یک نکته دربارۀ پیامد سانسور
کشکساب
بخش سه/ پرسشهاو خواسته های برادران!؟! بازجو؛در برابر کاغذهای سربرگ دار دادستانی {انقلاب اسلامی!!} بر زمین موزائیکی مثل من و چند ضد {انقلاب اسلامی!!}دیگر نشسته بود؛میکوفت که:کثآآآفت من که نمیخواهم به تو چیزی را تحمیل کنم!! خودت باید حق!؟! را از ناحق!؟! تشخیص بدهی و بنویسی. این اعمال و رفتار متأسفانه با یکی نشدن مدعیان مبارزه با ظلم و جنایت حکومت اسلامی در کشورمان؛از کمیته مشترک ؛که بنام بازداشتگاه توحید!؟ یعنی یگانه پرستی سالهای شصت وسه و چهار اسلامی؛به همه جامعه سرایت نمود. لذا تشکیلاتی که برهیچ اخلاق و شأنی که میتواند به انشان مربوط باشد پایبند نیست؛.. .
|