حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت

January 31, 2006

سه شنبه 11 بهمن 2564 = January 31, 2006

 

زیر سنگینی خودشان

 

در دوران ما که حکومت‌های دیکتاتوری به دشواری بیش از همیشه به زیر می‌آیند، اگر عامل خارجی نقش قاطع در سرنگونی آنها نداشته باشد (کامبودیای پول پوت و عراق صدام حسین) یک عامل نیرومند دیگر هست که به کمک مبارزه مردم می‌آید. چنین رژیم‌هائی زیر سنگینی طبیعت‌شان خرد می‌شوند ــ هنگامی که به بیشترینه خلوص خودشان می‌رسند. رژیم فاسد زورگوئی که اجازه یابد به حد اکثر، خودش بشود و تا ژرفای فساد و زورگوئی که در طبع اوست برود زندگی‌اش را کوتاه می‌کند. جمهوری اسلامی با انتخاب احمدی نژاد و گروه تازه فرمانروایانی که با او می‌آیند یا بر او تحمیل می‌شوند گام در این وادی نهاده است. بیست و هفت سال کشیده است تا رژیم اسلامی بتواند خود خالصش را بیابد؛ از زیر تاثیر گذشته هر چه بیشتر بدر آید؛ نسل تازه دست پرورده‌اش را به قدرت رساند و به یاری بدترین عناصری از نسل انقلابی که از فاسد کننده‌ترین آزمایش‌های بیست و هفت ساله گذشته بدر آمده‌اند بفرستد.

انقلاب و جمهوری اسلامی به دلیل نا لازم و توضیح ناپذیر بودنش، به دلیل ناهنگامی (آناکرونیسم) اش ناچار با ناشایسته‌ترین عناصر به پیروزی و قدرت رسید و ناشایسته‌ترین عناصر را به خود گرفت. (جوانترها در ایران پدر و مادرها را آسوده نمی‌گذارند که آخر چرا انقللاب کردید؟) یک حکومت درست‌تر که علت وجودی‌اش خرافات و دروغ و سودجوئی نیست نمی‌تواند با چنین عناصری سر کند. هر چه بر این رژیم گذشت آنها که با طبع یک جمهوری اسلامی ــ در هر کشوری باشد ــ سازگار‌تر بودند بیشتر جذب آن شدند و در یک انتخاب طبیعی، کور دل‌ترین و نامردم‌ترین‌شان دست بالاتر یافتند. هر رژیمی نفرات و هواداران خود را لازم دارد. رژیم اسلامی زمان می‌خواست که یکدست شود به این معنی که خود را از بقایای روحیه‌ای که حکومت را اساسا و با همه کژروی‌ها و تباهی‌ها، در خدمت توسعه و نوسازندگی می‌خواست بپیراید. تا وقتی بازماندگان روحیه گذشته، در میان غوغای طبقه جدید، نومیدانه گونه‌ای توسعه و نوسازندگی را پیش می‌بردند رژیم در پوست خودش آسوده نمی‌بود.

امروز پس از انتخاباتی که بدترین ضربه را به جمهوری اسلامی زده است میدان هر چه بیشتر به دست اسلامی‌های راستین می‌افتد. رئیس جمهوری تازه حقا نماد این مرحله در تاریخچه‌ای است که هر سال با مرکب پر رنگ‌تر ابتذال و فساد و توحش نوشته می‌شود. مکتبی‌هائی که دارند در کشاکش فلج کننده جناح‌ها بر سر اعمال نفوذ و سوء استفاده، و چوب‌هائی که از هر سو لای چرخشان می‌رود، به قدرت می‌رسند آرزو‌های بلند دارند: فرو بردن جامعه‌ای که نیم بیشترش در دنیای امروز می‌زید به چاه جمکران و رساندن ایران به مقام رهبری نیروهای تروریسم اسلامی در جهان. تصادفی نیست که نخستین ابتکارات حکومت تازه تامین بودجه مسجد جمکران بود و چالش کردن جامعه بین المللی در سخنرانی‌های احمدی نژاد در مجمع عمومی ملل متحد. او و پیرامونیان نادان‌ترش البته دیر یا زود با واقعیاتی که روح مکتب‌شان نیز از آن بیخبر است آشنا‌تر خواهند شد و تکانی که رای شورای کمیسیون بین المللی انرژی اتمی به او داد مقدمه‌ای بیش نیست. گروه تازه از هم اکنون خود را در تار عنکبوتی گرفتار می‌بیند که عناصری از آن را دیر یا زود به اندیشه ضرب شصت نظامی خواهد انداخت.

جمهوری اسلامی در تازه‌ترین دگردیسی خود تکیه را از حوزه به حسینیه و از بازار به سپاه گذاشته است. (بازار در همه حال کار دلالی و جابجا کردن دلارهای نفتی‌اش را می‌کند.) یک حکومت بسیجی- امنیتی مسلح به بمب اتمی؛ و سرپرست و خزانه دار اصلی جنبش‌های تروریستی اسلامی و سردمدار یک اردوگاه تازه جهانی با شرکت "چاوز" ونزوئلا، رویای تازه‌ترین مدعی جانشینی صلاح الدین است که برای جنگ صلیبی سده بیست و یکم آماده می‌شود. (صدام حسین مدعی پیشین صلاح الدینی بود).

اینهمه در کشوری است که گریز سرمایه از آن با گریز مغز ها پهلو می‌زند و به ابعاد خونروش نزدیک می شود و نه تنها سرمایه‌های چند ده میلیونی، بلکه چند ده هزار دلاری راه خارج را در پیش می‌گیرند (رئیس قوه قضائی دم از سرمایه گزاری دویست میلیارد دلاری ایرانیان در دبی می‌زند و ده هزار شرکت ایرانی که در آنجا کار می‌کنند.) در کشوری است که نسبت معتادان به جمعیت در آن رتبه اول را در جهان یافته است (شمار معتادان را پنج میلیون تن تخمین می‌زنند) و در دانشگاه‌هایش "بسیجی‌های فعالی" را راه می‌دهند که با نمره‌های صفر در زبان خارجی و ریاضیات و فیزیک در پی گرفتن درجه مهندسی هستند.

با چنین زیرساخت اقتصادی و فرهنگی و با چنان برنامه چالشگری بین المللی، جماعتی که از سینه زنی تا گلوله زنی آغاز کرده‌اند، به پشتگرمی درآمدهای متورم و تورم زای نفتی، و آن بخش جمعیت که برایش چاه زنانه و مردانه می‌زنند که دست‌هاشان را به دستی هزار ساله در بن آن چاه برسانند، خود را در بالا‌ترین جا‌ها می‌یابند و حقیقتا خیال می‌کنند که "می‌توانند." دستگاه حکومتی که سرمایه اصلی‌اش نادانی است و غروری که از نادانی برخاسته است، دارد خودش و ایران را به چاه بزرگ‌تری رهبری می‌کند که زیر پای خویش می‌کند. خامنه‌ای و شرکاء با کامیابی انکار ناپذیر در کار آنند که جمهوری اسلامی دلخواه خمینی را بسازند و انقلابی را که نخستین صلای تروریسم اسلامی را در آبادان ١۳۵٧/١٩٧٨ در داد به سرنوشت گریز ناپذیرش، فرو افتادن در آن بد‌ترین چاه، که تصورش لرزه آور است، برسانند. (باز هم چاه، ولی در جائی که ما هستیم از تمثیل چاه چاره‌ای نداریم).



 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites