سیاست خارجی حکومت اسلامی، گدائی دوستی و پشتیبانی است و هر بهائی را به هزینه ملت ایران حاضر است بپردازد. به ونزوئلا ها و نیکاراگوا ها و سوریه های جهان میلیارد ها دلار نفتی از سفره مردم پیشکش می کند. به چین دسترسی نامحدود به بازار ایران با پیامد های آشکار آن برای صنعت داخلی می دهد. به روسیه اختیار سیاست خود را در کشاکش اتمی وا می گذارد. به کشور های آسیای مرکزی با هر چه در دریای خزر می کنند موافقت می نماید. به حکومت های عربی خلیج فارس که نیازی به آن ندارند همان خلیج فارس را می بخشد.
رئیس حکومتی که اجازه نمی دهد کسی نام خمینی را بی لقب امام بر زبان آورد در بیست و هشتمین شورای کشور های خلیج عربی شرکت می کند و هنگامی هم که کنفرانس در قطعنامه شورا موضع ضد ایرانی می گیرد خم به ابرو نمی آورد. وزیر خارجه اش یک جلسه بین المللی را ترک می کند زیرا بانوئی در مجلس پیراهن آستین کوتاه پوشیده بوده است اما رئیس جمهوریش دفاع از نام خلیج فارس را شایسته یک تذکر نیز نمی شمارد.
برای مردمی که از دستیابی رژیم به بمب اتمی به عنوان غرور ملی دفاع می کنند، بهتراست به پیرامون خود بنگرند و حالت خاکسارانه رژیم را دربرابر دیگران ببینند. غرور ملی ما در این نیست که هر کس به خود اجازه دهد که به ایران زور بگویند. دریای خزر را در شمال ببرند، خلیج فارس را در جنوب؛ و هر ایرانی بزرگی را که کتابی به عربی نوشته عرب بخوانند و چپ و راست، آفریده های ذوق ایرانی را به نام هنر اسلامی و عرب به نمایش بگذارند.
اما پیش از همه غرور ملی ما در این نیست که چنین مردانی سرنوشت ایران را دردست داشته باشند.
|