بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب
حق
درود بر ایرانی نازنین، بابت این نوشتار بسیار جالب و آموزنده. با اینکه جمهوریخواهم ولی منطق شما را برای پادشاهی خواهیتان عقلانی می دانم. برای جمهوریخواهی هم می توان منطقی همتراز را پایه ریزی کرد ولی متاسفانه از عهده و کفایت و لیاقت جمهوریخواهان تحصیلکرده ما تاکنون خارج بوده است. این نه در گذشته و نه هم اکنون به جمهوریخواهان کمک کرده و نه هیچ کمکی به جمهوریخواهی در آینده خواهد کرد و همین باعث ناسالم بودن آپوزیسیون و بد برای دمکراسی است چون وقتی منطق نباشد جایش را زور پُر می کند. برآورد منه نظاره گر عامی از چپها اینست که چپ تا اوائل انقلاب در میان ایرانی جایی داشت ولی زود بواسطه ضعفهای جدی در پرسنل و رفتارشان باعث ریزش در بدنه خود شد. این ریزش پس از فروپاشی شوروی در سال ۸۹ میلادی بسیار جدی شد. در طی جنبش سبز ۸۸ و تاکنون هم یک ریزش عظیم در بدنه آن ایجاد شده است. به عبارت دیگر، کمر چپ میان ایرانیان شکسته است درست مثل کمر اسلامیستها در ایران. با اینحال این جنازه ها را نه ایرانیان با پشتیبانی خود بلکه تکیه گاه هایشان راست نگاه داشته اند. یکی در ایران با درآمد نفت و فرصت طلبان بین المللی باجگیر از رژیم و دیگری را بیگانگان و احتمالا خود رژیم برای تفرقه افکنی در میان آپوزیسیون در راستای حفظ خود.
|