تحقیر عدالت نیست
سیامک شوروی
با درود به هموندان و دوستان نادیده گرامی!
از نگاه من سابقه و زمینه اینگونه گوشمالی ها به فرهنگ اسلامی کشور بدبخت ما بازمیگردد که تا پیش از رضا شاه بزرگ در مکاتب اسلامی آخوندها در جریان بود و تحقیر را که همانا خوارداشتن انسان و از آنرو توانایی نشستن بر گرده آنها و در دست گرفتن اندیشه و کردار آنها میبود را بهترین شیوه پرورش کودکان و نوجوانان میپنداشتند. بیخود نمیبود که چنین پنداشتهایی همچنین از مکاتب اسلامی به مدارس مدرن که از زمان رضا شاه در گشایش هر چه بیشتر آنها اراده میشد سرایت نموده و پایدار ماند. تردیدی نیست که از پهنای اینگونه پنداشتها روز به روز کاسته میشد تا آنجا که از گوشمالیهای بدنی و تحقیر کردن دانش آموزان, بر بنیاد قانون در زمان محمد رضا شاه بزرگ بازداشته میشد و میرفت که چنین کردارهائی از میانمان برچیده شود. چنین زشتی هایی را مانند چرخاندن بدکرداران آفتابه به گردن در شهر و روستا را ما هیچگاه در دوران محمد رضا شاه نیازمودیم. اما افسوس که دیو پلیدی آمده بر رکاب اسلام باز بر ما چیره گشت و کردارها ، پندارها و گفتارهای های مارا به زشتی آلود. جای افسوس فراوان است که مردم بزرگ ایران نه تنها یوغ این زشتی ها و پلیدی ها را سالها بر گُرده خویش کشیده اند بلکه بیشتر و بیشتر نیز با آنها آمیخته و آنها را راست میشمارند. تا آنجا که این دین پلید را از میانمان نزداییم و یا دست کم به آنجا که وابسته است (درون مساجد) نفرستیم زشتی ها و پلیدی های بیش از اینها را باید چشم به راه بود!
با درود و آرزوی ایرانی پاک از پلیدی ها و زشتی ها
پاینده باشید!
سیامک شوروی
|