شورای ملی ایران ناقوسِ مرگِ جمهوریاسلامی را بصدا در آورده است!
حق
شیر و خورشید و تاج گرامی، ؛دیدار ما آخر آپریل؛ یعنی چه!؟ امیدوارم منظورتان این نباشد که تا آنزمان خبری از شما در اینجا نخواهد بود! قابل قبول نیست! در روز ۵ دقیقه وقت برای یک نظر و حرف کوچک حتما برای همه هست.
شما خوب درک کرده اید که قصد من هرگز تخریب نبوده و فقط پاسخگو کردن همه آنانی بوده که ادعای دمکراسی، حقوق بشر، نجات ایران و آزادی دارند. اکثریتی که این واژه ها را بر زبان می رانند، طرز تفکر، اعمال و سطح درکشان از این مقوله ها، این اطمینان خاطر را بمن نمی دهد که حرف و عملشان یکی است. تراژدی است که اکثریت درکشان از این مباحث کمتر از منست! اینهمه حقوقدان، متخصص روابط بین الملل و کارشناسها از بازرگان، بنی صدر، حاج سید جوادی تا نوری علاء، امیدمهر، محمد امینی، بهرام مشیری... با اینهمه تخصص شان! تمام عمرشان فقط تیشه به ریشه ایران زده و دست بردار هم نیستند. از کجا معلوم با مرگ جمهوری اسلامی همینها، تجزیه طلبان، فدرالیستهای ملت و ملیت ساز یا متخصص و روشنفکرنمای جدید جای اینها سبز نشوند و کشورمان را با یک قانون اساسی ضدملی دیگر به قهقرا نبرند؟برای همینست از حالا باید آن اصول ۴ گانه را ملکه ذهن مردم کرد و مردم را با یکایک آنها و اهمیت شان در قالب یک منشور ملی که اساس قانون اساسی نوین ایران باشد آشنا کرد. وقتی مردم با این منافع ملی حیاتی ایران که طبیعتا در بر گیرنده منافع شخصی و حقوق شهروندی شان هم هست آشنا شوند دیگر کسی نمی تواند توده ها را با سکولاردمکراسی، سکولاریسم نو و کهنه، فدرال بازی و ملت و ملیت سازی گول بزند و کشور و ملت را تکه و پاره کند و پدر مردم را درآورد. نگاه کنید بهمین متخصصان و روشنفکران قلابی که چگونه ؛حق تعیین سرنوشت مردم؛ در منشور جهانی حقوق بشر را معرفی کرده اند تا توجیه گر فروپاشی ایران در دو گام باشد! یکسویش یوسف عزیزی بنی طُرُف تندرو ایستاده و سوی دیگرش اسماعیل نوری علاء نرم رو! اینها آن اصول ۴ گانه را بهتر از ۹۹ درصد میهنپرستان ایران می فهمند و بنابراین، فعالیتشان همیشه از بقیه موثرتر بوده و خواهد بود.
----------------
فکر می کنم منظور بعد از کنگره شورای ملی می باشد.
ارادتمند
بهمن زاهدی
|