”” دوران حکومت اسلامی برای مردم بلوچستان از همه تلخ تر بوده است. آخوندهای حاکم با مردم بلوچ با ”دشمنی ویژه ای رفتار می کنند و در هیچ جای ایران مانند بلوچستان رفتارشان مانند یک نیروی اشغالی ”نیست. بلوچستان بطور منظم پائین برده می شود. نمی گذارند بلوچها به دانشگاهها راه یابند یا به مقامات ”بالا برسند. در همه بلوچستان جز انگشت شماری شهردار بلوچ نمی توان یافت و از آن بالا تر برای بلوچ ”امکان ندارد. از اعتبارات عمرانی بلوچستان می زنند و عمداً مردم را محروم تر می کنند. کشتن و سر به ”نیست کردن بلوچها یک رویداد روزانه شده است و شمار رهبران مذهبی و برجستگان بلوچ که در ”سالهای جمهوری اسلامی ترور شده اند از حساب بیرون است. سیاست رسمی حکومت اسلامی، ریشه ”کنی مذاهب اهل سنت در بلوچستان است. می کوشند مردم را وادار به تغییر مذهب کنند و در موارد ”معدودی که موفق می شوند در بوق و کرناهای تبلیغاتی خود می دمند که آنها را به دین اسلام مشرف ”کرده اند.”
رفتار دشمنانه رژیم، در هرجا با مبارزه بی امان، و مقاومت بلوچهای غیور روبرو بوده است. ”بلوچستان روزی نیست که صحنه این مبارزه نباشد. اکنون در سراوان، جنایت عما ل رژیم به تظاهرات ”و شورش پردامنه ای انجامیده که گروه بزرگی از مردم و دست کم دو تن از عما ل حکومت اسلامی در ”آن کشته شده اند و مردم خشمگین با آتش زدن موسسات دولتی، پاسخ تیراندازی و خشونت حزب اللهیان ”را داده اند. شهر در زیر حکومت نظامی است ولی آتش دشمنی و بیزاری مردم خاموش شدنی نیست. ”جمهوری اسلامی روی تعصبات مذهبی بیخردانه، بلوچستان را بشکه باروتی کرده است که به کمترین ”اشاره آماده انفجار است. ”
به خشونت کشیده شدن تظاهرات مردم سراوان امری تاسف آور است که مسئولیتش صرفا به رژیم ”آخوندی بر می گردد. مردم را نمی توان از حق دفاع بویژه دربرابر یک نظام سرکوبگر که از هیچ ”جنایتی رویگردان نیست محروم کرد. برای هم میهنان بلوچ این تنها حقی است که هنوز از آن ”برخوردارند.”
ما همه هم میهنان را فرا می خوانیم که از پیکار آزادی خواهانه مردم بی دفاع بلوچستان پشتیبانی کنند. ”هم میهنان بلوچ را نباید تنها گذاشت.”
پیروز باد مبارزه مردم بلوچستان.”
|