جنبش آگاهی و اعتراض مردم ایران در همان حال که در ژرفای خود تکامل مییابد و جامعه را برای پیوستن به جهان سده بیست و یکم آماده میکند در سطح نیز از جوشش باز نایستاده است.
حکومت برآمده از کودتا و نظام مبتنی بر جهل و ریا و تبعیض، بسیار میکوشد که خیزش خودجوش آزادیخواهانه ایرانیان را منحصر به شمال شهر تهران و قشری مرفه و ناآشنا به درد مردم نشان دهد. در شهرهای کوچکتر نیز با چنان خشونتی برخورد کرده است که هر حرکت اعتراضی را در نطفه خفه کند و بوسیله ابزار گسترده تبلیغاتی خود و اخبار وارونه، همه چیز را زیر کنترل و مهار شده نشان دهد .
اما مردم و پیشاپیش آنان جوانان و دانشجویان سربلند و آگاه ایران روزهای رژیم و روزهای خود را دارند که با رشادت بی نظیرشان نظام ضد ایرانی را به لرزه اندازند. 16 آذر یکی دیگر از آن روزها و میدانی دیگر برای مبارزهای است پخش شده در سراسر جامعه ایرانی که دارد انقلاب و حکومت اسلامی را میخورد و تحلیل میبرد. مهم نیست که حکومت خیابانها را در اختیار دارد. مهم آن است که ذهنها و دلهای مردم از اختیار آن بدر میآید. بجای تودههائی که نخست با شور و زخودگذشتگی و سپس از روی عادت و ناچاری به حکومت ولایتفقیه گردن گذاشتند موج موج مردمی به صحنه آمدهاند که تا پاک کردن روی ایران از فساد و نادانی، و جنایت به نام دین، از پای نخواهند نشست.
16 آذر زمانی معنای خودش را داشت. اکنون همه روزها یک معنی دارند؛ 16 آذر هم مانند 13 آبان، مانند روز قدس، مانند تاسوعا و عاشورا و هر روز دیگر رژیم که امروز کابوس آن شده است. یک بار دیگر حکومت ناگزیر است در برابر چشمان جهانیان نشان دهد که جز با وحشیانهترین شیوهها نمیتواند سر پا بماند. یک بار دیگر مردم فرصت دارند که جهانیان را از روشن بینی و دلاوری خود به شگفتی اندازند.
|