حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت

August 16, 2006

چهارشنبه 25 مرداد 2565 = August 16, 2006

 

جنگی میان امریکا و جمهوری‌اسلامی

 

رویداد کم اهمیت حمله حزب‌الله لبنان به پاسگاهی مرزی در خاک اسرائیل نشتری بود که به دمل بزرگی خورد. بحرانی که از دو دهه پیش در بخش کوچکی از لبنان کوچک در حال ساختن بود اکنون سرباز کرده است. بازی خونینی درگرفته است با “داو“های بزرگ، و ما ایرانیان مستقیما در سود و زیان آن انباز هستیم. فاجعه انسانی جنگی که در گرفته است ــ جنگ‌ها میان نیروهای نظامی روی می‌دهند ولی غیرنظامیان بیشتر قربانی می‌شوند ــ بزرگ است و به آسانی می‌تواند هر ملاحظه‌ای را زیر سایه بگیرد. “لبنان دارد نابود می‌شود“ و دیگر هیچ چیز اهمیت ندارد. ولی با احساسات بشردوستانه ناظرانی که تنها ابراز احساسات می‌کنند دست کم در کوتاه مدت هیچ مسئله‌ای برطرف نمی‌شود. کسانی که در تهران و دمشق و برج البراجنه بیروت (ستاد حزب‌الله لبنان) جنگ را با محاسبات دقیق راه انداختند اتفاقا بی خبرترین از چنان احساساتی هستند و آنچه در خیالشان نمی‌آید سرنوشت مردم لبنان است. هنگامی‌ که انسان نام الله را بر خود و کرده‌های خود می‌گذارد همه اجازه‌ها را به خویش می‌دهد.

اینک گوشه‌هائی از یک تصویر پیچیده:
۱ ــ حزب‌الله سراپا ساخته جمهوری‌اسلامی ‌است. گروهی است که با صرف وقت و پول زیاد بدست سفیر وقت رژیم اسلامی در دمشق و به یاری صدها ماموران نظامی و امنیتی آن با ماموریت برقراری جمهوری‌اسلامی در لبنان پس از شکست و بیرون راندن سازمان آزادیبخش فلسطین از لبنان در حمله ارتش اسرائیل سازمان داده شد. در بیست و چهار ساله گذشته میلیاردها دلار کمک نظامی و مالی ایران به سوریه و حزب‌الله (وسوریه برای نگهداری حزب‌الله) از آن گروه دولتی در داخل دولت لبنان بدرآورده که ۲۵ درصد خاک و ده درصد جمعیت آن کشور را کنترل می‌کند. دولتی است گوش به فرمان جمهوری‌اسلامی و سوریه که لبنان را به هیچ نمی‌گیرد.

۲ ــ تروریسم اسلامی، ایدئولوژی و سلاح و سیاست و وسیله تبلیغاتی حزب‌الله است که کار خود را با گروگانگیری و هواپیما ربائی آغاز کرد و بمب افکنی انتحاری را به جهان اسلام هدیه داد. در سرزمین‌های حکومت حزب‌الله این ایدئولوژی از دبستان در ذهن کودکان جاگیر می‌شود و رهبر این حکومت آشکارا سودای تسلط بر خاور میانه را در سر می‌پروراند. جمهوری‌اسلامی‌ در ترتیباتی فراملیتی و به عنوان بخشی از امت شیعی، حزب‌الله را با خود یکی کرده است و در پیشبرد سیاست‌هایش بیدریغ پشت آن ایستاده است.

۳ ــ هم جمهوری اسلامی و هم حزب‌الله از برد محدود پیام شیعی خود در میان اکثریت سنی عرب و بویژه بنیادگرایان سلفی آگاهند و چاره را در پوشیدن ردای ضداسرائیلی تا حد اعلام‌های جنایتکارانه مقامات رژیم اسلامی، و بلند شدن روی دست اعراب دیگر می‌بینند. حزب‌الله با حمله به پاسگاه اسرائیلی، جبهه دومی ‌به یاری حماس گشود که به دلیل مشابهی زیر آتش اسرائیل در آمده بود. گذشته از این، جمهوری اسلامی امیدوار بود با افروختن آتش بحرانی تازه فشار را از پرونده اتمی خود بردارد. البته نه حماس، نه حزب‌الله و نه جمهوری‌اسلامی هیچ‌کدام ارزیابی درستی از شدت واکنش اسرائیل نکرده بودند. آنها در نبود کسانی مانند شارون و موفاض در مقام نخست وزیری و وزارت دفاع اسرائیل، جانشینان غیر نظامی آنان را دست کم گرفته بودند.
۴ ــ حملات حماس و حزب‌الله به پاسگاه‌های اسرائیل، فرصتی طلائی به اسرائیلیان و امریکائیان داده است که در لبنان مشکل بیست ساله را به بهترین صورتی که می‌توانند بگشایند. در غزه نیروهای اسرائیلی بی دشواری زیاد حماس را از آسمان انتظارات دور از واقع خود به زمین آورده‌اند. تا اینجا (پایان ژوئیه) حملات متقابل سنگین اسرائیل سبب شده است که از سوئی هفت سازمان مسلح فلسطینی، از جمله حماس، در میان خود به درجه‌ای از تفاهم برسند و از سوی دیگر میان حکومت نخست‌وزیر (هانیه) و حکومت رئیس‌جمهوری (عباس) و هشت سازمان امنیتی و انتظامی که زیر کنترل کامل هیچیک نیستند همکاری‌هائی برقرار شود. هردو دگرگشت (تحول) را می‌باید خوشامد گفت. نخستین پیامد این توافق‌ها اعلام گروه‌های فلسطینی است به اینکه موشک‌های خود را به خاک اسرائیل شلیک نخواهند کرد. شاید سرانجام فلسطینی‌ها به بیهودگی راه‌حل نظامی پی‌ببرند.

۵ ــ حزب‌الله هماوردی نیرومندتر از حماس است و اسرائیلیان به آنچه می‌خواهند (درهم شکستن حزب‌الله) نمی‌توانند رسید. ولی به نظر می‌رسد که پس از دو هفته‌ای گلوله باران (توپ‌ها) و بمباران‌های سخت (هواپیماها) هدف‌های جنگی آنها محدودتر شده است: زدن ضربتی کاری بر توانائی نظامی و زیرساخت اقتصادی و اجتماعی حزب‌الله؛ و فراهم کردن زمینه دیپلماتیک برای فرستادن یک نیروی موثر بین‌المللی به جنوب لبنان. دولت‌های مهم غربی نشان داده‌اند که می‌توانند چند گاهی به اسرائیل دست گشاده در این راستا بدهند. در جهان بی‌اخلاق سیاست بین‌الملل، شمار کشتگان غیر نظامی هر چه بالاتر برود کامیابی دیپلماسی افزایش می‌یابد.

۶ ــ یک پیامد نا منتظر جنگ لبنان بیدار شدن محافل حکومتی در کشورهای عربی بر خطر جمهوری اسلامی است که خود را آماج دورتر حمله گازانبری به اسرائیل می‌بینند. موضوع تنها “هلال شیعی“ اصطلاح ملک عبدالله اردن ــ از ایران و عراق و جنوب عربستان تا لبنان و سوریه، با حکومت علوی آن ــ نیست که در خاورمیانه رو به بالا دارد؛ از آن تحمل ناپذیرتر برای آنان برآمدن ایران به عنوان ابرقدرت منطقه‌ای است. حکومت‌های عرب در فرمان آغاز جنگ که از تهران به حزب‌الله داده شد نشانه‌های اشتباه ناپذیر روند آینده را دیدند. از این پس ایرانیان خواهند بود که دستور کار اعراب را تعیین خواهند کرد. آنها قهرمانان آزادیبخش توده‌های عرب می‌شوند ــ یکی دیگر از قهرمانان بی‌آزادیبخشی اعراب ــ و حکومت‌ها می‌توانند بی‌دشواری، نوشته را بر دیوار بخوانند.
ــ تراژدی انسانی جنگ (چند صد کشته غیر نظامی، نیم میلیون آواره، ناچیز شدن بسیاری از آنچه لبنانی‌ها در دهه گذشته ساخته‌اند ...) از اندازه گذشته است. نیروی هوائی اسرائیل تفاوتی میان آماج‌های نظامی و غیر نظامی ‌نگذاشته است و محله‌های مسکونی را ویران کرده‌اند. هر چه هم اسرائیلیان گناه را به گردن حزب‌الله بیندازند مسئولیت حملات بی‌ملاحظه به شهرها با آنهاست، ولی دو واقعیت را نیز نمی‌باید از یاد برد:
ـ مسئول اصلی آنچه پیش آمده جمهوری‌اسلامی است که با خونسردی تمام جنگی را در سرزمین دیگری راه انداخته؛ و حزب‌الله است که بی‌هیچ مسئولیتی با امنیت و بهروزی چهار میلیون لبنانی قمار کرده است.

* تا لبنانی‌ها لبنانی نشوند ــ بجای شیعه و سنی و مسیحی و دروز ــ و تا اختیار لبنان در دست سوریه و جمهوری‌اسلامی، و در نتیجه زیر سایه همیشگی شمشیر اسرائیلی، باشد، سرنوشت آن کشور تکرار سی ساله گذشته خواهد بود ــ از جنگ داخلی تا اشغال و مداخله خارجی. سی سالی پیش فلسطینی‌ها لبنان را عرصه حملات اسرائیل و جنگ ویرانگر داخلی کردند و امروز نوبت حزب‌اللهیان است. آن جنگ به اشغال نیروهای سوریه انجامید که یکی از بدترین بدبختی‌هائی است که می‌تواند بر سر کشوری بیاید. این‌بار می‌باید امیدوار بود سازمان ملل متحد ــ در واقع کشورهای اروپائی ــ به یاری بشتابند و منطقه میانگیری (حائل) را در جنوب لبنان اشغال کنند. کار لبنان بی‌اشغال نمی‌گذرد.

۸ــ جنگ در لبنان درواقع میان جمهوری‌اسلامی و امریکاست و تا اینجا آخوندها بازنده‌اند. صدها میلیون دلار سرمایه‌گذاری‌هاشان در مناطق حزب‌الله به ضرب بمب‌ها پست شده است. بسیار دور است که حزب‌الله دیگر دست گشاده‌اش را در لبنان بازیابد. تهدید همیشگی موشک باران اسرائیل از جنوب لبنان در عمل بی‌اثری خود را ثابت کرده است. از آن بیش از دو هزار موشک در ده روزه نخستین جنگ که بر شهرهای اسرائیل بارید خم بر ابروئی نیامد. شکاف میان شیعی و سنی در جهان عرب ژرف‌تر شده است. در لبنان اراده بیرون راندن سوریه و جمهوری اسلامی از سیاست آن کشور نیروی بیشتر می‌گیرد. و با همه فریادهای محافل مترقی در غرب و “خیابان“ در جهان عرب، واقعیت پیکار جهانی میان نیروهای ترور اسلامی از یک سو و نیروهای دمکراسی لیبرال ــ هر چه هم در جاهائی به بی‌رحمی و تجاوز آلوده ــ آشکارتر می‌شود. در این سو منظره همه انسانگرائی و آزادمنشی نیست، ولی در آن سو همه توحش و خشونت و واپسگرائی است.

۹ــ اکنون خطر واقعی: پس از شکست خوردن حمله گاز انبری در غزه و جنوب لبنان و بی‌اثر ماندن سلاح موشکی رژیم اسلامی برضد اسرائیل، وسوسه حمله به ایران چه اندازه نیرومندتر خواهد شد؟



 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites