حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت

February 23, 2005

چهارشنبه 5 اسفند 2563 = February 23, 2005

 

نگرش ایرانی به رویدادهای جهانی

 

اینکه مردمی درنگرش خود به مسائل خارجی، نخست سود ملی خویش را بشناسند به نظر از ”بدیهیات می آید. مگر افراد در برابر رویدادهای زندگی خودشان معمولا جز این می کنند؟ ولی ”در جامعه ما به این سادگی نیست. رویدادهائی هست که نگرش ایرانی به آنها، به معنی سود و ”زیانی که بیش از همه برای منافع ملی ما دارند، می باید با احتیاط و اندکی شرمساری همراه ”باشد. بخش بزرگی از جامعه روشنفکری دو نسل اخیر ما، که یکی از پدیده های واژگونه عصر ”تجدد ماست و یک پژوهش روانشناسی-سیاسی جدی لازم دارد، شصت سالی است که چنان ”نگرشی را در زمینه های معینی محکوم می کند و کیفر می دهد.”

” از برتری چپ در سیاست ایران که با حمله ارتش سرخ در ١۳٢۰ /١۹۴١ آغاز و با هر ”پیروزی آن ارتش تقویت شد، نگرش «اخلاقی» و «مترقی» به رویدادهای خارجی جای نگرش ”منافع ملی را در آن بخش بزرگ جامعه روشنفکری گرفت. مردم ما وظیفه دار شدند که اول به ”فکر دیگران باشند؛ نیروهای مترقی را در عرصه جهانی تقویت کنند، و نیروهای امپریالیسم را ”بکوبند. رسانه های بیشمار این گرایش، برخود گرفتند که افکار عمومی را از رنج بازشناسی ”مترقی از امپریالیست برهانند. به راهنمائی آن رسانه ها بسیاری مردم عادت کردند در مسائلی ”که ربطی به آنها نداشت ایستار (موضع) های پرشور بگیرند و در آنجاها که ربطی به ایران می ”یافت بجای رعایت سود خودشان به فکر طرف «مترقی» باشند. ”
” ”
” از فروپاشی اتحاد شوروی (کدام اتحاد، کدام شورا؟) «مترقی» از زبانها افتاده است و به ”پیروی از سنت مجرب عاشورائی، مظلوم بجایش نشسته است. وظیفه اخلاقی ماست که از ”مظلومان پشتیبانی کنیم. ولی مظلومان درجاتی دارند که جامعه روشنفکری به میل خود تعیین ”می کند و فاصله آنها از ایران، یا ابعاد مظلومیت شان ملاک نیست. در جدول مظلومیتی که ”جامعه روشنفکری دارد مردم بلوچستان که بطور منظم دارند پائین برده می شوند در ردیفهای ”بسیار پائین تر از عراقیان می افتند و خون یک فلسطینی، از صد هزار افریقائی رنگین تر است. ”یک کودک عراقی که در بیمارستان در می گذرد یا یک پسر بچه فلسطینی که در تیر اندازی ”خیابانی کشته می شود بر وجدانهای بیدار روشنفکران گرانتر می افتد تا روزی صد کودک ”خیابانی که بر شهرهای بزرگ ایران افزوده می شوند. یک نگاه به خبرها و مقالات رسانه های ”نوشتاری، و الکترونیک (شبکه ای، به پیشنهاد یکی از روزنامه نگاران) بس است که نشان دهد ”نبض وجدان و اخلاق و بشر دوستی در کجاها می زند. ”

” برقراری حکومت اسلامی و بیست و پنج سالی که برای دریدن هر پرده پنداری بس بوده ”منظره را در خود ایران به مقدار زیاد عوض کرده است. در ایران، مردم بی آنکه، دست کم در ”برخورد با رویدادهای خارجی، غیر اخلاقی شده باشند، به حکمت چراغی که به خانه رواست، ”بویژه دربرابر مسجد، پی برده اند و می دانند که به گفته ضرب المثل انگلیسی، نیکوکاری از ”خانه آغاز می شود. آنها بینوائی عمومی را می بینند و می خواهند منابعشان برای خودشان ”صرف شود و دیگران را می بینند که لحظه ای در اندیشه آنچه برسر ایرانیان می آید نیستند. ”رفتار طبیعی آن بیگانگان، حتا مردمانی که آخوندها از شکم ایرانیان زده اند و به آنها داده اند، ”چشم ایرانیان را باز کرده است. بیگانگان برای دستخوشی که می گیرند از کمترین حق شناسی ”نیز دریغ دارند. در ایران دیگر می شود بی شرمساری، از نظرگاه ایرانی به رویدادهای بین ”المللی نگریست و تا آنجا رفت که بهم برآمدن خود را از فلسطینی شدن سیاست ایران بی پروا ”اعلام داشت.”

” ولی در بیرون، جامعه روشنفکری ( بهتر است با توجه به کاهش روزافزون صفوف آن، ”اصطلاح چپ مترقی را بکار بریم) رسالت اخلاقی اش را با پرچمی که در دفاع از هر رویداد ”بی ارتباط یا حتا زیان آور به ایران بلند کرده همچنان انجام می دهد. ما در بیرون وظیفه داریم ”که بی توجه به پیامدهای یک رویداد، یا نقش یک قدرت معین برای مصالح ملی ایران، حتا بی ”توجه به نظر مردم ایران، از مترقیان پیشین و مظلومان کنونی دفاع کنیم. ”

” * * *

” یازده سپتامبر، شکاف میان چپ مترقی و بقیه مردم ایران را پر نشدنی تر از همیشه کرده ”است. امریکائیان از آن هنگام در پیکاری همه سویه و در همه جبهه ها با تروریسم بین المللی، ”تروریسم اسلامیف، هستند و این پیکار در میان شادی عموم مردم ایران، دامن جمهوری اسلامی ”را هم گرفته است. تا همین جا امریکائیان در افغانستان، طالبان و القاعده منفور را درهم شکسته ”اند و صدام حسین و بعثی های خون آشامش را از عراق برانداخته اند. چپ مترقفی در این ”تحولات جز فرصت جوئی ریاکارانه امریکا را برای تسلط بر مناطق و منابع بیشتر نمی بیند. ”کم نیستند کسانی از میان ستارگان درخشان روشنفکری ایران که یازده سپتامبر را کار خود ”امریکائیان می دانستند. امریکا به افغتنستان به دلائل استراتژیک خود حمله کرد، نه برای ریشه ”کنی طالبان و القاعده که آفریدگان خود امریکائیان هستند و هر چه در هر زمان بکنند مسئولیتش ”با امریکائی است که آنها را در جنگ با نیروهای اشغالی شوروی در افغانستان بکار گرفت. ”صدام حسین اگر هم بد بود گناهش به گردن خود امریکائیان است که برای نفت به جنگ درآمدند ”و موزه های عراق را هم خودشان غارت کردند. استادان پیشین دیالکتیک، در دید یک سویه و ”یک بعدی خود، ابائی از فرو رفتن تا حد محافل منقلی ندارند.”

” ولی مسئله مهمتر در چنین رویکردهائی که در بیرون ایران به نظر می رسد پردامنه است، ”نبود آن دید ایرانی است که می باید اولویت داشته باشد. سرنگونی طالبان و رژیم بعثی عراق، ”گذشته از مقاصد امریکا یا ماهیت آن رژیمها، برای ایران چه دارد؟ مایه شگفتی است که ”مردمانی که در هر چیز، حتا اگر رهانیدن ایران از آخوندها باشد، تنها نگرانند که برای خودشان ”چه دارد، دربرابر فرصتهای تاریخی که برای ملت ایران پیش آمده است به چیزی که نمی ”اندیشند سود ملی ایران است. کسی نمی گوید ویران کردن یک گودال مار، و تلاش برای ساختن ”یک کشور معمولی با درجه ای از دمکراسی در افغانستان چه اندازه مرز خاوری ما را که چند ”سال پیش نزدیک بود صحنه جنگ شود امن تر کرده است؟ ”

” دگرگونی دراماتیک و تاریخی ژئو استراتژی ایران پس از جنگ دوم عراق از آنهم بیشتر به ”غفلت برگزار شده است. از هنگامی که بیست و دو سده پیش لژیونهای کراسوس در میانرودان ””(عراق کنونی) پدیدار شدند مرز باختری ایران همواره مایه تهدید امنیت ملی بوده است. ما دو ”هزار و دویست سال از آنسو زیر حمله رومیان و عثمانیان و سرانجام عراقیان بوده ایم. ”امریکائیان بی آنکه روحشان خبردار باشد این مشکل ژئو استراتژیک را برای ما برطرف کرده ”اند. به یاری امریکا ما برای نخستین بار در دویست سال از مرزهای امن شمالی برخورداریم ””(پس از فروپاشی «امپراتوری شر» ریگان) و در دو هزار و دویست سال از مرز امن باختری. ”هیچ کس پیدا می شود که پیامدهای این دو رویداد را برای ایران آینده ای که ناچار نخواهد بود تا ”دندان مسلح شود و خود را به دامن هر پشتیبانی، از جمله امریکا، بیاویزد ارزیابی کند؟

” ولی چنین انتظاری از یک چپ مترقی که به پنج بار و ده بار اشتباه نیز خرسند نیست و هر ”اشتباه را چون برچسب افتخار و نشانه سرزندگی بر خود می زند، بیجا می نماید: دشمن، ”امریکاست و مسئله اصلی فاسطین است و ما اساسا در جهان جنگ سرد بسر می بریم.”




 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites