شاه کار (اِعجازِ زنان ایران)
وجدانی
شیر و خورشید و تاج معزز، ای که با خود نشان از افتخار و سربلندی ایران دارید!
من باید حقیقتآ بدین واقعیت اقرار نمایم که اگر نوشته و مقاله ام حرفی و سخنی برای گفتن دارد، اگر این قلم آن جرأت و توانائی را در خود سراغ دارد که به حرف در آید و بنویسد و اگر بر همۀ اینها ارزشی مترتب است، من همه را مدیونِ شجاعان و قهرمانان بنامی مثالِ شما شیر و خورشید و تاج عزیز میدانم. وجدانی، اگر این یک مقاله اش در نظر آمده و مقبول افتاده در عوض مطالب، نوشته ها، و کامنتهای سنجیدۀ آن هموطن نستوه و فرزانه ای چون شما، سطر به سطر و کلمه به کلمۀ آنها با ارزش، گرانبها و در خور ستایش و تقدیرند. آن بیانات گیرا و شیرین و طرحها و پیشنهاداتِ چه بسا بی نظیر و سازنده و از همه بالاتر شجاعت در حرف و عملِ شما چه درس ها و الهام هائی که به این وجدانی و سایر وجدانی های میهنمان نداده و نمیدهند!
من حتم دارم که نتنها شاه فقید محمد رضاپهلوی بر گونه های مبارکتان بوسه میزدند که حتی سایرِ سرآمدانِ ملی و ملتِ بزرگ و قدرشناس ایران نیز شما را بوسه باران خواهند نمود. با امید به اینکه همیشه از شما و ایده هایتان الهام ها بگیرم و در سایۀ لطف آنها بتوانم خدمتی برای ایرانمان و خوشنودی همیهنانمان انجام دهم، من نیز دورا دور به نوبۀ خود بر شما درود میفرستم و سرِ تعظیم فرود آورده بر دستانتان که خدمتها به ایران کرده اند بوسه میزنم.
|