستم سهم بسزایی در پیشرفت اموزش داشته است. لیبرال ها با حمایت از جامعه دمکراتیک سعی در توسعه مدارس و نحوه مختلف اموزش به عنوان انچه که در پرورش شهروند فعال نقش اصلی را بازی میکند گام بلندی در راستای مفهوم شهروند فعال برداشتند. دفاع از حق رای زنان در انگلستان که با اثار استوارت میل اغاز شد کوشش در جهت حق شرکت در انتخابات پارلمان و رسیدن به مقام های اجتماعی بود. استوارت میل در این راه اموزش را در تغییر این وضعیت بسیار با اهمیت می دانست .

بررسی‌های نشان داده شده در کشور‌‌های اروپایی برای مثال در المان ( به عنوان یکی از صنعتی‌ترین کشور های جهان ) حاکی از میزان بالای اگاهی و مشارکت سیاسی به ویژه در دوران انتخابات است ، اما نکته قابل تامل نگاه همراه با تردید شهروندان به حکومت و تحولات آن است ، نگاهی که به موجب‌ آن حکومت همواره مسئولیت پذیر عمل کرده و حضور حکومت شوندگان را به عنوان ناظرانی هوشیار احساس میکند.

شهروند فردی است در رابطه ای متقابل بادولت که دارای حقوق سیاسی و مدنی است و در پاسخ دارای وظایفی در قبال دولت است که در این بین رابطه به وجود امده را ، رابطه شهروندی می‌نامند . پس از آن شهروند ، همزمان جایگاهی برای فرد در رابطه با دولت است که به لحاظ حقوق بین الملل دارای ارزش است و از همین روی حقوق بین الملل ، دولت ها را به رعایت آن ملزم میدارد.

اما این رابطه در کشورهای مختلف به فراخور فرهنگ های موجود و شرایط ، متفاوت است.شیوه برخورد شهروندان با نظام سیاسی و پاسخگویی ان و همچنین کیفیت اثرپذیری نظام ها از شهروندان در موقعیت ها و جوامع ، یکسان نیست . در حکومت های لیبرال‌دمکرات به عنوان نوعی از نظام های دمکراتیک مشارکت شهروندان به صورت یک هنجار پذیرفته شده است. برای مثال در انتخابات – به عنوان یکی از راههای بیان تقاضاها و ورود شهروندان با فرایند سیاستگزاری – مردم ،تصمیم گیرنده برای شرکت یا عدم شرکت در آن هستند تا به این شکل در سیاست تاثیر گذار باشند. اما در نظام های دیکتاتوری خواه تام روا یا فردی ویا نظام های فاشیستی، مشارکت به صورت تجهیزی است. تلاش حکومت ها همواره در جهت هدایت ارا به سمت و سویی خاص است.

این مشارکت سیاسی هدف نهایی تمام اموزش های سیاسی است . در اموزش های سیاسی دولت ها به دنبال خارج کردن فرد از حالت انفعالی به شهروندی فعال است که تلاش میکند تا در مسائل سیاسی که در جامعه رخ میدهد مشارکت کند . مشارکت را میتوان به عنوان یکی از راههای تقویت دولت ها قلمداد کرد.

اما این مطلب که همه افراد بالغ حق رای و تاثیرگذاری بر دولت را داشته تنها یک فرض برای حکومت های دمکراتیک است. هرچند که انتخابات و حق رای به عنوان ابزاری در دست شهروندان برای مشارکت در تصمیم گیری محسوب می شود اما همواره نقش احزاب و صاحبان نفوذ در این میان پررنگ تر است.

با تکامل لیبرالیسم در اندیشه لیبرال‌دمکراسی برابری حقوق و ازادی های فردی برای شرکت در تصمیم گیری‌ها تضمین شد . حکومت وظیفه دارد شرایطی را ایجاد کند که در ان افراد از شانس برابر برای دسترسی به امکانات رفاهی و اجتماعی در جهت رسیدن رشد و کمال متعالی برخوردار باشند. کمال و رشد متعالی انسان در گرو ی وجود علایق و سلایق گوناگون انسانی در جوامع است ، رشدی که بیش از هرچیز نیازمند ازادی است. رسیدن به فردیت کمال یافته بزرگترین پیشرفت سیاسی و اجتماعی میباشد.

شهروندی در حکومت های دمکراتیک جدا از مسئولیت پذیری نبوده است . با رشد فردیت و گسترش ازادی که رابطه ای دوجانبه با مسئولیت پذیری دارد ، فرد با توجه به پذیرش جامعه نسبت به علایق مختلف آن و انجام یا عدم انجام کار به قبول مسئولیت شخصی در این امر میباشد . اما تفاوت حکومت های لیبرال دمکرات در این باب ایجاد فضای مسئولیت‌پذیری نه تنها از اموزش دولتی بلکه از طریق سازمان ها و نهاد‌های مردمی و غیر انتفاعی است، که سبب می شود تا تعهد به صورت یک خواست اجتماعی در جامعه اجرا شود.

در ایران نیز همچون بسیاری دیگر از مفاهیم ، انقلاب مشروطه زادگاه شهروند است اما نه انچه که ما در غرب به عنوان شهروند میشناسیم . کسب حق رای برای بخشی از جامعه و انتخاب نمایندگان به عنوان اولین گام در این مسیر بود. روشنفکران عصر مشروطه با اگاهی از تحولات انقلاب های اروپا درپی تغییر اوضاع ایران برامدند. شرایط اسفناک ایران در عهد قاجار فرسنگ ها به دور از پذیرش این ازادی ها بود و انقلاب مشروطه نظر به همین اوضاع و احوال ایران آن روزگار چرخشی عظیم در شرایط زندگی ایرانیان داشت.

انقلاب لیبرالی مشروطه در دورانی روی داد که نه تنها فقر و بی سوادی سرتاسر ایران را فراگرفته بلکه استبداد در جان ایران و ایرانی ریشه دوانده بود . تعصبات قومی و فرهنگی در نهایت جهل گسترش یافته بود و مالکیت خصوصی جز در اندک مواردی به نابودی مطلق گراییده بود.

شهروند، پرورش یافته در اندیشه لیبرال است. پس از دوران مشروطه با اشنایی روشنفکران و جامعه با مفاهیم لیبرالیسم ، ازادی و دمکراسی، اذهان درگیر با سنت و اندیشه های جدید را، با چالشی عظیم مواجه کرد. دمکراسی بر لیبرالیسم ارجح داده شد و اندیشه ایرانی از لیبرالیسم فاصله گرفت. با گذر سال ها ایران امروز همچنان جامانده از مفهوم شهروندی است و ما در اغاز اشنایی با این حقوق و رابطه ان هستیم. بی تردید امر به اموزش ، که نه تنها نیازمند عزم دولت ها میباشد بلکه کوشش همگانی و عقلانی افراد جامعه را نیز میطلبد، در این میان مهمترین عامل به شمار می رود. شهروندی در ایران امروزه چیزی جز مواردی اجباری و یک طرفه همچون خدمت سربازی و پرداخت مالیات نیست. دولتها یک به یک ،از اغاز عصر دولت مدرن، از مشارکت همگانی و ازاد مردم جلوگیری کرده و توانایی شناخت این رابطه را در جامعه محدود کرده اند.



منابع

توسعه یعنی ازادی / امارتیا سن / محمد سعید نوری نائینی
پیر بوردیو / جوهر لیبرالیسم نو / کمال اطهاری
Hantington, Samuel , will more countries become democratic
Stwart mill , liberty

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites