با افزایش وخامت اوضاع رژیم در همه جبهه ها رهبران جمهوری اسلامی به تنها چاره ای که برایشان مانده است روی آورده اند. سرکوبگری همه سویه، از بستن دفتر تحکیم وحدت و روزنامه ها گرفته تا دستگیری جنبش آزادیخواهی در سطح گسترده و ربودن منصور اصانلو از رهبران جنبش بالنده کارگری ایران، واکنش حکومتی است که هیچ راه حلی برای مشکلات کشور ندارد.
فشار سیاسی و اقتصادی امریکا و متحدانش که هر روز بیشتر به ضرورت سختگیری بر جمهوری اسلامی پی می برند اندک اندک عرصه را بر حکومتی مرکب از سینه زنان و ماموران تیر خلاص تنگ تر می کند. مردم در هر گوشه ایران به کمترین بهانه به خیابان ها می ریزند و خشم خود را بهر وسیله نشان می دهند. بحران اقتصادی، بیکاری و تورم، زندگی را بر ده ها میلیون ایرانی تنگ کرده است و پاسخ رژیم، زدن و بستن و گرفتن است. گوئی می توان با پر کردن زندان ها به حد انفجار و خفه کردن هر صدائی که بلند می شود به همین گونه ادامه داد.
هیچ کس نیست که ارزش فداکاری های مبارزان آزادی و حقوق بشر را در شرایط خفقان آمیز کنونی نشناسد و با آنها همدلی نکند. آنها بار هفتاد میلیون ایرانی را بر دوش های توانای خود دارند. مانند همیشه در تاریخ یک گروه کوچک پیشگام حرکتی شده اند که روزی همگان را دربر خواهد گرفت. چنان روزی خواهد آمد. حکومت ناشایسته و بی خبر آخوندی، خم شده در زیر سنگینی فساد و بی لیاقتی باورنکردنی خود، با مردمی که به جان آمده اند روبرو خواهد شد.
|