رضا شاه و بیبیسی 1941(11 شهریور 1320)
حق
ما نه مبارزه بلدیم و نه منافع ملی سرمان می شود! فقط بلدیم زانوی غم بغل کنیم و بنالیم و همه تقصیرها را بگردن دیگران بیاندازیم و هیچ مسئولیتی در قبالش نپذیریم. هزار جور کربلا برای خود ساخته ایم تا مرثیه بسراییم و به سینه بزنیم و گریه کنیم و لعن و نفرین به شمر و یزید بفرستیم! کربلای حسینی، کربلای ۲۸ مرداد، کربلای بی بی سی،... ما مثل بچه هاییم که بستنی مان را دزدیده اند و کارمان شده بدنبال ننه و بابایی گشتن و گریه و زاری کردن و انتظار داشتن که بروند حق مان را از دزد بگیرند و یک بستنی تر و تازه هم برایمان بخرن. آپوزیسیون و رسانه های ما مثل بچه های لوس و ننری اند که انتظار دارن یکنفر پیدا شود و یک بستنی کف دستشان بگذارد و انقدر دنیا خوب و اخلاقی هم باشد که کسی هم بخود اجازه دزدیدنش را ندهد! آپوزیسیون و رسانه های ما رفتارشان بچه گانه است ولی ادای بزرگترهای ما را درمی اورند! نه خودشان در این سه دهه فرصتی ایجاد کردند و نه از فرصتهایی مثل جنبش سبز که مردم ایجاد کردند توانستند استفاده کنند! کجا احزاب انگلیسی و بی بی سی مثل احزاب و تلویزیون پارس ما فکر و عمل می کند!؟ آیا احزاب و رسانه های ایرانی اند که فرق آپوزیسیون و تروریست، و منافع ملی را نمی فهمند یا احزاب انگلیسی و بی بی سی؟بجای فحاشی به انگلیسیا ازشان یاد بگیریم
|