برای چه مبارزه می کنیم ؟با که مبارزه می کنیم؟
حق
با درود بر ستار گرامی، دو پرسش بسیار کلیدی کرده اید که اول باید شخصیتها و گروهها و احزاب و شبکه ها و جبهه های سیاسی بدهند و همواره آنرا تکرار و تبلیغ کنند و نه اینکه عمدا و سهوا از مردم انتظار داشته باشند که خودشان بروند پیدا کنند یا رجوعشان دهند به اسناد و اساسنامه ها و منشورهایشان. آپوزیسیون باید درک کند که درک مردم از این اسناد و مرامنامه ها و منشورها و اساسنامه ها خیلی کم است و بار حقوقی و تفاوت بین آرمانها و ممکنات و تفاوت بین شعارها و عملگرایی ها و تفاوت بین وعده ها و پایبند ماندن به آنها و عدول از آنها را اکثرا نمی داند مگر آنکه کارشناسان بی غرض و مرض روشنگریهای لازم را بزبانی که حتی بیسوادها هم می فهمند را بکند. در انگلیسی که من زندگی می کنم هیچ شخصیت سیاسی یا گروه و حزب و سازمان سیاسی ای و و و اینگونه که شخصیتهای سیاسی و گروهها و احزاب سیاسی و و و ما عمل می کنند عمل نمی کند. در انگلیس اینها بدنبال جذب مردم بهر طریق ممکن هستند چون مخاطبشان مردم هستند. خوب هم می فهمند که کار درک کردن خودشان بوسیله مردم را بدوش مردم نیاندازند و یا از مردم دوری کنند و در کنجی خود را قرار دهند که اکثر مردم از وجودشان آگاه نباشند. پرسشهای مردم چه موافق و چه مخالف را حمل بر خیانت هوادار یا ذات دشمن نمی کنند.
|