حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت

February 23, 2005

چهارشنبه 5 اسفند 2563 = February 23, 2005

 

خاور میانه در جنگ و صلح

 

” نخستین جنگ الکترونیک تاریخ نظامی در گردبادی از حرکتهای برق آسای هماهنگ و بی امان، رژیم صدام ”حسین را درهم شکست. ماشینی که بر سه دهه ترور و کنترل توتالیتر بر منابع و مردم عراق ساخته شده بود ”عملا در سه هفته فرو ریخت و برای درهم نوردیدن آن سه لشگر امریکائی و انگلیسی بس بود. ( هنگامی که ”از این لشگرها سخن می گوئیم باید به یاد داشته باَشیم که یک لشگر "پیاده" بیست هزار، و یک لشگر زرهی ”بیست و پنج هزار خودرو جنگی دارد و امریکائیان تنها روزی یک میلیون لیتر سوخت در یک خط تدارکاتی ”چهار صد کیلومتری زیر آتش دشمن به سپاهیان خود می رساندند).”

” از میان پیشگویان شکست، آنها که هشدار می دادند عراق افغانستان نیست حق داشتند. افغانستان پنج هفته ”لازم داشت. عراق ویتنام نشد و بغداد بجای استالینگراد ١٩۴۲ به پاریس ١٩۴۴ شباهت یافت. صدام حسین ”نتوانست شهرهای عراق را گورستان سربازان امریکائی کند و لشگرهای گارد جمهوری عزیز کرده خود را در ”سنگرها و پناهگاههاشان دید که زیر بمبهای هدفیاب هواپیماهائی که آسمان رزمگاه هیچگاه از آنها تهی نبود ”نابود می شوند. آن هواپیما ها از ناوهای هواپیمابر در خلیج فارس و دریای عربستان یا پایگاهها شان در ”امریکا و انگلستان یا از میانه اقیانوس هند بر می خاستند. مردم عراق، بدگمان از مقاصد نیروهای امریکائی و ”در تردید از درجه تعهد بوش پسر و بیمناک از تکرار تجربه بوش پدر تا آخرین ساعتها از خانه هاشان بیرون ”نیامدند ولی در لحظه مسلم شدن سرنگونی صدام حسین، شادمانی آنان را اندازه نمی شد گرفت. ”

” آن شادمانی در بسیاری از عراقیان دیری نپائیده است و در بیشتری با احساسات ناموافق درآمیخته است. ”عراقیان پس از چهل و پنج سال کودتاهای نظامی و دیکتاتوری بعثی، خود را آزاد شده یافتند ولی آزادی در هر ”جا بی فاصله با هرج و مرج و چپاول در ابعاد باورنکردنی همراه شد. توده های همشهریان به خالی کردن ”کاخهای بیشمار رئیس جمهوری و فرزندانش و سران حکومت و ادارات دولتی از هر چه می شد برد پرداختند که ”می شد بر کینه جوئی از یک رژیم ستمگر و گانگستر برشمرد (به زبان فردوسی.) ولی هنگامی که دامنه چپاول ”در شهرهای مرکزی و جنوبی به موزه ملی و از آن باورنکردنی تر، بیمارستانها، رسید منظره آنچه که چهار ”دهه بسر بردن در زیر حکومتی سراپا جنائی شده می تواند با مردمی در سطح های پائین تمدن بکند نمودار ”گردید. اگر کینه می بود کردان عراقی دلائل بسیار بیشتری از بغدادیان می داشتند که سنگی را بر سنگی نگذارند. ”

” بر امریکائیان خرده گرفته اند که همه قدرت انتلکتوئل خود را در سازمان دادن و اجرای یک نقشه جنگی ”بهت آور که به گفته یک ناظر نظامی انگلیسی سالها موضوع پژوهش در دانشکده های نظامی خواهد بود ”گذاشتند و اندیشه کافی درباره پس از صدام نکردند. این درست است، و هفته های پس از سقوط بغداد شاهد ”اشتباهات و سردرگمی های ارتشی بوده است که درست نمی داند با پیروزی نظامی اش چه بکند و در خطر ”باختن صلح است. به خوبی می شد پیش بینی کرد که سرنگونی یک رژیم توتالیتر با خودش بی نظمی و هرج و ”مرج خواهد آورد؛ خدمات شهری زیر ضربات جنگ بازخواهد ایستاد و مردم به تندی ناراضی خواهند شد. ”بخشی از آنچه پیش آمده است قابل جلوگیری می بود، هرچند هیچ درجه برنامه ریزی و آمادگی نمی تواند آثار ”ویرانگر یک جنگ را به تمامی و بیدرنگ برطرف سازد.”

” آنچه هیچ کس نمی توانست پیش بینی کند این بود که عراقیان از بغداد تا بصره دست به نابودی میراث ملی ”خود بزنند و به بیمارستانها بریزند و تجهیزات پزشگی را که به کارشان نیز نمی آید از زیر دست و پای بیماران ”بکشند و آنها را به مرگ رها کنند. عراق تنها کشوری نیست که با سرنگونی ناگهانی و خشونت آمیز حکومت ”خود روبرو شده باشد. دنیا انقلاب ایران و فروریزی رژیمها را در اروپای خاوری و مرکزی و افغانستان دیده ”است. خشم و کین در همه جا بود ولی مردم یک خانه را هم چپاول نکردند چه رسد که موزه و بیمارستان را ”وحشیانه به تاراج بسپرند. هیچ نیروی اشغالی تا کنون پاسداری مسلح از بیمارستانها را در طرح جنگی خود ”نیاورده بوده است. ”

” واکنش عراقیان و افکار عمومی عرب بهمان اندازه نشان از سطح فرهنگی داشته است که بیش از یک ”تعریف مبهم و کشدار جغرافیائی، خاور میانه را مرزبندی می کند. این خاور میانه یک جهان فرهنگی است که ”در آن مسئولیت و درست کرداری و راستگوئی و پذیرفتن واقعیت آشکار و چاره کردن کمبودها جای چندان ”ندارد. جهانی است که در واقعیت درماندگی، و ادعای برتری اش می باید همان به عربها واگذاشته شود و ”دیگرانی چون ما از آن راهی به بیرون و سلامت اخلاقی و فکری بجویند. روبرو با منظره باورنکردنی جامعه ”ای که می تواند تا این درجه ها فرو برود هنوز یک صدای هشدار و عبرت، یک نشانه شرمساری، از عراقیان ”که سهل است، از عربانی که تنها در این موارد معنای همبستگی عربی را می فهمند شنیده و دیده نشده است. ”همه یک صدا گناه چپاول بیمارستان و موزه را نه به دست خود عراقیان که به گردن امریکائیان می بندند. ”غفلت نابخشودنی تفنگداران دریائی امریکا که چند روز ایستادند و تماشاگر چپاولها شدند مسئولیت کسانی را، ”همه از مردم عادی، که به هم میهنان بیمار خود نیز رحم نکردند پاک شسته است. با لحن پیروزمند و حق ”بجانب می گویند پس چرا سربازان امریکائی وزارت نفت را نگهئاری کردند و دنبالش را نمی گیرند که اگر نفت ”عراق هر چه زودتر به بازارها سرازیر نشود چه آینده ای در انتظار مردم خواهد بود؟ خاور میانه ای را با دور ”اندیشی چه کار؟ (در سوریه که بیش از همه سنگ رژیم عراق را به سینه زد، فروریزی تند آن رژیم بجای هر ”تحلیل منطقی نظریه همیشگی توطئه را آورد: همه اش توطئه بوده است وگر نه چگونه عراقیها به این زودی ”تسلیم شدند؟)”

”* * *”

” جنگ دوم خلیج فارس را بیشتر جهانیان محکوم کردند. امریکا و انگلستان چگونه به خود اجازه می دهند که ”برای تغییر رژیم یک کشور به آن هجوم برند و سازمان ملل متحد را نادیده بگیرند؟ اما ویت نامی ها در گذشته ”دوتری به خود اجازه داده بوند برای برانداختن رژیم پل پت به خاک کامبودیا هجوم برند و با آنکه سازمان ملل ”متحد همچنان نماینده آن رژیم را به رسمیت می شناخت از کشتار بقیه مردم خمر جلوگیری کنند. تانزانیا چندی ”بعد با رژیم ایدی امین در غنا همین گونه کرد، و همسایگان کنگو چند سال پیش رژیم موبوتو را با جنگ سر ”نگون کردند و صدائی هم از جائی بلند نشد. در آن کشورها نیز مانند عراق انتظار اینکه خود مردم از کاری ”برآیند بیهوده بود. آن میلیونها مخالفان جنگ که بهمان اندازه با رژیم صدام مخالف می بودند نمی توانستند ”بپذیرند که در واقع از ادامه وضع موجود دفاع می کنند: صدام بد است، جنگ هم بد است، راه دیگری هم نیست، ”با وجدان آسوده به زندگی خودمان برسیم.”

” ولی عراق صدام حسین و همه خاور میانه عربی بیش از اندازه به حال خود رها شده بوده اند. این منطقه ای ”نیست که بتوان به تحول "طبیعی" گذاشت. تحول طبیعی جامعه های عرب به فرورفتن هرچه بیشتر در روحیه ”ها و اوضاع و احوالی است که خاور میانه عربی را خطرناک ترین ، و پس از افریقا واپسمانده ترین منطقه ”جهان نگهداشته است. این تنها منطقه ای در جهان است که مذهب و دستگاه آموزش رسمی و رسانه هایش، ”همه زیر درجه ای از نظارت دولتی، پروراننده و بلند گوی یک "ایدئولوژی" نفرت و خون آشامی هستند و ”خشونت، خشونتی که بیش از همه متوجه مردم و کشورهای خود منطقه است، خمیر مایه اجتماعی است. به ”آسانی از یاد برده می شود که پس از جنگ استعماری ایتالیای موسولینی در حبشه سالهای سی، گازهای سمی ”تنها سه بار در جهان بکار رفته است: در یمن به دست مصر عبدالناصر، در چاد(مسلمان) به دست لیبی قذافی ”و در ایران و خود عراق به دست عراق صدام حسین. عربها از کشتار مردم فلسطین بسیار سخن می گویند ولی ”منظورشان کشتار واقعی فلسطینیان در سال ۱۹۷۰ بدست نیروهای ملک حسین نیست. همبستگی عربی نمی ”گذارد که اشاره ای هم به سوریها و عراقیان و الجزایری ها و یمنی هائی بکنند که دهها هزار به دست خودیها ”قصابی شده اند.”

” این همبستگی عربی هم در ریاکاری و یکسویگی و بی اثری خود از پدیده های ویژه فرهنگی است که به درد ”از چیزی برنیامدن می خورد. بیست و دو کشور عربی در اتحادیه عرب گرد آمده اند، با دبیرخانه مفصل در ”قاهره و صدها میلیون دلار بودجه سالانه که اشتغال دائم برای مقامات از رده خارج شده مصری و دیگران فراهم ”می دارد. سازمانی است برای همکاری یک بلوک مهم جهانی، با ۲۸۰ میلیون جمعیت، دو سوم منابع نفت ”جهان. در چهار چوب آن کنفرانسهای سران، وزیران خارجه، کنفرانسهای فوق العاده در واکنش به رویداهای ”مهم و بحرانها پیاپی برگزار می شود. نتیجه همه اینها چه بوده است؟ چیزی نزدیک به هیچ. در همین بحران ”عراق باز یکی از آن کنفرانسها در غوغای رسانه ها برگزار شد و یکی از آن قطعنامه ها که دیگر به حفظ آبرو ”هم نمی آید در سودمندی گفتگو و بدیهای جنگ صادر کردند. در همان حال نیروهای ائتلافی از قلمرو نیم دو ”جین کشور عربی، یک عضو دیگر اتحادیه را می کوبیدند. همبستگی اعراب تنها بر ضد ایران یا اسرائیل از ”واقعیتی، اگر نه تاثیری، برخوردار می شود. تنها در اینجا هاست که غیرت عربی، به جوش می آید ولی باز بی ”آنکه در واقعیت ناتوانی اعراب تغییری بدهد.”

” خاورمیانه مردابی است که در آن هیچ چیز مگر به بدی دگرگون نمی شود. رشد عنان گسسته جمعیت ””(مردمان خاور میانه این بزرگترین دستاورد را از خود دریغ نداشته اند،) فشار بر منابع کاهنده آب و خاک؛ نظام ”آموزشی میان تهی که بیکارگان و نیروی کار میانمایه می پروراند؛ فرهنگی که موتورش تبلیغات سیاسی و ”مذهبی است و آفرینندگی را پس می زند؛ و سیاستی که به بهای واپس نگه داشتن جامعه، به پایندگی یک گروه ”کوچک و موروثی صاحبان امتیازات کمک می کند و جایگزینش از خودش خونریز تر و واپسمانده تر است. ”جامعه های عربی تقریبا از دم، نا خویشکارند ”dysfunctional؛ درست کار نمی کنند و تسلط خارجی یا ”دیکتاتوری را جایگزین آشفتگی یا استبداد مذهبی ساخته اند. مقایسه این توده عظیم انسانی با یک کشور ”متوسط اروپائی جز مایه سرشکستگی کسانی که سنگ اتحاد خاور میانه را به سینه می زنند نیست. تولید ”ناخالص ملی این ۲۸۰ میلیون تن هنوز مانده است که به اسپانیا برسد و اسپانیائیان در روز بیش از یک سال ”همه کشورهای عربی کتابی که ارزش خواندن داشته باشد چاپ می کنند. (بسیاری از کتابهای عربی بیش از ””"تراکت"های تبلیغاتی و تکرار دروغپردازی ها نیستند). ”

” درد اصلی این جامعه ها مذهب زدگی است. مذهب با تسلطی که بر نظام ارزشها دارد از گسترش یافتن ”فرهنگ مدنی جلو گیری می کند. نوسازندگی ”modernization” در کشورهای عرب بیشتر کارکرد حکومت ”هاست که به ضرورت بدان گردن می نهند. ولی این نوسازندگی دربرابر محافظه کاری و کهنه پرستی توده های ”مردم مذهبی، سطحی و نیمه کاره می ماند. دوپارگی تا ژرفای جامعه ها رفته است و زیستن در دروغ و فساد را ”مزمن کرده است. رویهمرفته در آین جامعه ها کاری نمی توان کرد و می باید به حرکت حلزون ( لیسک ) آسای ”عرفیگرائی دولتی خرسند بود. تا وقتی در خاور میانه رستگاری خود را در مذهب بازهم بیشتر جستجو می کنند ”همین خواهد بود. در این جهانی که با شتاب دگرگون می شود یا می باید به سنت چسبید یا به نوآوری؛ یا سنت ”را با نوآوری سازگار کرد یا نوآوری را در پای سنت به قربانگاه فرستاد. عربها به الحمدالله و ماشاء الله و ”انشاء الله چسبیده اند و خود را به تقدیر الهی سپرده اند و تقدیر الهی بیش از این برایشان ندارد.”

”* * *”

” عراق اکنون فرصتی یافته است که یا بدتر در گرداب ترور و استبداد و تجزیه حتمی بغلتد و یا کوره راهی را ”که دیگران برایش به بیرون از چنبر سرکوبگری و جنایت و تاراج منابع ملی گشوده اند شاهراهی برای ”برقراری نظام سیاسی دمکراتیک و سرمشقی برای بسیاری جامعه های دور و نزدیک دیگر گرداند. چنانکه ”پیداست، امریکائیان با همه نا آمادگی برای دست و پنجه نرم کردن با کشور غیر ممکنی مانند عراق، تصمیم ”دارند بر خلاف افغانستان تا پایه گذاری یک نظام سیاسی با ثبات بروند. عراق در استراتژی جهانی امریکا ”بسیار از افغانستان مهمتر است و بر خلاف افغانستان زیرساخت قابل ملاحظه ای دارد و از همه بالاتر با دومین ”ذخیره نفتی پس از عربستان سعودی می تواند روی پای خودش بایستد. با همه تکیه ای که پوزشگران و ”مدافعان صدام حسین بر مقاصد نفتی امریکا در عراق می کنند، عامل نفت در رفتار فرانسه و روسیه سهمی ”بسیار بیش از امریکا داشته است که اگر می خواست از خود صدام حسین همه نفت عراق را یکجا می گرفت و ”نیازی هم به بیست میلفارد دلار هزینه جنگ و به کشتن دادن صد تنی از سربازانش نمی داشت. با اینهمه نفت ”طبعا عامل قطعی در تلاشهای امریکائیان برای بازسازی عراق است. فرانسه و روسیه تا آنجا در پیشبرد منافع ”اقتصادی خود رفته اند که اکنون به بهانه های گوناگون با برداشتن تحریم اقتصادی عراق از سوی سازمان ملل ”متحد مخالفت می ورزند ــ همان تحریم که تا پیش از جنگ برای برداشتنش فشار می آوردند!”

” منظره سیاسی کنونی عراق جای هر اندازه بدبینی را باز می گذارد که در چنان کشور ساختگی با تاریخ ”خونبارش قابل فهم است. در شمال کردان هستند، خود به دو گروه رقیب تقسیم شده و زیر نگاه تهدید آمیز ”ترکیه ای که در فرستادن تانکهایش تردید نخواهد کرد. از میان آنها گروه به رهبری طالبانی تا کنون خردمندانه ”ترین مواضع را داشته است و از مایه های امیدواری به آینده است. در مرکز، سنیان بی رهبری مشخص، خود ”را با از دست دادن موقعیت برجسته گذشته شان روبرو می یابند و نمی دانند با خطر بنیادگرائی شیعیان چگونه ”روبرو شوند. شیعیان سه گروه اند که اکنون برسر قدرت در مبارزه ای با یکدیگر، با سنیان و کردان و با ”امریکائیان در گیرند و مانند همه بنیادگرایان، بیش از منطق برنده به کارد برنده عقیده دارند. دست جمهوری ”اسلامی در جنایاتی که تا همیفن جا کرده اند احتمالا درکار بوده است و می تواند به بیش از اینها بکشد.”

” عراقیان به حق می خواهند صاحب اختیار خود باشند و شیعیان به حق بر اکثریت شصت در صدی خود تکیه ”می کنند. ولی ما در جهان سوم با متن های درسی حقوقی سر و کار نداریم. اگر فردا نیروهای خارجی از عراق ”بیرون بروند یکی از حمام های خونی که عراق بارها در آنها شسته شده است در انتظار آن کشور خواهد بود و ”به احتمال زیاد یکی از بسیاری. و اگر در عراق، اکثریت عددی صرف حکومت کند، شیعیان نخست یکدیگر را ”در پیکار قدرت خواهند کشت و آنگاه یک جمهوری اسلامی نمونه ایران برپا خواهند داشت که برای بقیه ”عراقیان جز نبرد مسلحانه راهی نخواهد گذاشت. آزادیخواهانی که تا صدام برسر کار بود پروای مردم عراق را ”نداشتند و امروز هم آماده نیستند ریزه کاریهای دمکراسی باختری را یک روز هم به تعویق بیندازند می باید به ”پیامدهای دمکراسی فوری خود بیندیشند. امریکا خود را در عراق به هچل انداخته است ولی مردم عراق پس از ”سی سال از یکی از بدترین حکومتها در هر جا آزاد شده اند و تا از خود مسئولیت نشان ندهند به سرپرستی ”دیگران نیاز خواهند داشت.”

” اکنون درست یا نادرست، نیروهای امریکئی در عرق اند و خیال ندارند به این زودی بروند. عراقیان اگر تن ”به تقسیم قدرت میان سه عنصر مهم جمعیت عراق بدهند و سنیان از ادامه انحصار سنتی قدرت، و شیعیان از ”تحمیل حکومت مذهبی دست بردارند ــ و اگر به صدها قدرت طلبی که آرزوی ربودن تکه ای از غنیمت را دارند ”فرصتی ندهند ــ با امریکائیان مشکلی نخواهند داشت. حکومتهای محلی نیرومند در یک ساختار فدرال و یک ”نظام عرفیگرا تنها گزینه منطقی برای گروههای مذهبی و اقوامی است که به زور و به میل دیگران باهم ”کشوری ساخته اند. چنان راه حلی برای طرحهای دراز مدت امریکا هیچ زیانی ندارد و می توان انتظار داشت که ”به تحقق آن کمک کند. برای کسانی که رفتار عراقیان را در این چند هفته دیده اند چنان دورنمائی همان ”دورنماست و چندان جای خوشبینی نیست. مقامات امریکائی به درجه بالای آگاهی و چیره دستی نیاز دارند که ”در موقعیتهای مشابه کمتر از آنان دیده نشده است.”

” سازمان ملل متحد چتر مناسبی برای هر مداخله سیاسی از بیرون است ولی با آزمایشی که شورای امنیت در ”قطعنامه ۱۴۴۱ و بحران پس از آن داد و اکنون با گروکشی فرانسویان و روسها برسر پایان دادن تحریم ”اقتصادی عراق، نمی توان انتظار داشت که امریکائیان به آسانی زیر چنین باری بروند. شاید کارشناسی ”انگلیسها بتواند کم تجربه گی امریکائیان را جبران کند. شاید هم شورای امنیت بتواند با دبیرخانه سازمان ”ترتیبات عملی برای نظارت بر دوره گذار به نظام سیاسی آینده بدهد. ”

”* * *”

” هر چه بر سر عراق بیاید سران رژیم اسلامی مجالی برای آسودگی خاطر ندارند. موازنه نیروها در خاور ”میانه و آسیای جنوب باختری بطور قاطع دگرگون و یک سویه شده است. امریکا دست گشاده تری برای تغییر ”منظره سیاسی یافته است. جمهوری اسلامی هم اکنون پرونده کاملی نزد امریکائیان دارد و اگر هم بخواهد نمی ”تواند از درگیری در اوضاع درونی عراق دست بکشد و پرونده اش سنگین تر خواهد شد. به خوبی می توان ”انتظار داشت که از سوئی فشار بر رژیم اسلامی افزایش یابد و از سوی دیگر هر نشانه آمادگی جامعه ایرانی ”برای پذیرفتن مسئولیت دمکراتیک، توجه نزدیک محافلی را که در پی تغییر نظامهای دیکتاتوری در این منطقه ”هستند جلب کند. برای مردم ایران فرصتی پیش آمده است که مبارزه با رژیمی را که هر چه بکند به زیان ”اوست شدت بخشند. حکومت اسلامی اگر به امریکائیان امتیازاتی را که می خواهند بدهد شکست خورده خواهد ”بود و اگر ندهد به خطر خواهد افتاد. در هردو صورت بحران درونی رژیم سخت تر خواهد شد و اینها همه به ”سود مبارزه مردم است.”

” عراق از سوی دیگری نیز بر ایران تاثیر می گذارد: خاور میانه ای که جمهوریخواهان اسلامی و ”اصلاحگران مذهبی، تازه به اندیشه متحد کردنش افتاده اند این است. اگر ایرانیان از تنگنای اسلام در سیاست ”می خواهند بدر آیند و نگاه خود را بالاتر بگیرند همان بهتر که از خاور میانه درگذرند.”

” چشمانی که یک ماهی به تلویزیونها دوخته بود منظره عراقیان را در تصویرهای جاندار گروههای بزرگ ”چپاولگران، فورانهای عواطف لگام گسیخته، انبوه سینه زنان و قمه زنان، نوسانهای ناگهانی حالتهای جمعیت، ”ترکیب خشم آتشین و درماندگی محض می دید و خسته و بهم برآمده، به یک اشاره انگشت می توانست از ”فرستنده پهلوئی، ارکستر جوانان گوستاو ماهلر را (یک ارکستر بین المللی اروپائی) ببیند که به رهبری استادانه ””"پیر بولز" فرانسوی در تالاری در جهان آلمانی زبان، یکی از صدها تالاری که هر روز در این قاره صحنه ”چنان اجراهائی است، اثری را نه از کارهای نه چندان خوشایند خود او اجرا می کرد. آن مناظر، دنیای ماست. ”این یکی می تواند دنیای ما بشود. خرده گیران می توانند نسبت اسنوبیسم ( مشکل پسندی که گاه با رگه ای از ”افاده همراه می شود) بدهند. اما کدام عیب بهتر است، ابتذالی که پائین تر می رود یا اسنوبیسمی که اراده والائی ”در آن است؟



 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites