سخنی دیگر بر حقوق بشر در کنگرۀ نهم حزب مشروطۀ ایران
بهمن زاهدی
با دورود خدمت کامنتنویسان گرامی،
اصل سوم منشور حزب دلیلی برای عدم تفاهم ما بین اپوزیسیون ایران نیست، چون در گفتگوهایی که با جمهوریخواهان ایران انجام دادهایم و میدهیم هیچگونه مانعی را این اصل بوجود نیاورده.
برعکس نظر آقای کاوه یزدانی اصل سوم منشور حزب توانسته است که جمهوریخواهانی که برای احیای دیکتاتوری پرتوریای خود و همکاریهای همه جانبه با جمهوریاسلامی تلاش میکنند رسوا کند.
در کنار این مسائل چهره خود شاهزاده است که این اصل را محکمتر میکند. اگر شاهزاده چهره سیاسی مانند «مریم رجوی»، «فرخ نگهدار» و «کدیور» میداشت، هیچگاه این اصل نمیتوانست در منشور این حزب باقی بماند.
زمانیکه ما میگویم که پادشاه تنها نهاد «اتحاد ملی ایران» خواهد بود و حق دخالت در امور دولتی و کشوری را ندارد چگونه پادشاه می تواند به یک دیکتاتور جدیدی تبدل شود؟
حال اگر در آینده ایران شکل نظام جمهوری شد و به یک دیکتاتوری مانند «اسد» در سوریه مواجعه شدیم راه حل آقای کاوه یزدانی چه میباشد؟
با یک نگاه مختصر باید دریافت که شکل نظام تضمین کنند دموکراسی نیست، بلکه محتوای سیستم اداری کشور است که شخصی را دیکتاتور میکند.تمامی گفتگوها باید بر محور محتوای سیستم اداری کشور باشند و نه شکل نظام.
من هیچ جمهوریخواهی را پیدا نکردهام (سازمانها و گروههای سیاسی و نه افراد) که برای ایران و ایرانی بخواهد عملی را انجام دهند، اکثر جمهوریخواهان ایران جهانوطنی هستند و برای ایران از هم اکنون ارزشی قائل نیستند.
آقای یزدانی «مبارزه» امروز ما برای این است که رفراندوم سال 57 اعتبار ندارد و این نظام «جمهوری» در ایران پشتوانه مردمی ندارد. اول یک راه حلی برای گذشتن از این «جمهوری» ارایه دهید. برای گذشتن از یک نظام پادشاهی که به دیکتاتوری رسیده راه حل زیاد داریم.
امیدوارم پاسخ آقای یزدانی را داده باشم.
ارادتمند
بهمن زاهدی
|