روشهای غیر انسانی جمهوریاسلامی و خشونتی که بر سراسر جامعه تحمیل کرده است به جاهائی میرسد که هر ایرانی را در هر مقام و موقعیت که باشد میباید به هراس اندازد. آن بمب انسانی که در بلوچستان خود را منفجر کرد و گروه بزرگی را کشته و زخمی بر جای گذاشت یک پیامد اعدامهای بیشماری است که پاسخ جمهوریاسلامی به هر اعتراض و هر نشانه مخالفت مردمی بوده است. رژیمی که افراد عادی را به عنوان اجرای قانون قصاص به صورت جانیانی در میآورد که چشمان یکدیگر را از کاسه بیرون میکشند و چهار پایه را از زیر پای محکوم به اعدام میکشند، اکنون همانها را میبیند که بمب بر کمر میبندند و خود را نابود میکنند تا فرماندهان پاسدار را با هر کس دیگر که بود بکشند.
ایرانیان تا کنون "کامیکاز" نداشتهاند، یک رژیم جنایت پیشه آن را نیز به ما داده است. در کشوری که به دستور رهبران رژِیم، افراد را از خانههایشان میربایند و در خیابان از اتومبیل بیرون میکشند و لاشههای شکنجه شدهشان را به خانوادههایشان میدهند؛ دختران جوان را به دلیل شرکت در تظاهرات مسالمت آمیز میربایند و پس از شکنجه و تجاوز میکشند و میسوزانند، بمب انسانی نیز به ناچار پیدا خواهد شد.
تودههای بزرگ مردم تا کنون با خویشتن داری شگفت انگیزی حرکت اعتراضی خود را از خشونت به دور نگهداشتهاند. هیچ درجه وحشیگری بسیجیان و عوامل سرکوبگری نتوانسته است آنان را به راه خشونت بکشد. ولی خشونت در برابر خشونت واکنشی است که در بسیاری از جامعهها دیدهایم و تنها میباید امیدوار باشیم که کشور ما را به راه افغانستانها و عراقهای جهان نیندازد. سران رژیم اسلامی که بی رحمی و خشونت را چاره منحصر بن بستهای همه گونه خود میدانند اکنون میتوانند در یابند که خشونت و بی رحمی تا کجاها میتواند برسد. آنها بیش از پیش در خواهند یافت که خودشان نیز قربانیان همان خشونت خواهند شد. رژیمی که هر جا توانسته جنایت را به نام شهادت تقویت کرده است، اکنون خود مزه شهادت را میچشد.
سیاست تبعیض مذهبی جمهوریاسلامی و کشتارها و بازداشتهای بیشمار این سالها به ویژه در بلوچستان ناگزیر به بالا گرفتن موج خشونت میانجامد ولی میباید هشدار داد که تروریسم با همه هزینه سنگین خود برای همگان به هدفهای دلخواه خود نمیرسد . جندالله میتواند به سرنوشت تکان دهنده اجتماع بهائیان ایران اشاره کند که با همه صلح جوئی و با همه خدماتی که به جامعه ایرانی در هر زمینه میکنند افراد آن مرتبا اعدام میشوند (همین تازگی باز هفت بهائی به اعدام محکوم شدهاند.) میتواند بگوید که سیاست "یا اسلام یا اعدام" رژیم چارهای جز تروریسم نگذاشته است. ولی نگاهی به همان القاعده و طالبان نشان میدهد که از آنها جز خونریزی و ویرانی بر نخواهد آمد.
محکوم کردن رژیمی که تا این اندازه در تباهی فرو رفته کافی نیست. پیکار عمومی مردم ایران، جنبش سبز، میباید تقویت شود تا روحیه تازهای جای تفکرات قرون وسطائی را بگیرد.
|