کارگران ایران با اعلام راهپیمائی روز اول مه اعتراضات خود را به سیاستهای ضد کارگر و ضد صنعت رژیم وارد مرحله تازهای کردهاند که میتواند در کنار عوامل دیگر برچیده شدن این حکومت سراسر فساد و نادانی و تبهکاری را پیش اندازد. همزمان معلمان با تصمیم خود به اعتصاب غذا مبارزه ملی را به جبهه تازهای کشاندهاند که جنبش سبز انتظارش را میکشید. کمتر از یک سال پس از جنبش اعتراض به دزدی انتخابات، رژیم سپاهی-آخوندی خود را رو در رو با یک حرکت گسترده در سطح ملی میبیند که خواهان دگرگونیهای بنیادی از یک سو و برطرف کردن مشکلات صنفی و محرومیتهای گذزان روزانه از سوی دیگر است. آن ترکیب لازم پیکار سیاسی، با خواستهای صنفی که کابوس هر دیکتاتوری رو به زوالی است دارد به دست میآید.
پابرجائی و شکیبائی جنبش سبز اکنون دارد به ثمر میرسد. آن لایههای اجتماعی که بایست برای دفاع از حقوق خود ــ در مورد کارگران و معلمان برای زنده ماندن در این شرایط ــ به پا میخاستند دارند به صف مبارزه همگانی میپیوندند. زمان آن است که کوشندگان جنبش سبز فعالانه از مبارزه کارگران و معلمان پشتیبانی کنند و صفوف آنان را انبوهتر سازند. جنبش مردمی ایران اگر در سطح ملی گسترده و از گرو کشیها و چانهزنیهای گروهی آزاد باشد زودتر میتواند همه را به خواستهای معقول خود برساند. این مبارزه همه ایرانیان را دربر میگیرد. همه برای همه به میدان آمدهاند و خواهند آمد. هیچ بخش جامعه نمیباید برای پیوستن به پیکار همگانی شرط بگذارد.
امروز کارگران و معلمان در کنار مبارزه جنبش سبز قرار میگیرند، فردا نوبت لایههای اجتماعی دیگر خواهد بود.
|