تجربه انتخابات گذشته چه مجلس و چه ریاست جمهوری به مردم ایران ثابت کرده است که حتا با مشارکت گسترده عمومی نمی توان به امر اصلاحات در جمهوری اسلامی کمکی کرد. مردم ایران از هفت سال پیش پیاپی با اکثریت های بزرگ به اصلاح طلبان رای داده اند و هر بار با ناکامی روبرو شده اند. جریانی که به نام دوم خرداد خواستار پشتیبانی مردم شده در هر فرصت به آرزو های آنان پشت پا زده است.
سران دوم خرداد هر جا منافع رژیم اسلامی به خطر افتاده در کنار نیروهای سرکوبگر قرار گرفته اند. جنبش دانشجویان ایران بویژه از دوم خردادیها آسیبهای سختی خورده است و اصلاح طلبان بزرگترین ضربه ها را به این جنبش زده اند.
اکنون در انتخابات شوراها مردم ایران باز به پای صندوق های رای خواسته می شوند. شوراها در طول فعالیت خود مانند بقیه نهادهای مردمی با بی اعتنایی رهبران حکومتی از دوم خرداد گرفته تا انحصارگران روبرو شده اند و از کاری برنیامده اند و رای های مردم در واقع به هدر رفته است. برای آنکه انتخابات نقش واقعی خود را داشته باشد چیزی بیش از رای دادن مردم لازم است. باید نیروهایی باشند که به دنبال رای مردم ، حرکت انتخاباتی را دنبال کنند. اما این نیروها به جای پیگیری حرکت مردمی به معامله و سازش با حریفان خود پرداخته اند و حتا هواداران خود را رها کرده و به زندان و شکنجه سپرده اند.
شرکت در انتخاباتی که نتیجه نداشته باشد به جایی تخواهد رسید. مردم خسته شده اند و به دنبال راه حل های دیگری هستند. انتخابات شوراها این بار با استقبال عمومی روبرو نخواهد شد و مسئولیت آن مستقیما با دوم خرداد و جریان به اصطلاح اصلاح طلب است. اگر آنها پیاپی به مردم پشت پا نمی زدند امروز در وضعی نبودند که از آنها تقاضای بیهوده کنند. جامعه ایرانی از دوم خرداد و انتخابات بی معنی و رای دادنهای بی نتیجه گذشته است و در مسیر سرنگونی رژیم اسلامی گام بر می دارد.
|