سخنی دیگر بر حقوق بشر در کنگرۀ نهم حزب مشروطۀ ایران
حق
درود بر آقای تفضلی و ایرانی عزیز،نمی دانم مقایسه منشورها باید چگونه و از کجا بیاغازد!متاسفانه کارشناسان حقوقی و سیاسی و اجتماعی تاکنون داوطلب نشده اند بما کمک کنند! منه کارناشناس در مقایسه منشورها، آنها را با شعارهای جنبش سبز و ایندو را با منشور جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد می سنجم. هر یک نزدیکتر به منشور جهانی باشد را انتخاب و حمایت می کنم. هر منشوری که داده می شود را اساس حقوقی می دانم که در تدوین قانون اساسی آینده ایران مهمترین نقش را بازی می کند. از آنجا که تدوین و اجرای کامل یک قانون اساسی نوین مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهایش را برای ایران واجب و هدف اصلی مبارزات ۱۰۰ ساله ملت یگانه ایران در چارچوب تمامیت ارضی ایران می دانم(تمامیت ارضی ما مطابق با سال شوم ۱۳۵۷ که به خمینی و وارثان گجستک اش تا به امروز محول شده)، هر منشوری که با آن ضرورت و هدف قابل مقایسه باشد را حمایت می کنم. شعارهای ساختارشکنانه مردم را من در تطابق کامل با حقوق مندرج ملتها در منشور سازمان ملل می دانم. این شعارها را خلاصه شده مطالبات ملت ایران می بینم که یکایک شان هرگز با حقوق بشر مندرج در منشور جهانی بوسیله سرآمدان ما سنجیده نشده که بنفع رژیم و حضرات فرصت طلبی بوده که از استکهلم تا واشنگتن و پراگ دوان دوان بدنبال حفظ رژیم و سهمشان فعال بوده اند. اینان با تعابیر کج و معوج از حقوق بشر و دمکراسی و اتحاد برای آن با هم مسابقه می دهند که شامل لابی ملت و ملیت تراشان فدرالی هم در آنجا و هم در شبکه سکولارهای سبز نوری علاء می شود.
منشور سبز مثل قانون اساسی جمهوری اسلامی متناقض و بنفع سبزالهی هاست که سهم خود را از غنائم ایران می خواهند. در یک منشور نمی توان هم ادعای حقوق بشر کرد و هم قانون اساسی جمهوری اسلامی را پذیرفت.
منشور پیشنهادی شورای ملی ها با روشی غلط آغازید.تمامیت ارضی و یگانگی ملی و منشور جهانی...را پیشنهاد کرد! مفادش را مستقیما به شعارهای جنبش سبز/مطلبات مردم ربط نداد.
منشور ۹۱برای حفظ رژیم و گمراه کردن مردم آمد.
باسپاس
|