هژدهم تیر را به حق باید آغاز پایان جمهوری اسلامی به شمار آورد. جنبش دانشجوئی ایران پیشاپیش همه نیروهای اجتماعی در هژده تیر هفت سال پیش به مبارزه با سراسر نظام جمهوری اسلامی برخاست. این خیزشی بود که از خواستهای صنفی و اعتراضات محلی فراتر می رفت و نخستین و مهم ترین تظاهرات سیاسی برضد جمهوری اسلامی در ایران بود.
در ١٨ تیر ١٣٨٧ مردمی که به همان اندازه دانشجویان ناراصی و خشمگین بودند آنها را تنها گذاشتند و بهترین فرصتی را که برای رهائی از رژیم اسلامی پیش آمده بود از دست دادند. رئیس جمهوری و اصلاح طلبانش هم که به نیروی دانشجویان به چنان جایگاهی رسیده بودند از پشت به آنها خنجر زدند و به دستبوس خامنه ای، بزرگ ترین دشمن اصلاحات رفتند. اما ١٨ تیر نمرد و جنبش دانشجوئی به همه قشر های اجتماع سرایت کرد و زنان و بویزه کارگران را نیز دربر گرفت. رژیم در هفت ساله گذشته از یک بحران داخلی به بجران دیگر می افتد و نیرو های تازه تری دربرابرش صف آرائی می کنند.
فرا رسیدن سالروز 18 تیر یادآور جنبشی است که در سطح و عمق جامعه جریان دارد و سرانجام رژیم اسلامی را درخود غرق خواهد کرد. پاسخ رژیم به این جنبش ها زندان و سرکوبی است ولی زندانی به بزرگی ایران نیز جلو سیلی را که دارد به راه می افتد و از ١٨ تیر سرگرفت سد نخواهد کرد. امواج پیاپی دانشجویان در زندان های رژیم با زندانیان دیگر از هر گروه اجتماعی بهم می رسند و مبارزه گسترده تر و پر عمق تر می شود. جنبش سرکوب شدنی نیست. هژدهم تیر الهام بخش همه نیروهای سیاسی و اجتماعی شده است که دیگر نه به فریب دوم اصلاحات دل می بندند نه باکی از اوباش بسیجی دارند.
|