یکی از پیشروان صنعت چاپ ایران، هاگوپ گابریلیان، در ۷۷ سالگی در ژنو درگذشت. هاگوپ گابریلیان در تبریز زاده شد و در تهران پرورش یافت و پنجاه سالی پیش کار خود را با واردات دارو در سطحی بسیار کوچک آغاز کرد. نخستین بار با وارد کردن مرکب چاپ با کار مطبوعاتی آشنا شد که به تاسیس کارخانه مرکب چاپ در ایران انجامید. اما او مردی با قابلیتهای استثنائی و دیدی گسترده بود و دمی از دانستن باز نمیایستاد. در سفرهای فراوانی که برای آشنا شدن با سازندگان و کالاهای مورد علاقهاش میکرد با تازهترین پیشرفتهای چاپ آشنائی یافت و کارشناسی خود را در خدمت صنعت چاپ و مطبوعات ایران گذاشت. چاپ به عنوان صنعت بزرگ با او به ایران راه یافت. او بود که نه تنها ماشینهای چاپ و بسته بندی صنعتی، که بی آنها تولید انبوه کالاهای مصرفی نا ممکن است، بلکه بزرگترین و دقیقترین ماشینهای چاپ کتاب و روزنامه را به ایران آورد. شرکت فرگاه او بزودی بزرگترین مرکز واردات دارو و ماشینهای چاپ ایران گردید. چاپخانههای افست و بانک ملی ایران تنها دو نمونه از کارهائی بودند که با کمک او به بالاترین سطح تکنیکی رسیدند و چاپخانه افست تهران در دهههای چهل و پنجاه/ شصت و هفتاد به نظر کارشناسان، از رم تا توکیو مانندی برای خود نمیشناخت. امروز در هر جای ایران بزرگترین و پیشرفتهترین چاپخانهها که شمارشان فراوان شده است به لطف کارشناسی فنی و زیرکی بازرگانی او برپا شدهاند و میلیونها ایرانی تندرستی خود را مرهون داروهائی هستند که او با بهترین شرایط و کیفیت به ایران میآورد.
گابریلیان سی سال پیش ژنو را مرکز فعالیتهای خود قرار داد ولی کارش با ایران بود و زندگیاش با ایران میگذشت. خانوادهاش در ژنو با زبان فارسی پرورش مییافت و نزدیکترین کسانش ایرانیان میبودند. بستگیاش به کلیسای ارامنه که مرکز زندگی ملی و فرهنگی ارمنیان در هرجای جهان است پس از استقلال ارمنستان در ١۶ سال پیش به درگیری نزدیکتری با امر ارمنستان انجامید و با بخششهای هنگفت و سخاوتمندانهاش یکی از موثرترین ارمنیان بشمار میرفت. مردم ایران و ارمنستان، صرفنظر از حکومتها، تا پایان بخش بزرگتر انرژی پایان ناپذیر او را به خود اختصاص دادند. ولی او هر جا بود و در هر چه میکرد چنان برجستگی میداشت که چشمان را متوجه خود میکرد. در سویس نیز که خانه او شده بود بالاترین مقامات کشور با او سر و کار داشتند و به او در طرحهای بزرگش کمک میکردند.
به عنوان یک ارمنی ایرانی، یا ایرانی ارمنی شخصیتی را همپای هاگوپ گابریلیان در نسل او نمیتوان یافت. بزرگی او تنها در این نبود که در کارش آگاهترین و زبر دستترین بشمار میرفت. (دانش داروئیاش پزشکان داروساز را به شگفتی میانداخت و در کار چاپ اندک شماری هم ارز او بودند. وسعت فعالیتهای بازرگانی او به اندازهای است که هیچیک از همکارانش نمیتواند به آسانی از عهده برآید.) او دلی دریاوش داشت. بهمان اندازه و آسانی میبخشید که بدست میآورد. با نظری بلند به جهان مینگریست. بزرگی روان را با قدرت ذهنی طراز اولی که هزاران آگاهی پیچیده را در نوک انگشتانش میگذاشت و نگاه نافذ هشیارش را تا ژرفای آدمیان و موقعیتها میبرد، و با چاره گری وکاردانی کمیاب که مشکلها را آسان میکرد جمع آورده بود. یک اریستوکرات طبیعی بود؛ اشرافیتی برخاسته از بلندی طبع و کاربری و توانائی بهتر کردن جهان. از او همسرش و سه دختر شایسته، خانمها کاترین، کارولین، تینا و لیندا، ماندهاند و پنج نوه که سربلندی و شادی زندگیاش بودند. ولی یاد او در دلهای بسیار خواهد ماند. ارمنیان در سده هفدهم نخستین چاپخانه را به ایران آوردند و چهار سده است پیشگام ملت ما در آشنائی با راه و رسم زندگی اروپائی بودهاند. هاگوپ گابریلیان یکی از مهمترین چهرهها در میان هزاران ایرانی ارمنی برجستهای است که آن سنت را با گامهای بلند پیشتر برد. دست نهفته او در کنار دست هر ایرانی است که کتاب یا روزنامهای را میگشاید و گوشهای از زندگی هزاران ارمنی را در آن جمهوری ناشاد اندکی بهتر کرده است.
|
|