همايش اتحاد جمهوری خواهان ايران درشهر کلن بدون کوچکترین دگرگونی در سیاست رفقا برگذار شد. نکات اصلی دراین همايش، اهداف سياسی جمهوری خواهان، انتخابات آزاد، وراهکارها برای متشکل کردن کلیه نیروهای جمهوری خواه بود. درضمن بررسی راه‌ حل هائی برای برون ‌بردن نظام فقاهتی از بحران اقتصادی وسياسی، کاهش تنش‌ها ميان نيروهای اپوزیسیون همسووتعريف مفهوم اتحاد هم مورد نظربود. دراین زمینه لزوم همگرايی وهمبستگی، اتحاد نيروهای جمهوری خواه ناسازگاربا براندازی رژیم، جزئی از اهداف اصلی محسوب میشد. بررسی کمی کیفی امکان های توافق برسرکنار آمدن با حکومت اسلامی، شریک شدن در قدرت سیاسی، که همان خواسته های اصلاح طلبان (فرصت طلبان) وگروه های ملی مذهبیست دراولویت قرارداشت. همبستگی با فعالان سياسی وگروه های براندازوانحلال طلب دردستور کارقرار نداشت، گرچه آقای حسن شريعتمداری، فعال و کارشناس امور سياسی درميزگرد یک، بدون اینکه در این رابطه وبطور وسیع گفتگوئی درگیرد ازآغاز فروپاشی سيستم جمهوری اسلامی که از مدتها قبل شروع شده سخن گفت. بنظر میرسد که بحث درحول وحوش فروپاشی رژیم مطابق میل کسانیکه درحفظ رژیم فقاهتی برای رسیدن بقدرت میکوشند شایان درخورنبود. این همان سیاستیست که در 1357 مرتجعین مذهبی را به اوج قدرت رسانید.
درمیزگرد اول تحت عنوان: اوضاع سیاسی کشور، بحران هسته ای، خطر حمله نظامی وراهکارها برگزار شد.
آقای علی مزروعی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس ششم، عضو جبهه مشارکت، اظهار کرد که در ایران هیچ وقت شورش نان نداشته‌ایم. بنظر اوتظاهرات اعتراضی اخیرهم یک روزه و گذرا بود. اوگمان نمی‏کند، گرانی‏‌ها و بحران موجود منجر به اعتراض معیشتی و شورش شود. در جواب او آقای شریعتمداری گفت عدم شورش واعتراض معیشتی در تاریخ معاصر، نمیتواند دلیلی بر ممکن نبودن آن درآینده باشد. ازطرفی آقای مزروعی اظهار کرد که درایران هیچ قانونی رعایت نمیشود وایرانیان دردوران گذار به دموکراسی بسر می‏‌برند، بنابر این، تغییر ساختار حقیقی برتغییر ساختار حقوقی ارجحیت دارد. به باوراو، نیروی اجتماعی باید بقدری قوی شود که توان تغییر ساختار حقوقی بدست آید. والا آنچه که بر قانون اساسی مشروطه گذشت تکرار خواهد ‏شد. این عضو جبهه مشارکت گفت: وقتی رضاشاه آمد، قانون اساسی مشروطه را بروال خودش تغییر داد، چرا که ساختار حقیقی هنوز بالغ نشده بود. آقای مزروعی نگفت که رضاشاه درمدت کوتاهی، اکثراهداف وآرمانهای جنبش مشروطه را به تحقق رسانید ودرکمترازپانزده سال یک کشورورشکسته وعقب مانده را سروسامان داد. به نظر آقای مزروعی مشکل اصلی ایرانیان ولایت فقیه نیست بلکه حاکمیت قانون است که در ایران رعایت نمیشود. به عقیده‏‌ او، قانون ‌پذیری را باید در جامعه نهادینه کرد. اما او نگفت چگونه میتوان با داشتن ولی فقیه مستبد وخود محوریکه فرا قانونی عمل میکند، قانون ‌پذیری را درجامعه ایران نهادینه کرد. آقای مزروعی افزود: ما با همین قانون اساسی هم می‌توانیم دوران گذار به دموکراسی را طی کنیم. مهندس موسوی هم برای همین می‌گوید؛ اجرای بدون تنازل قانون اساسی. چرا که ما باید یک قانون پایه داشته باشیم و قانون اساسی کنونی می‏تواند قانون پایه ما برای دوران گذار به دموکراسی باشد. آقای شریعتمداری درجواب گفت ؛ اگرقانون اساسی خودش فصل‌الخطاب نباشد، وقتی هر کسی تفسیر جداگانه داشته باشد نمی‌تواند محور مشترک گردد. در این رابطه بسیاری پرسش ها که بطورکتبی به مجری برنامه داده شده بود بی پاسخ ماندند؛ ازآن زمره چگونگی برخورد اتحاد جمهوری خواهان با قانون اساسی حکومت اسلامی بویژه با اصل یک، چهار، پنج وبیست ویک.
اصل یکم قانون اساسی حکومت اسلامی میگوید: "حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران، بر اساس اعتقاد دیرینه‏اش به حکومت حق و عدل قرآن، در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید آیت‏الله‏العظمی امام خمینی، در همه‏پرسی دهم و یازدهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری شمسی برابر با اول و دوم جمادی‌ الاولی سال یکهزار و سیصد و نود و نه هجری قمری با اکثریت ۹۸٫۲٪ کلیه کسانی که حق رأی داشتند، به آن رأی مثبت داد". اصل چهارمش میگوید: "کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهاء شورای نگهبان است". اصل پنجم میگوید: "در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده‏دار آن می‌گردد" (قیومت قانونی، روح الله خمینی تصریح کرده که این قیومت قیومت شرعی قیم بر صغیر است و قیم ملت با قیم صغار از لحاظ وظیفه و موقعیت فرقی ندارد و میگوید؛ مردم جاهل, ناقص و ناکاملند, آنها نیازمند کمالند وشرعن احتیاج به قیم دارند). اصل بیست ویکم میگوید: "دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید" (یعنی حجاب اجباری وحقوقی معادل نیمی ازحقوق مرد). پرسش اینست که نظراتحاد جمهوری خواهان درباره این قوانین چیست؟ آیا هدف اتحاد جمهوری خواهان رسیدن به قدرت بهرنحو و هروسیله ای وسازش با قوانین و مقررات تبعیض آمیزیست که درلابلای قانون اساسی حکومت اسلامی انباشته شده اند؟
درمیزگرد دوم تحت عنوان: همگرایی واتحاد نیروهای جمهوریخواه، موانع و راه‏‌ حل‌ها برگزار شد. آقای فتاپور، عضو اتحاد جمهوری‏خواهان، راه حلهایی برای همگرایی عرضه کرد و در نهایت گفت که ائتلاف برای اتحاد با جمهوری‌خواهان تنها با گروه هائی مقدوراست که مانند نیروهای اصلاح ‌طلب به جنبش سبزپایبند باشند. گروه‌های دیگری هم مانند افراطیون قومی وسلطنت‌ طلب‌ها به نظر اودر چهارچوب جنبش سبز قابل دسته ‌بندی نبوده، لذا ائتلاف با آنها مورد بحث نیست.
آقای فرید اشکان، عضو تشکل اتحاد برای پیشبرد سکولاریسم و دموکراسی، تاکید برائتلاف با نیروهایی کرد که دارای باورهای مشترکی مانند سکولاریسم، دموکراسی و جمهوری خواهی هستند. او ازپرچم سه رنگی که درهمایش استفاده شده بود وشباهتی به پرچم حکومت اسلامی نداشت شدیدا اعتراض وانتقاد کرد که دو بار در رفراندوم به تائید رسیده. پرسش کتبی در اینکه این رفراندوم ها کی انجام شدند بی پاسخ ماند.
همایش پنجم اتحاد جمهوری خواهان ایران در کلن را باید یک گردهمآئی برای خدمتگذاری به نظام جمهور اسلامی تلقی کرد. این گردهمآئی تنها درتانید جمهور اسلامی وقانون اساسی بی محتوایش برای رودرروئی با اپوزیسیون خارج کشورفراهم شده بود. گروه اصلاح طلب (فرصت طلب) که بتنهائی ازنیروی کافی برخوردار نیست، امیدواراست؛ با تشکیل اتحادیه ای، نیروئی قدرتمند برای مقابله با اپوزیسیون براندازوانحلال طلب ترتیب دهد. اصلاح طلبان (فرصت طلبان) بدنبال بازگشت به اهداف وآرمانهای اولیه نظام اسلامی واحرازقدرتند. درواقع انتخابات آزاد هدف مشترک اصلاح طلبان داخل وخارج ایران،سوسیالیست ها (کمونیست ها)، فدائیان خلق، چپ های جمهوری خواه وملی مذهبی ها میباشد, ازاینرو میگویند برانداز نیستند وبازگشت به دوران طلائی خمینی را باانتخابات آزاد خواستارند. به نظر آنها درموجودیت بیماری بنام جمهوری اسلامی, میتوان باانتخابات آزاد ساختاری نو ودگرگونیهای مثبت پدید آورد. آنها هنوزپی نبرده اند که نظام جمهوری اسلامی، یک حکومت استبدادی شریعت گراست، که قانون اساسی واپسگرایش ابزارتبعیض کاری وسرکوب مردم وجامعه جوان وپیشرفته ایران میباشد. با انحلال این نظام وتدوین یک قانون اساسی جدید وپیشرفته میباید حاکمیت ملت را با آزادیخواهی، مردم سالاری وجدائی دین ازحکومت به مردم ایران بازگرداند.
اکنون نظام حاکم با حمایت ازجنایات بشاراسد درانزوای شدید تری قرارگرفته وایران را درآستانه یک تحول بزرگ قرارداده. افزایش تحریم ها (اتحاديه اروپا روز دوشنبه تحريم های جديدتری عليه موسسه های مالی، صنعت نفت و گاز و شرکت های دولتی ايران تصويب کرد. همچنين محدوديت های بيشتری عليه بانک مرکزی ايران به اجرا خواهد گذاشت) بقاء حکومت اسلامی را که نتیجه بیش از بیست سال بیتفاوتی، تشتت وناکار آمدی اپوزیسیون خارج است، بشدت محدود کرده. اپوزیسیون براندازوانحلال طلب نباید این فرصت بینظیر رابرای برکناری رژیم فقاهتی از دست بدهد.

در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.

---------------------------

از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.

---------------------------

بهرام آبار

جناب ایرانی،
با درود وسپاس به شما ودوستان، باید عرض کنم که شرکت من در این همایش ازروی کنجکاوی برای این بود که بفهمم آیا توافق برای نجات ولایت فقیه، بین آنانیکه 34 سال پیش ایرانرا به قرون وسطی بردند دگرباره صورت پذیراست یا خیر؟ برداشت من ازشرکت کنندگان این بود که پنج جریان فکری با دو برنامه سیاسی در صحنه بودند. یک- گروهی ازسوسیالیست های (کمونیست ها وحزب توده ایها) جمهوری خواه.
دو- اصلاح طلبان رانده شده از حکومت اسلامی وسبز های اصلاح طلب.
سه- ملی مذهبی های رانده شده ودرمانده.
چهار- گروه انتخابات آزاد برای حذف جمهوری اسلامی، به سرکردگی آقای حسن شریعتمداری.
پنج – طرفداران سفت وسخت نظام فقاهتی بخاطرمنافع کلان مالی به سرکردگی آقای فرخ نگهدار.
برنامه سیاسی گروها ازاینقراراست؛ گروه انتخابات آزاد استراتژی وهدفش حذف حکومت اسلامی ازطریق انتخابات آزاد وملزم نمودن ولایت فقیه به پذیرش رای مردم برای حذف نظام دینی وگذار مسالمت آمیز به یک نظام سکولار است که شباهتش به خواب وخیال بیشتر است تا به واقعیت.
برنامه سیاسی دیگران خلاف اولی و حفظ کامل نظام جمهوری اسلامی است.
خوشبختانه توافقی بوجود نیامد و آش وکاسه به همان حال باقیماندند.
با مهر ودوستی
بهرام آبار

October 20, 2012 12:12:14 AM
---------------------------

ایرانی

با درود خدمت دوستان
جناب آقای دکتر آبار
با قلم شیوای خود و به طور خلاصه، روند اتفاقات گردهمایی را ترسیم نمودید و به نقد کشیدید. درود بر شما. برای منی که در ایران زندگی می کنم، فروپاشی عنفریب جمهوری جهل و فساد به روشنی آفتاب است. تلقی غلط چپ های سابق و فعلی آن است که اصلاح طلبان (به بیان صحیح شما فرصت طلبان) در ایران دارای پایگاه احتماعی هستند بنابراین می شود از این پایگاه برای کسب قدرت استفاده کرد، اما زهی خیال باطل، نمونه عینی عدم مشروعیت اصلاح طلبان در ایران امروز، عدم واکنش مردم به فراخوان های راهیمایی سکوت و الله اکبر است که دیگر در ایران کسی برای اینگونه رفتار تره نیز خورد نمی کند. مردم از کلیت نظام گذشته اند و طالب نظامی هستند که در آن آزادی های برآمده از منشور جهانی حقوق بشر و دموکراسی و سکولاریزم نهادینه شده باشد. هر کس در مسیری غیر از این پای نهد و در جهت بند زدن به چینی شکسته نظام باشد، ره به جایی نخواهدبرد.
پاینده ایران

October 18, 2012 04:44:45 PM
---------------------------