راهی روشن برای مبارزان راستین
شیر و خورشید و تاج
***** بخش نخست - خطاب به مبارزین راستین ماده ۱۱ ها *****
دانشجوی گرامی و مبارزین راستین،
مقاله / مصاحبههای شما را خواندم و دیدم. تعریف شما، تعریفی از یک "شورای ملی" بود، که بسیار هم بدل نشست. بقول هم میهنان "جانا سخن از زبان ما میگویی". این شورای ملی که شما صحبتش را کردید - همان شورای ملی است که تمامی میهنپرستان ایران سالیان سال از آن سخن میگفتند و در انتظارش بودند و هنوز هم در انتظارش هستند که عملی شود.
اما اگر منظور شما این فراخوان "ملی" است که همه ما این روزها در مورد آن سخن میگوییم. گرچه افراد در شورای موقت این فراخوان تاکید بسیار به واژه "دموکراسی" و واژه "شفافیت" دارند. اما زمانی که شما طرحی را با یک تعداد بین خودتان مطرح میکنید بدون اینکه "demo" را در بحث نسبت به مفاد این طرح و منشور دخالت بدهید، و سپس پس از یک سال بحث و تبادل نظر با چندی این منشور را بمدت ۳ روز بدون هیچ نوع امضا چه از سوی اعضای شورای موقت یا حامیان، و سپس بعد از ۳ روز کم کم تازه سر و کله حامیان نخست پیدا میشود و چند هفته بعد در اثر اصرار "demo" یکی یکی سر و کله اعضا - باید گفت ادعا کردن اینکه هدف این شورا از اول "دموکراسی" و "شفافیت" بوده، کمی کم لطفی نسبت به درک و شعور "demo" است.
نه اینکه کاری که کردید بد بوده، چون به هر حال زحمتی کشیده شده - اما دیگر از شفافیت و دمو - کراسی سخن گفتن و مدعی شدن اینکه خواستید شفاف باشید کمی کم لطفی است...
ولی به خاطر میهن - ما این را هم ندیده میگیریم و بقول ما آذریها میگوییم "سنّ دیین اولسون" یعنی "همانی که تو میگویی باشد".
از اینکه بگذریم و نخواهیم بیشتر از این کشش بدهیم. تیتر مطلب هم جالب بود. "راهی روشن برای مبارزان راستین".
هم میهن گرامی، ما که کشته دادیم و از نیش بدخیم این رژیم در امان نبودیم - به خودمان اجئزه نمیدهیم که خود را "مبارزین راستین" بنامیم.
|