دربارهيی هويّتِ ملّی و پروژهی ملّتسازی
حق
با درود بر دوستان گرامی، با تایید کامل نظر پرویزخان عزیز، مایلم بدانم که آیا او همان پرویزی ای است که نظراتش را در ؛اینجا نظر بدهید؛ کیهان آنلاین می دیدم و می خواندم و می آموختم؟
آیا جناب آشوری از اعضاء کنفدراسیونی ها بود؟ اگر بود متعلق به کدام جریان سیاسی و فکری بود؟
در جهان معدودی ملتها از عهد عتیق وجود داشتند که در میانشان ایران و چین و ژاپن و یونان و مصر در صدر هستند. حال منافع ملی انگلیسی ها و امریکایی ها و اسرائیلیها و مشتی وطنفروش و تجزیه طلب و فدرالیست حکم می کند که هویت ملی ایرانیان را انکار کنند. در این میان هم مشتی فرصت طلب تحت لوای روشنفکران و نخبگان ایرانی، مستقیم و غیرمستقیم به استخدام دولتهای بیگانه درآمده اند که در ازای مسند دانشگاهی و روزنامه نگاری و مفسر و فعال سیاسی و حقوق بشری، و حفظ و گسترش آن مقامها و مسندها، مطالبی بگویند و بنویسند قابل انتشار که باب میل آیت الله بی بی سی و صدای امریکا و دویچه وله و و و. این مطالب جهان سومی را هرگز جرئت نمی کنند در دانشگاههای معتبری که مقام استادی به آنها اهدا شده است را بیان کنند چون به ریش شان می خندند. این مطالب در راستای منافع ملی دولتهای بیگانه ای است که یگانگی ملی ایرانیان برایشان سد بزرگی است برای تکه پاره کردن ایران. پیش از تجزیه باید اول مردم یک کشور را نسبت بهم بدبین و کینه ورز کنند و هویت ملیشان را بزیر سئوال بکشانند. بیخود نیست که دکترررر مجید محمدی مثلا لیبرال دمکرات مقاله ای برای بی بی سی می نویسد که تجزیه ایران و چین و روسیه را توجیه می کند. از آنجا که خودش خوب می داند تجزیه چین و روسیه فعلا غیرممکنست، ایران بلا زده را در کنار ایندو قرار می دهد که در موقعیت بسیار ضعیفی قرار گرفته است. بخش عظیمی از این ضعف، موجودیت ؛روشنفکران؛ ای مثل مجید محمدی و آشوری هاست.
مقایسه ایران و ژاپن بعنوان اولی نیمه ملت و دیگری ملت بوسیله آشوری غلط است. تاریخ و موقعیت جغرافیایی ایندو کشور و و و رابطه حکومت و ملت و سیستم فئودالیته ایندو بسیار متفاوت بوده.
|