سخنی دیگر بر حقوق بشر در کنگرۀ نهم حزب مشروطۀ ایران
کاوه یزدانی
با درود آقای بهمن زاهدی
جنابعالی پاسخی به پرسش بنده ندادید که می فرمایید چگونه در یک نظام پادشاهی پارلمانی دمکراتیک پادشاه به یک دیکتاتور تبدیل می شود .
نظام جمهوری اسلامی زمانی به قدرت رسید که اکثریت جامعه ایران کمترین آگاهی از یک حکومت اسلامی و قوانین اسلام حکومتی را نداشتند و به دلیل فرهنگ دینخویی شان متاسفانه گوسفند وار به دنبال آخوندها افتادند . همچنین از سویی نیز برای طمع آب و برق و اتوبوس مجانی به رژیم اسلامی رای دادند . تفاوت نسل کنونی ایران با نسل انقلابی سال 57 از زمین تا آسمان است . بنابر این نمی توان اکنون را با 34 سال پیش مقایسه کرد . من کوشیدم نظرتان را به ابزارهایی که باعث سوء استفاده مخالفین اتحاد ملی می باشند جلب نمایم بنابر این پای شاهزاده در میان گفتگویمان نیست . مردم سی و چهار سال پیش هرگز فکر نمی کردند که اگر روزی رژیم اسلامی را نخواستند و در برابرش ایستادند چه بلاهایی بر سرشان می آید . گروههایی که طرفدار نظام های جمهوری می باشند نیز باید به این پرسش پاسخ دهند که اگر زمانی مردم خواستند رای شان را از آن نظام پس بگیرند باید بطور دمکراتیک بتوانند رای شان را پس بگیرند . فرقی در بین نظامهای پادشاهی پارلمانی و نظامهای جمهوری پارلمانی می باشد این است که در نظامهای جمهوری مردم حق دارند چهار سال یک بار رئیس جمهورشان را انتخاب نمایند . همانگونه که فرمودید باید به محتوای نظام سیاسی پرداخت نه به شکل نظام . شعار مردمی که گفتند رای من را پس بده می تواند در هر دو شکل نظام نیز پیش آید . حال اینکه می فرمایید در یک نظام دمکراتیک چگونه می شود یک پادشاه به دیکتاتور تبدیل شود را ما امروز نمی توانیم پیش بینی نماییم اما برای جلوگیری از اینکه یک نظام پادشاهی یا رءیس جمهوری تبدیل به یک دیکتاتوری نشود می توان در باره اش اندیشید و گفتگو کرد و از هم اکنون چاره ای پیدا کرد . توجه داشته باشید که در باره نظام پادشاهی گفتگو می نماییم نه در باره شخص شاهزاده که طرفداران جمهوریخواه بسیاری نیز دارد . این بخاطر دمکرات بودن ایشان است و اینکه یک شخصیت ملی است نه بخاطر شکل نظام پادشاهی ... ادامه
|