همایش «کلن»؛ کنار هم آمدن اپوزیسیون و آشتیطلبی جمهوریخواهان با نظام
شیر و خورشید و تاج
امید کشتکار،
آفتاب آمد دلیل آفتاب. این چند خطی که شما در مورد همایش "کلن" نوشتید دانسته یا ندانسته مهمترین مقاله، و در عین حال مهمترین مطلب کلیدی در ۳۴ سال گذشته بوده و میباشد.
اما متأسفانه خیلیها حتی با خواندن این مقاله صورت مسئله را نخواهند یافت، چه رسد به اینکه به اهمیت اتفاقی که در همایش کلن رخ داد و یا اهمیت اعترافات (یا بهتر بگویم اثبات برادری) فرخ نگهدار نسبت به خامنهای.
البته پس از وقایع ۸۸ مردم داخل به دلیل حضور مستقیم در آن زمان در خیابان ها، بهتر این مقاله را درک خواهند کرد تا ایرانیان خارج از کشور.
خیزش ۸۸، زمانی که میر حسین به مردم گفت به خانه بر گردید در واقع فرو ننشست و دقیق تر اگر بنگریم به وقایع آن روز، زمانی که شعار "جمهوری ایرانی" مطرح شد، کم کم شور و هیجان و تعداد مردم فرو نشست، تا جائی که دست سرکوبگر رژیم وارد عمل شد. مردم با ورود آن شعار فهمیدند این جریان برای سرنگونی نمیرود، و افتاده دست آنهایی که میخواهند یک جمهوری دروغ را با جمهوری دروغ دیگری اما این بار با پسوند (ایرانی) تعویض کنند. و چون در آن زمان صدایی هم از نهاد پادشاهی نشنیدند.........که انتظار آن میرفت....... صحنه را ترک کردند.
در تبصره اضافه کنم که: ""دست بند سبز معروف، دموکرات بودن بعضیها را روشن نکرد، چون دموکرات بودن آن برخیها برای بسیاری روشن بود. دست بند سبز در واقع آنهایی را که در (خیابانهای ایران در ۸۸) منتظر "یک اراده ملی مصمّم" بودند را مأیوس کرد و مردم متوجه شدند که برخی جو گیر شده و موضوع اصلی را که فرا رژیم است را فراموش کردند.""
یکی از دلایلی که "برخی" حال دارند از داخل برای خارج اپوزیسیون سازی میکنند... دقیقا همین است که از ۸۸ درسها گرفتند. اما همان بلایی که بر سر "انتصابات ساختگی رژیم" در آن زمان آمد و رشته از دست خودیهای رژیم در رفت.... همان بلا در کمین طرح های جدید رژیمیها است...
|